English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (36 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
To forge a document (documents). U سند ومدرک سازی کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
substantiates U با دلیل ومدرک اثبات کردن
substantiated U با دلیل ومدرک اثبات کردن
substantiating U با دلیل ومدرک اثبات کردن
substantiate U با دلیل ومدرک اثبات کردن
rectification U یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
calk U بتونه کاری کردن زیرپوش سازی کردن مسدود کردن
junk U پاک کردن یا حذف کردن از فایل ذخیره سازی که دیگر استفاده نمیشود
calculating U دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials U وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
simulating U شبیه سازی کردن تشبیه کردن
simulate U شبیه سازی کردن تشبیه کردن
simulates U شبیه سازی کردن تشبیه کردن
floor U کف سازی کردن
floored U کف سازی کردن
floors U کف سازی کردن
ordnance plant U کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
jagger U الت کنگره سازی یادندانه سازی
copies U بدل سازی کردن
simulating U وانمود سازی کردن
copying U بدل سازی کردن
simulate U وانمود سازی کردن
copy U بدل سازی کردن
simulates U وانمود سازی کردن
copied U بدل سازی کردن
insculp U مجسمه سازی کردن
calker U زیرپوش سازی کردن
jerry build U بنا سازی کردن
compaction U فشرده سازی متراکم کردن
imagery U شبیه سازی عکاسی کردن
subvert U درون واژگون سازی کردن
bastardization U بدل سازی حرامزاده کردن
subverting U درون واژگون سازی کردن
subverted U درون واژگون سازی کردن
subverts U درون واژگون سازی کردن
simulate U شباهت داشتن به شبیه سازی کردن
simulates U شباهت داشتن به شبیه سازی کردن
simulating U شباهت داشتن به شبیه سازی کردن
photoengrave U بوسیله عکاسی گراور سازی کردن
pre-treatment U عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address U سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
ouster U بی بهره سازی محروم سازی
frustrations U خنثی سازی محروم سازی
imagery U مجسمه سازی شبیه سازی
frustration U خنثی سازی محروم سازی
irritancy U پوچ سازی باطل سازی
subjugation U مقهور سازی مطیع سازی
formularization U کوتاه سازی ضابطه سازی
clearance U پاک سازی تایید صلاحیت تخلیه کردن
erasable U 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
save U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
deleting U پاک کردن متن یا فایل از یک رسانه ذخیره سازی
deleted U پاک کردن متن یا فایل از یک رسانه ذخیره سازی
deletes U پاک کردن متن یا فایل از یک رسانه ذخیره سازی
delete U پاک کردن متن یا فایل از یک رسانه ذخیره سازی
symmetrical compression U سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
compacting U کاهش فضای ذخیره سازی داده با کد کردن آن به روشهای مختلف
compact U کاهش فضای ذخیره سازی داده با کد کردن آن به روشهای مختلف
pave U [صاف کردن و یکنواخت سازی لبه یا انتهای فرش با قیچی]
compacted U کاهش فضای ذخیره سازی داده با کد کردن آن به روشهای مختلف
compacts U کاهش فضای ذخیره سازی داده با کد کردن آن به روشهای مختلف
media U کپی کردن داده از یک بایت رسانه ذخیره سازی به دیگری
nonerasable storage U رسانه ذخیره سازی که قابل پاک کردن یا استفاده مجدد نیست
storage U رسانه ذخیره سازی که قابل پاک کردن یا استفاده مجدد نیست
maintenance U فرآیند بهنگام سازی فایل با تغییر دادن یا اضافه کردن یا حذف ورودی ها
sorts U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hitting U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
sweep U تجسس منطقه با رادار مین روبی کردن پاک کردن منطقه عملیات پاک سازی
electronic U کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
desert U [طراحی محوطه سازی در قرن هجدهم میلادی با نگاه کردن به طبیعت وحشی و دست نخورده]
dump U 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
Indeo U فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
external U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
externals U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
addressed U قرار دادن محل داده در باس آدرس برای مشخص کردن کلمهای در حافظه یا رسانه ذخیره سازی که باید به آن دستیابی شود
address U قرار دادن محل داده در باس آدرس برای مشخص کردن کلمهای در حافظه یا رسانه ذخیره سازی که باید به آن دستیابی شود
