English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 187 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
shoulder U سمت موجی که هنوز نشکسته
shouldered U سمت موجی که هنوز نشکسته
shouldering U سمت موجی که هنوز نشکسته
shoulders U سمت موجی که هنوز نشکسته
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
There's more to come. <idiom> U هنوز تموم نشده. [هنوز ادامه داره]
beta software U نرم افزاری که هنوز تمام آزمایش ها رویش تمام نشده و ممکن است هنوز مشکل داشته باشد
The football players are warming up before the game ( match) . U هنوز درگرما گرم موضوع است ( کاملا" متوجه نیست ؟ هنوز گرم است )
flexural U موجی
sinuous U موجی
flexuose U موجی
flecky U موجی
sinuate U موجی
wavelike U موجی
undulatory U موجی
flexuous U موجی
thread U موجی کردن
threads U موجی کردن
sinuous flow U جریان موجی
radiant energy U نیروی موجی
waviness U حالت موجی
wave motion U حرکت موجی
undulatory current U جریان موجی
wave function U تابع موجی
sinuosity U حرکت موجی
impedance level U مقاومت موجی
doucine U گچ بری موجی
cyma reversa U موجی جمع
cyma recta U موجی افتاده
cyma U گچ بری موجی
corrugate U موجی شدن
gorge U [گچ بری موجی]
cima U گچ بری موجی
cyma U گچ بری موجی
wave mecanics U مکانیک موجی
crisfate U دارای حاشیه موجی
sinuous U دارای شیارهای موجی
half wave rectifier U یکسوکننده نیم موجی
sinuate U دارای حاشیه موجی
full wave rectifier U یکسوکننده تمام موجی
ripple sort U مرتب کردن موجی
repand U دارای حاشیه موجی
cymatium U گچ بری موجی شکل
schrodinger wave mechanics U مکانیک موجی شرودینگر
steady state wave motion U حرکت موجی پایا
shell-shocked U موجی- مبتلا بهاختلالاتناشیازجنگ
plungers U موجی که ناگهان می شکند
vermiculate U دارای خطوط موجی
plunger U موجی که ناگهان می شکند
undulation U حرکت موجی زیروبم
wave U موجی بودن موج زدن
undulaory U موجی نوسانی موج نما
ripples U بطور موجی حرکت کردن
spiller U موجی که اهسته ویکنواخت می شکند
rippling U بطور موجی حرکت کردن
rippled U بطور موجی حرکت کردن
ripple U بطور موجی حرکت کردن
waved U موجی بودن موج زدن
waves U موجی بودن موج زدن
waving U موجی بودن موج زدن
corrugated iron U اهن موجی یاچین دار
cosmic microwave radiation background U زمینه تشعشعی میکرو موجی کیهانی
creese U یکجور خنجر که تیغه ان موجی است
radiant flux U درجه نشر و تراوش نیروی موجی
A wave of anger swept over the entire world . U موجی از خشم دنیا را فرا گرفت
surges U برق موجی از هوا تشکیل موج دادن
surged U برق موجی از هوا تشکیل موج دادن
surge U برق موجی از هوا تشکیل موج دادن
kymograph U دستگاه ثبت نوسانات یا حرکات موجی مانند نبض
not yet <adv.> U نه هنوز
not yet <adv.> U هنوز نه
still U هنوز
nevertheless U هنوز
as yet U هنوز
yet U هنوز
stills U هنوز
stillest U هنوز
stiller U هنوز
however U هنوز
pitches U دستور به وسیله صوتی موجی برای تغییر صورت با فاکتور خاصی
strigil U برس یاماهوت پاکن مخصوص بدن یکرشته تزئینات موجی ساختمان
pitch U دستور به وسیله صوتی موجی برای تغییر صورت با فاکتور خاصی
i am yet to learnt U من هنوز نمیدانم
I don't know yet. من هنوز نمیدانم.
unborn U هنوز فاهرنشده
It is not known yet . It is not settled yet . U هنوز معلوم نیست
Nobody has come yet . U هیچکس هنوز نیامده
There is yet time. U هنوز وقت هست.
callow U جوجهای که هنوز پردرنیاورده
his palce is still open U جای او هنوز خالی
we are still above ground U هنوز زنده ایم
is he still single? U ایا هنوز تک است
How can you ask? U هنوز نمی دانی؟
actinoelectric U اجسامی که دارای خاصیت تولید الکتریسیته در اثر تابش طول موجی متناسب با نورباشند
electromagnetic wave U موجی که دراثر تاثیرشدت میدان الکتریسته و مغناطیسی یا تناوب همزمان برروی هم ایجاد میشود
wort U گیاه خیسانده که هنوز تخمیرنشده
it remains to be proved U هنوز ثابت نشده است
the battle still rages U جنگ هنوز شدت دارد
there is little in it U هنوز نمتوان گفت که خواهدبرد
He cant count yet. U هنوز شمردن بلد نیست
The ice-cream has not set yet. U بستنی هنوز سفت نشده
maidens U اسبی که هنوز برنده نشده
Are you still on the line? U هنوز پشت تلفن هستی؟
Having hardly arrived you want to. . . U هنوز از راه نرسیدی می خواهی ...
