Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
entering side
U
سمت ورودی سمت دخول
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
entering angle
U
زاویه ورودی زاویه دخول
Other Matches
queued
U
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queue
U
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queueing
U
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queues
U
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
JK flip flop
U
نوعی flipe=flop با دو ورودی k,g و دو خروجی مخالف که بستگی به ورودی دارند
gates
U
دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است
gate
U
دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است
hash
U
تولید عدد یکتا مشتق شده از ورودی برای هر ورودی پایگاه داده ها
drop down list box
U
لیستی از موضوعات برای هر ورودی که وقتی فاهر میشود که نشانه گر را بخش ورودی ببرد
hash
U
الگوریتم تولید کد hash برای ورودی و اطمینان از اینکه با سایر ورودی ها فرق دارد
input preamplifier
U
پری امپلی فایر ورودی تقویت کننده ورودی
list
U
لیست داده که هر ورودی آدرس ورودی بعدی را دارد
dac
U
مداری که یک مقدار آنالوگی که مط ابق با عدد ورودی است خارج میکند و ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل میکند
d/a converter
U
مداری که یک مقدار آنالوگی که مط ابق با عدد ورودی است خارج میکند و ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل میکند
input
U
1-تابع ورودی . 2-فضای ورودی
inputted
U
1-تابع ورودی . 2-فضای ورودی
approach channel
U
کانال ورودی- نهر ورودی
adder
U
مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد
adders
U
مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد
adders
U
مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد
adder
U
مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد
analog
U
مداری که سیگنال را که مط ابق با اعداد دیجیتال ورودی است به عنوان خروجی صادر میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل کند
chains
U
فایلی که در آن هر ورودی داده و آدرس ورودی بعدی را که همان محتوای داده را دارد
chain
U
فایلی که در آن هر ورودی داده و آدرس ورودی بعدی را که همان محتوای داده را دارد
full
U
مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
fullest
U
مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
anti-
U
ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
incoming
U
دخول
ingress
U
دخول
ingoing
U
دخول
arrival
U
دخول
entry
U
دخول
admitance
U
دخول
infare
U
دخول
admission
U
دخول
admissions
U
دخول
entree
U
دخول
arrivals
U
دخول
intrusions
U
دخول
intromission
U
دخول
penetration
U
دخول
introgression
U
دخول
intrusion
U
دخول
introit
U
دخول
entry condtion
U
شرط دخول
impervious
U
مانع دخول
log in
U
دخول به سیستم
accession
U
دخول پیشرفت
entry plan
U
طرح دخول به سر پل
entry instruction
U
دستورالعمل دخول
ingress and egress
U
دخول و خروج
key entry
U
دخول کلیدی
inlets
U
ورود دخول
inlet
U
ورود دخول
accessing
U
اجازه دخول
accesses
U
اجازه دخول
accessed
U
اجازه دخول
access
U
اجازه دخول
water tight
U
مانع دخول اب
inclusion
U
دخول شمول
entry side
U
جهت دخول
entry point
U
نقطه دخول
log on
U
دخول به سیستم
obtrusion
U
دخول ناخوانده
obtrusiveness
U
دخول ناخوانده
watertight
U
مانع دخول اب
admittance
U
ورود دخول
admitance
U
اجازهء دخول
intrusiveness
U
دخول سرزده
intravasation
U
دخول ابگونهای در
reebtry
U
دخول مجدد
reentrance
U
دخول مجدد
consummation of marriage
U
دخول در زناشویی
entering through
U
مجرای دخول
login
U
دخول به سیستم
insinuation
U
دخول غیرمستقیم
analogue
U
مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند
analogues
U
مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند
keyboard enirv
U
دخول صفحه کلیدی
enter
U
اجازه دخول دادن
inlet
U
خور راه دخول
entered
U
اجازه دخول دادن
passports
U
وسیله دخول کلید
inlets
U
خور راه دخول
enters
U
اجازه دخول دادن
hilum
U
محل دخول رگ وپی
insinuation
U
نفوذ دخول تدریجی
intrant
U
دخول رسمی وقانونی
passport
U
وسیله دخول کلید
entrancing
U
حق ورود دروازهء دخول
to let in
U
اجازه دخول دادن
entrances
U
حق ورود دروازهء دخول
entranced
U
حق ورود دروازهء دخول
entrance
U
حق ورود دروازهء دخول
mattriculation
U
دخول در دانشکده یادانشگاه
let in
U
اجازه دخول دادن
catch
U
بل گرفتن دخول پارو در اب
tightest
U
مانع دخول هوا یا اب
tighter
U
مانع دخول هوا یا اب
tight
U
مانع دخول هوا یا اب
ingress
U
حق دخول اجازه ورود
initiatory
U
دخولی وابسته به ایین دخول
intrusions
U
دخول سرزده و بدون اجازه
manhole
U
محل دخول استوانهای شکل
matriculation
U
دخول یا نام نویسی در دانشگاه
competition clause
U
شرط ممانعت از دخول دیگران
intrusion
U
دخول سرزده و بدون اجازه
manholes
U
محل دخول استوانهای شکل
dense index
U
