English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
specific weight U سنگینی ویژه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
absolute specific gravity U سنگینی ویژه مطلق
Other Matches
idiosyncrasy U طبیعت ویژه طرز فکر ویژه شیوه ویژه هرنویسنده خصوصیات اخلاقی
idiosyncrasies U طبیعت ویژه طرز فکر ویژه شیوه ویژه هرنویسنده خصوصیات اخلاقی
to watch for certain symptoms U توجه کردن به نشانه های ویژه [علایم ویژه مرض ]
special interest groups U گروههایی با علاقه ویژه گروه مشترک المنافع ویژه
specialty U کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
specialities U کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
speciality U کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
idiocrasy U طبیعت ویژه طرز فکر ویژه
slowness U سنگینی
demureness U سنگینی
heavily U به سنگینی
heaviness U به سنگینی
gravity U سنگینی
ponderance U سنگینی
ponderosity U سنگینی
ponderousness U سنگینی
gravitation U سنگینی
weight U سنگینی
ponderously U سنگینی
weightiness U سنگینی
gravitas U سنگینی
massiness U سنگینی
graveness U سنگینی
overweight U سنگینی کردن
absolute gravity U سنگینی مطلق
overweight U سنگینی زیاد
queasiness U سنگینی خوراک
hypacusia U سنگینی گوش
a hefty bill U صورتحساب سنگینی
traffic density U سنگینی شد امد
hypacousia U سنگینی گوش
lethargy U سنگینی رخوت
deadweight U سنگینی وزن
avoirdupois U سنگینی وزن
drowsihead U سنگینی خواب
drowsiness U کسالت یا سنگینی خواب
lbs U سنگینی مسکوکات راسنجیدن
lb U سنگینی مسکوکات راسنجیدن
mass of maneuver U سنگینی حرکات یکان
There was a heavy fall of snow (snow-fall). U برف سنگینی بارید
profoundness U سنگینی رسوخ یا نفوذزیاد
barology U علم ثقل یا سنگینی
Lead is a heavy metal. U سرب فلز سنگینی بارید
A big load was taken off my back. U بار سنگینی از دوشم برداشته شد
praetorial U متعلق به گارد ویژه سربازی که جز گارد ویژه است
it pulls its weight U نسبت به سنگینی خودش خوب می کشد
The crime lies heavily on his conscience. U جنایت اش بار سنگینی بر وجدان اواست
hhhزينhhh hhhaaaي سن?يني رaaaمتحمل شدن U هزینه های سنگینی رامتحمل شدن
ballast U سنگینی شن و خرده سنگی که درراه اهن بکارمیرود
drag U چیز سنگینی که روی زمین کشیده میشود
drags U چیز سنگینی که روی زمین کشیده میشود
to weigh down U سنگینی کردن بر پایین اوردن شکسته شدن
dragged U چیز سنگینی که روی زمین کشیده میشود
metamer U جسمی که در ترکیب و سنگینی با جسم دیگر برابرولی درخواص شیمیایی است
ballast U هرچیز سنگینی چون شن و ماسه که در ته کشتی میریزند تا از واژگون شدنش جلوگیری کند
nett U ویژه
privilege U حق ویژه
nets U ویژه
net U ویژه
idiocrasy U ویژه
peculiar U ویژه
prerogatives U حق ویژه
prerogative U حق ویژه
priviege U حق ویژه
special U ویژه
adhoc U ویژه
paticular U ویژه
extra special U ویژه
special character U ویژه
specific humidity U نم ویژه
specific U ویژه
express U ویژه
particulars U ویژه
expressed U ویژه
specialist U ویژه گر
specifics U ویژه
experts U ویژه گر
extra <adj.> U ویژه
specialists U ویژه گر
expert U ویژه گر
expressing U ویژه
particular U ویژه
specially U ویژه
expresses U ویژه
special <adj.> U ویژه
specific gravities U گرانی ویژه
specific gravity U گرانی ویژه
idiom U تعبیر ویژه