Since you are not ready ... U چونکه هنوز آماده نیستی...
maiden U اسبی که هنوز برنده نشده
As you are not ready ... U چونکه هنوز آماده نیستی...
novillero U گاوبازی که هنوز برنده نشده
preadolescent U شخصیکه هنوز به بلوغ نرسیده
The letter hasnt arrived yet. U نامه هنوز نرسیده است
My departure time is not determined yet . U وقت حرکت من هنوز مشخص نیست.
There's more to come. <idiom> U باز هم هست. [هنوز ادامه داره]
Presumably she hasnt arrived yet . U از قرار معلوم هنوز واردنشده است
He is stI'll wet behind the ears. U هنوز دهانش بوی شیر می دهد
There has as yet been no confirmation. U تا حالا هنوز هیچ تأییدی نیست.
generation U توسعه یافته که هنوز هم استفاده می شوند
landsman U ملوان ساده که هنوز درجهای نگرفته
built into U که هنوز بخش فیزیکی سیستم است
see if he is still there U به بیند او هنوز انجا است یانه
generations U توسعه یافته که هنوز هم استفاده می شوند
Befor I knew it , the hotel bI'll was sent . U هنوز هیچه نشده صورتحساب هتل را فرستادند
There is still time before I go. U هنوز وقت هست تا اینکه من راه بیفتم.
failed U سیستمی که پس از خرابی بخشی از آن هنوز کار میکند
fails U سیستمی که پس از خرابی بخشی از آن هنوز کار میکند
I have not played my trump ( winning ) card . U ورق برنده را هنوز رو نکره ام ( بازی نکردم )
not out U توپزنی که هنوز اخراج نشده اعلام خطا
The regulations are stI'll in force ( effect ) . U این مقررات هنوز بقوت خود با قی است
The project is not fully developed yet. U این طرح هنوز پخته وآماده نیست
elimination U بخشی از داده هنوز استفاده نشده است
fail U سیستمی که پس از خرابی بخشی از آن هنوز کار میکند
My tea is not cool enough to drink. U چائی ام بقدر کافی هنوز سرد نشده
yhis port is not yet peopled U این بندر هنوز اباد نشده است
merges U ترکیب دو فایل داده که هنوز ترتیب خود را دارند
Are you still around? U هنوز هستی ؟ [مانند پشت تلفن یا درچت اینترنت]
Do you still remember how poor we were? U آیا هنوز یادت میاد، که چقدر فقیر بودیم.
merge U ترکیب دو فایل داده که هنوز ترتیب خود را دارند
I'm still not quite sure how good you are. U من هنوز هم نمی دونم که تو واقعا چقدر خوب هستی.
He has been a beggar for a hundred years; yet he d. <proverb> U صد سال گدائى مى کند هنوز شب جمعه را نمى داند .
galley proof U نمونه ستونی مطالب چاپی که هنوز صفحه بندی نشده
accrued interest بهره ای که عاید شده ولی هنوز پرداخت نشده است
bow wave U موجی که از سینه کشتی تولید میشود موج سینه
stream takeoff U حالت موجی هواپیماها درحال برخاستن پشت سر هم پرواز از روی باند به صورت موج پشت سر هم
soft U که هنوز بخشی از آن کار میکند حتی اگر مشکلی رخ داده باشد
open U نوار مغناطیسی در نوردی که هنوز در کارتریج یا کاست بسته شده است
deferred expense U هزینههای پیش بینی شدهای که هنوز موعد پرداختشان نرسیده است
opened U نوار مغناطیسی در نوردی که هنوز در کارتریج یا کاست بسته شده است
opens U نوار مغناطیسی در نوردی که هنوز در کارتریج یا کاست بسته شده است
He poked the mouse with his finger to see if it was still alive. U او [مرد] با انگشتش موش را سیخونک زد تا ببیند که آیا هنوز زنده بود یا نه.
greasy wool U پشم چرب [پشمی که هنوز شسته نشده و آماده ریسندگی نیست.]
