English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
letters of administration U سند مدیریت ترکه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
letters of administration U حکم انتصاب امین ترکه سندی است که به موجب ان سمت مدیر یامدیره ترکه بلاوارث احراز میشود و به وی اختیار قیام به امور راجع به اداره ترکه را میدهد
wattle U ترکه برای ساختن سبد ترکه
computer managed instruction U اموزش با مدیریت کامپیوتردستورالعمل با مدیریت کامپیوتر
smartest U buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smarts U buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smart U buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smarted U buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smarter U buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smarting U buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
CMOT U استفاده از پروتکلهای مدیریت شبکه CMIS , CMIP برای مدیریت دروازه ها در یک شبکه TCP / IP
command management system U سیستم مدیریت فرماندهی سیستم مدیریت یکان
patrimonies U ترکه
legacy U ترکه
patrimony U ترکه
succession U ترکه
successions U ترکه
affshoot U ترکه
asthin as lath <idiom> ترکه ای
branchlet U ترکه
bough U ترکه
sprig U ترکه
legacies U ترکه
bequest U ترکه
bequests U ترکه
switched U ترکه
switch U ترکه
twigs U ترکه
twig U ترکه
sprigs U ترکه
sprays U ترکه
spraying U ترکه
sprayed U ترکه
switches U ترکه
boughs U ترکه
wands U ترکه
heirloom U ترکه
heirlooms U ترکه
scion U ترکه نو
scions U ترکه نو
wand U ترکه
spray U ترکه
roof batten U ترکه
rods U ترکه
twing U ترکه
virga U ترکه
estate of a deceased U ترکه
rod U ترکه
withy U ترکه بید
personal representative U امین ترکه
legacy U ترکه موصی به
legacies U ترکه موصی به
renouncing probate U رد سمت ترکه
residuary account U حساب ترکه
residue of the state U باقیمانده ترکه
residue of the state U مازاد ترکه
personal representative U مدیر ترکه
twiggy U ترکه مانند
offshoots U ترکه فرع
viminal U ترکه دهنده
twigged U ترکه مانند
adminstrator of state U مدیر ترکه
administration of estate U اداره ترکه
one third of estate U ثلث ترکه
offshoot U ترکه فرع
distribution of the estate U تقسیم ترکه
one thrid of the estate U ثلث ترکه
wicker U ترکه یا چوب کوتاه
distributions U تقسیم ترکه متوفی
fiducial U وابسته به امین ترکه
distribution U تقسیم ترکه متوفی
army class manager activity U سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
special administration U اداره قسمت خاصی از ترکه
pendent lite U حکم معلق امین ترکه
wickerwork U ساخته شده از ترکه سبدسازی
heritage U ماترک ترکه غیر منقول
the system of U رد مازاد ترکه متوفی به خویشان ذکورپدری
packing sheet U حوله ترکه بتن بیمار بپیچند
plene administravit U دفاع امین یا مدیر ترکه درمقابل دعاوی مطروحه علیه متوفی
real representative U قائم مقامی حقیقی یا واقعی سمت وراث یا مدیر ترکه نسبت به اموال غیر منقول متوفی
superintendence U مدیریت
generalship U مدیریت
conductorship U مدیریت
matronage U مدیریت
menage U مدیریت
administratorship U مدیریت
stage direction U مدیریت
leadership U مدیریت
managership U مدیریت
directorship U مدیریت
directorships U مدیریت
directorates U مدیریت
administration U مدیریت
directorate U مدیریت
administrations U مدیریت
management U مدیریت
managements U مدیریت
wicker work U سبد جگن بافته ترکه بافته دریچه در بچه
materiel management U مدیریت اقلام
materiel cognizance U مدیریت کالاها
materiel management U مدیریت اماد
materials management U مدیریت مواد
memory management U مدیریت حافظه
management expenses U مخارج مدیریت
management graphics U مدیریت گرافیک
managerial economics U اقتصاد مدیریت
management report U گزارش مدیریت
management science U علم مدیریت
management system U سیستم مدیریت
career management U مدیریت مشاغل