addresses U قرار دادن محل داده در باس آدرس برای مشخص کردن کلمهای در حافظه یا رسانه ذخیره سازی که باید به آن دستیابی شود
To cook the books. U حساب بالاآوردن (حساب سازی کردن )
document U عمل اسکن کردن متنهای کاغذی برای ایجاد OLR روی محتوای آن و ذخیره سازی آن روی دیسک به طوری که قابل جستجو باشد
refresh U بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
documented U عمل اسکن کردن متنهای کاغذی برای ایجاد OLR روی محتوای آن و ذخیره سازی آن روی دیسک به طوری که قابل جستجو باشد
documenting U عمل اسکن کردن متنهای کاغذی برای ایجاد OLR روی محتوای آن و ذخیره سازی آن روی دیسک به طوری که قابل جستجو باشد
refreshes U بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
refreshed U بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
double U سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
doubled up U سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
doubled U سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
conditioning U شرطی کردن شرطی سازی
densities U سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
density U سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
list U 1-محاسبه مجموعهای از موضوعات داده مثل جمع و حذف و مرتب کردن و بهنگام سازی ورودی ها. 2LISP- یا زبان سطح بالا برای پردازش لیست دستورات یا داده و در یک محیط هوش مصنوعی
individualises U تک سازی
flection U خم سازی
flooring U کف سازی
individualizing U تک سازی
individualizes U تک سازی
individuation U تک سازی
individualized U تک سازی
pavements U کف سازی
pavement U کف سازی
individualization U تک سازی
bridgework U پل سازی
bridge building U پل سازی
stylization U مد سازی
individualising U تک سازی
individualize U تک سازی
truncation U بی سر سازی
retortion U خم سازی
individualised U تک سازی
retortion U کج سازی
deflexion U خم سازی
repk lection U پر سازی
local anasthesia U سر سازی
padding U له سازی
compaction U تو پر سازی
idolization U بت سازی
simplifies U ساده سازی
simplify U ساده سازی
transmogrification U دگرگون سازی
dwelling construction U اپارتمان سازی
soapmaking U صابون سازی
forging signatures U امضا سازی
anabiosis U زنده سازی
wearisomeness U کسل سازی
irksomeness U کسل سازی
throwbacks U متوقف سازی
tracucement U بدنام سازی
confectionary U شیرینی سازی
simplifying U ساده سازی
lapidification U سنگ سازی
minimization U کمینه سازی
displacement U جانشین سازی
irreticence U فاش سازی
peneplanation U دشت سازی
domestication U اهلی سازی
tubing U لوله سازی
formularization U فرمول سازی
procurance U فراهم سازی
dwelling construction U خانه سازی
scorification U تفاله سازی
transposition U جابه جا سازی
transposition U پس وپیش سازی
immunization U ایمن سازی
form work U کاذب سازی
latticing U شبکه سازی
tubulation U لوله سازی
asphalt paving U جاده سازی
ordering U مرتب سازی
schemed U سامان سازی
schemes U سامان سازی
atomization U ریز سازی
invalidation U باطل سازی
saponification U صابون سازی
sanguification U خون سازی
inurement U معتاد سازی
divestment U بی بهره سازی
divestiture U برهنه سازی
suppression U موقوف سازی
revelation U فاش سازی
revelations U فاش سازی
sound effects U صدا سازی
seduction U گمراه سازی
scheme U سامان سازی
diamond-faced U روستایی سازی
pilework foundation U پی سازی با شمع
throwback U متوقف سازی
staggered corbelling U مزغل سازی
foliation U برگ سازی
road building U جاده سازی
miseenscene U صحنه سازی
torrefaction U خشک سازی
torrefaction U برشته سازی
road construction U جاده سازی
chequer-set U مزغل سازی
enrichment U غنی سازی
modeller U قالب سازی
sedimentation U رسوب سازی
flatting U تنکه سازی
layoffs U بیکار سازی
detection U اشکار سازی
soilure U الوده سازی
trituration U نرم سازی
proportionment U متناسب سازی
punctation U نقطه سازی
computer simulation U شبیه سازی
supersession U لغو سازی
deconditioning U ناشرطی سازی
puppydom U خود سازی
minimalization U کمینه سازی
puppyhood U خود سازی
lamponery U هجونامه سازی
purification U خالص سازی
documentation U مستند سازی
pulverization U پودر سازی
microminiaturization U ریز سازی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com