softer U که هنوز بخشی از آن کار میکند حتی اگر مشکلی رخ داده باشد
softest U که هنوز بخشی از آن کار میکند حتی اگر مشکلی رخ داده باشد
plene administrative preter U دفاعی مبنی بر این که مقداری از مال متوفی هنوز باقی است
Thinking of it still gives me a pang. [Colloquial] U هنوز من را آزار می دهد [اذیت می کند] وقتی که در باره آن فکر می کنم.
damped wave U موجی که دامنه ان رفته رفته کاهش میابد
sliver U فتیله نخ [الیاف کشیده شده و موازی که هنوز تاب داده نشده اند.]
audits U بررسی موقعیت سیستم و اینکه آیا هنوز ایمن است و درست کار میکند یا نه
auditing U بررسی موقعیت سیستم و اینکه آیا هنوز ایمن است و درست کار میکند یا نه
audited U بررسی موقعیت سیستم و اینکه آیا هنوز ایمن است و درست کار میکند یا نه
audit U بررسی موقعیت سیستم و اینکه آیا هنوز ایمن است و درست کار میکند یا نه
selectable U نرخ baud ارسال و دریافت مودم که توسط کاربر انتخاب میشود و هنوز مشخص نیست
huygen's principle U قانون عمومی مربوط به همه حرکتهای موجی : هر نقطه دلخواه در جبهه فاز یا جبهه موج میتواند خود منبع ثانویهای برای انتشار موجهای کروی باشد
sinuous weft U نخ پود زیر [این نخ چون معمولا نازکتر است در موقع پودگذاری بین تارها، حالت موجی یا سینوسی به خود می گیرد لذا به این اسم نیز نامیده می شود.]
freeing U آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
frees U آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
freed U آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
free U آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
raw U 1-اطلاعی که هنوز وارد سیستم کامپیوتری نشده است . 2-دادهای که در پایگاه داده ها که برای تامین اطلاعات کاربر باید پردازش شود
upwards compatible U طراحی شده برای سازگاری با مدلهای موجود یا مدلهای آینده که هنوز اختراع نشده اند
upward compatible U طراحی شده برای سازگاری با مدلهای موجود یا مدلهای آینده که هنوز اختراع نشده اند
fourth generation computers U فناوری کامپیوتر با استفاده از مدارهای CSI که قبلا توسعه یافته اند و هنوز هم استفاده می شوند
seconds U که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
seconding U که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
seconded U که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
second U که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
cartridges U کارتریج ROM که روی چاپگر نصب میشود تا فاهر هر چاپ بهتری داشته باشد ولی هنوز نسبت به سایر خصوصیات محدود است
cartridge U کارتریج ROM که روی چاپگر نصب میشود تا فاهر هر چاپ بهتری داشته باشد ولی هنوز نسبت به سایر خصوصیات محدود است
shell out U خارج شدن به سیستم عامل وقتی که برنامه اصلی هنوز در حافظه است , پس کاربر به برنامه برمی گردد
dark fibre U فیبر نوری که سیگنالی ندارد. مربوط به کابل فیبرنوری که نصب شده است ولی هنوز استفاده نشده است
dark fiber U فیبر نوری که سیگنالی ندارد. مربوط به کابل فیبرنوری که نصب شده است ولی هنوز استفاده نشده است
urban bundle U بقچه شهری [این روش گرچه قدیمی است ولی هنوز هم به عنوان معیاری جهت وزن کردن کلاف های پشم بکار می رود.]
unborn U هنوز زاده نشده هنوززاده نشده
Netscape Navigator U یکی از جستجوگران معروف www که هنوز هم در بازار مط رح است شامل خصوصیات بسیاری از قبیل خوانندگان جدید و نیز تامین برنامههای java است
available cash U موجودی بانک بدون در نظرگرفتن چکهایی که در دست مشتریان است و هنوز به بانک ارائه نشده است
pipelines U اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه
pipeline U اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه
bare board U تخته مدار بدون هیچ عنصری معمولاگ به تخته حافظه گفته میشود که هنوز هیچ قطعهای روی آن نصب نشده است
i had scarely arrived U تازه وارد شده بودم که هنوز وارد نشده بودم که ...
Safavid period U دوران صفویه [اوج دوران شکوفایی فرش ایران که دیگر هرگز تکرار نشد. ایجاد کارگاه های بزرگ قالبافی اصفهان و کاشان تحولی شگرف به دنبال داشت و شاهکارهای آن هنوز در موزه های جهان جلوه گری می کند.]
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com