maladministration U سوء مدیریت
industrial management U مدیریت صنعتی
foremanship U مدیریت سرکارگری
file management U مدیریت فایل
file management U مدیریت پرونده
demand management U مدیریت تقاضا
file management U مدیریت پرونده ها
data management U مدیریت داده ها
interlocking directorate U مدیریت واحد
configuration management U مدیریت پیکربندی
trusts U مدیریت امانی
educational administration U مدیریت اموزشی
trusted U مدیریت امانی
trust U مدیریت امانی
financial management U مدیریت مالی
job management U مدیریت برنامه
concurrency management U مدیریت همزمانی
inventory management U مدیریت موجودی
facilities management U مدیریت امکانات
superintendency U ریاست مدیریت
resource management U مدیریت منبع
directorate U مقام مدیریت
supply management U مدیریت عرضه
directorates U مقام مدیریت
run the show U مدیریت کردن
superintendence U ریاست مدیریت
system mangement U مدیریت سیستم
task management U مدیریت کار
task management U مدیریت وفیفه
record management U مدیریت رکوردها
record management U مدیریت مدارک
scientific management U مدیریت علمی
setup <idiom> U مدیریت داشتن
postal directory U مدیریت پست
production management U مدیریت تولید
ownership and management U مالکیت و مدیریت
operational management U مدیریت عملیاتی
monopoly management U مدیریت انحصاری
pyramiding U مدیریت واحد
personnel management U مدیریت استخدام
personnel management U مدیریت پرسنلی
information management system U سیستم مدیریت اطلاعات
materiel cognizance U مدیریت تشخیص کالا
top level management U مدیریت سطح بالا
wildlife management U مدیریت حیات وحش
file management program U برنامه مدیریت فایل
middle level management U مدیریت سطح متوسط
information resource management U مدیریت منبع اطلاعات
flow U مدیریت جریان داده
direct U مدیریت یا سازمان دهی
lower level management U مدیریت سطح پایین
management information system U سیستم مدیریت اطلاعات
project management system U سیستم مدیریت پروژه
project management program U برنامه مدیریت پروژه
item manager U مدیریت اقلام تدارکاتی
server U ول مدیریت صف چاپ و چاپگرهاست
spatial data management U مدیریت داده فضایی
flowed U مدیریت جریان داده
intendancy U مدیریت حوزه مباشرت
institute of materials management U موسسه مدیریت مواد
input/output U مدیریت و کنترل میکند
flows U مدیریت جریان داده
data processing management U مدیریت پردازش داده
data management programs U برنامههای مدیریت داده ها
data management system U سیستم مدیریت داده ها
data base management U مدیریت پایگاه داده ها
memory management program U برنامه مدیریت حافظه
data base management U مدیریت پایگاه داده
database management U مدیریت پایگاه داده ها
directed U مدیریت یا سازمان دهی
directs U مدیریت یا سازمان دهی
conveyancing U مدیریت از روی مهارت
frameworks U مدیریت پایگاه داده
framework U مدیریت پایگاه داده
dm U مدیریت داده هاanagement
relational database management U مدیریت پایگاه دادههای رابطهای
personal information manager U برنامه مدیریت اطلاعات شخصی
managements U مدیریت وریاست حسن تدبیر
Internet U مهندسی و مدیریت اینترنت است
computer aided factory management U مدیریت کارخانه با استفاده ازکامپیوتر
CMIS U سیستم مدیریت شبکه قدرتمند
career management U مدیریت تهیه تخصصهای نظامی
army management structure U سازمان مدیریت نیروی زمینی
management U مدیریت وریاست حسن تدبیر
data processing management association U انجمن مدیریت پردازش داده
data base management system U سیستم مدیریت پایگاه داده ها
memory management U مدیریت حافظه [علوم کامپیوتر]
database management system U سیستم مدیریت پایگاه داده سیستم مدیریت پایگاه داده ها
database management program U برنامه مدیریت پایگاه داده ها
pim U برنامه مدیریت اطلاعات شخصی
IAB U مهندسی و مدیریت اینترنت است
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com