اندیس پایگاه داده حاوی آدرس یا ورودی برای هر موضوع یا ورودی در پایگاه داده
inputted
U
توان ورودی ورودی
input
U
توان ورودی ورودی
intussusception
U
دخول بخشی از روده در بخش دیگر
introsusception
U
دخول بخشی از روده در بخش دیگر
tight
U
کیپ مانع دخول هوا یا اب یا چیزدیگر
reentry phase
U
مرحله دخول مجدد موشک درجو
tighter
U
کیپ مانع دخول هوا یا اب یا چیزدیگر
tightest
U
کیپ مانع دخول هوا یا اب یا چیزدیگر
this ticket admits one
U
با این بلیط یک تن را اجازه دخول می دهند
full
U
مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
fullest
U
مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
porte cochere
U
در بزرگ برای دخول گردونه هابحیاط خانه
schnorkel
U
لوله دخول وخروج هوا درزیر دریایی
initiatory rites
U
ایین دخول کسی در انجمنی بادستور ویژه
snorkel
U
لوله دخول وخروج هوا درزیر دریایی
snorkels
U
لوله دخول وخروج هوا درزیر دریایی
alternatives
U
تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
exjunction
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
differences
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
difference
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
EXOR
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
alternative
U
تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
input output processor
U
پردازنده ورودی- خروجی پردازشگر ورودی- خروجی
lipotropic
U
موادی که سبب دخول چربی در واکنشهای بدن میگردند
drain joints
U
فاصله بین تنبوشههای زهکش به منظور دخول اب به تنبوشه ها
exclusive
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یک ورودی درست باشد و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
conscientious objectors
U
کسی که بعلل اخلاقی یا عقایدمذهبی از دخول در ارتش خودداری کند
conscientious objector
U
کسی که بعلل اخلاقی یا عقایدمذهبی از دخول در ارتش خودداری کند
debut
U
نخستین مرحله دخول در بازی یا جامعه شروع بکار کردن
debuts
U
نخستین مرحله دخول در بازی یا جامعه شروع بکار کردن
finishing school
U
اموزشگاهی که زنان جوان رابرای دخول درجامعه اماده ومهذب میسار
finishing schools
U
اموزشگاهی که زنان جوان رابرای دخول درجامعه اماده ومهذب میسار
half
U
جمع کننده دودویی که میتواند نتیجه جمع دو ورودی را تولید کند. و رقم نقل خروجی تولید میکند ولی نمیتواند رقم نقل ورودی بپذیرد
dispersion
U
تابع منط قی که خروجی آن نادرست است وقتی تمام ورودی ها درست باشند و درست است وقتی یک ورودی نادرست باشد
NAND function
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی نادرست است که تمام ورودی ها درست باشند و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
symmetric difference
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
denial
U
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
denials
U
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
except
U
تابع منط قی که مقدار آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند. و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
equality
U
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که یا دو ورودی درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
rollover
U
میانگیری که میتواندکاراکترها و فرمانهای تحریر شده را به هنگام بالابودن سرعت دخول انها نسبت به پردازش کامپیوتر ذخیره کند
input/output
U
فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
squaring
U
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squares
U
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
square
U
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squared
U
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
front door
[of house]
U
ورودی
primary
U
ورودی
input
U
ورودی
entrance door
U
در ورودی
entrance
U
ورودی
entrancing
U
ورودی
entranced
U
ورودی
front door
[of house]
U
در ورودی
input queue
U
صف ورودی
entry door
U
در ورودی
propylaeum
U
سر در ورودی
inlet
U
ورودی
entrance
U
در ورودی
entrances
U
ورودی
intakes
U
ورودی
entrance door
U
ورودی
inflow
U
ورودی
gateway
U
ورودی
intake
U
ورودی
inlets
U
ورودی
inputted
U
ورودی
entry door
U
ورودی
access
U
ورودی
intake valve
U
سوپاپ ورودی
input mode
U
وضعیت ورودی
inputted
U
توان ورودی
input device
U
دستگاه ورودی
lanes
U
راه ورودی
input data
U
معطیات ورودی
actual water income
U
اب ورودی موثر
relative
U
وسیله ورودی
input data
U
داده ورودی
admission port
U
سوپاپ ورودی
approach ramp
U
شیب ورودی
input current
U
جریان ورودی
input mode
U
حالت ورودی
input stream
U
مسیل ورودی
input terminal
U
ترمینال ورودی
input level
U
سطح ورودی
input translator
U
مترجم ورودی
input unit
U
واحد ورودی
bill of entry
U
افهارنامه ورودی
intake pressure
U
فشار ورودی
input work queue
U
صف کار ورودی
entry doors
U
در های ورودی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com