praetorian guard U گارد ویژه
preceptorial U ویژه اموزگاری
prerogatived U دارای حق ویژه
proper function U ویژه تابع
acoustician U ویژه گر اواشنود
idioms U زبان ویژه
proper volume U ویژه حجم
quantum state U ویژه حالت
idioms U تعبیر ویژه
self weight U ویژه وزن
physiologists U ویژه گر فیزیولوژی
standing orders U اوامر ویژه
lineaments U نشان ویژه
morbid U ویژه ناخوشی
speleologist U ویژه گر غارشناسی
booth U جای ویژه
booths U جای ویژه
regiospecific U جهت ویژه
rarely U بااستادی ویژه
characteristics U نشان ویژه
relative density U گرانی ویژه
resistivity U مقاومت ویژه
physiologist U ویژه گر فیزیولوژی
singular matrix U ماتریش ویژه
lachrymal U ویژه اشک
monocular U ویژه یک چشم
trait U نشان ویژه
net profit U سود ویژه
gastronomist U ویژه گرخوراک
favourite or vor U ویژه مخصوص
particular lien U حق حبس ویژه
habiliments U جامه ویژه
monkish U ویژه راهبان
labeled cargo U کالای ویژه
kink U ویژه گی فرریز
lacrimal U ویژه اشک
indicium U نشانه ویژه
(not one's) cup of tea <idiom> U علاقه ویژه
special effects U جلوههای ویژه
life guard U هنگ ویژه
capital U ارزش ویژه
traits U نشان ویژه
extra equipment U متعلقات ویژه
equity capital U ارزش ویژه
characteristic root U ویژه مقدار
characteristic number U ویژه مقدار
characteristic function U ویژه تابع
special session U نشست ویژه
cariologist U ویژه گر قلب
bylaw U قانون ویژه
byelaw U قانون ویژه
body guard U هنگ ویژه
proper value U ویژه مقدار
penologist U ویژه گر کیفرشناسی
endemical U ویژه یک قوم
electrical resistivity U مقاومت ویژه
eigenvalue U ویژه مقدار
eigenfunction U ویژه تابع
ecotype U بوم ویژه
extraordinary meeting U نشست ویژه
conizance U نشان ویژه
specific yield U ابدهی ویژه
special drawing right U حق برداشت ویژه
specialist U ویژه کار
special verdict U تصمیم ویژه
specialization U ویژه کاری
specialization U ویژه گری
species specific U نوع- ویژه
specific cost U هزینه ویژه
specific donor U دهنده ویژه
specific drawdown U افت ویژه
special symbol U نماد ویژه
specific viscosity U گرانروی ویژه
stalling U لژ جایگاه ویژه
stall U لژ جایگاه ویژه
special drawing rights U حق برداشت ویژه
special duty U کار ویژه
special party U گروه ویژه
special passport U پاسپورت ویژه
specific heat U گرمای ویژه
characteristically U نشان ویژه
specific humidity U رطوبت ویژه
specializing U ویژه گری
specializes U ویژه گری
specific lattice U شبکه ویژه
specialize U ویژه گری
specialising U ویژه گری
specialises U ویژه گری
specific rotation U چرخش ویژه
characteristic U نشان ویژه
specialists U ویژه کار
idiom U زبان ویژه
specific resistance U مقاومت ویژه
neurologist U ویژه گر اعصاب
specific heat U دمای ویژه
lingo U زبان ویژه
specialty U ویژه گری
lingoes U زبان ویژه
versions U شرح ویژه
singular matrix U ماتریس ویژه
special agreement U قرارداد ویژه
prerogatives U حق یا امتیاز ویژه
prerogatives U دارای حق ویژه
dead weights U ویژه وزن
zoologist U ویژه گرجانورشناسی
dead weight U ویژه وزن
specialities U ویژه گری
experts U ویژه کار
special character U دخشه ویژه
version U شرح ویژه
special case U مورد ویژه
nutritionist U ویژه گر تغذیه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com