English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
true azimuth U سمت حقیقی گرای جغرافیایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
true convergence U سیستم کنترل جغرافیایی یاسیستم مختصات جغرافیایی تقارب حقیقی نصف النهارات
true azimuth U گرای حقیقی
transit bearing U گرای انتقالی گرای عبور کشتی یا هواپیما
geographic reference U سیستم مختصات جغرافیایی سیستم شبکه بندی جغرافیایی
true origin U نقطه مبداء یا مبنای مختصات جغرافیایی نصف النهار مبداء مختصات جغرافیایی
realistic deterrence U میخکوب کردن حقیقی استراتژی سد کردن پیشروی کمونیسم در دنیا ممانعت حقیقی از پیشرفت کمونیسم
geographic U جغرافیایی
gazetteer U فرهنگ جغرافیایی
land map U نقشه جغرافیایی
biogeographic U زیست جغرافیایی
geographic coordinates U مختصات جغرافیایی
geographic equator U استوای جغرافیایی
geographic map U نقشه جغرافیایی
placename U نام جغرافیایی
geographical latitude U عرض جغرافیایی
easting U طول جغرافیایی
geographical longitude U طول جغرافیایی
geographical meridian U خط طول جغرافیایی
geographical mile U مایل جغرافیایی
geographical poles U قطبهای جغرافیایی
true bearing U سمت جغرافیایی
true convergence U انحراف جغرافیایی
longitude U طول جغرافیایی
true north U شمال جغرافیایی
latitude U عرض جغرافیایی
latitudes U عرض جغرافیایی
longitudes U طول جغرافیایی
geographical mile U میل جغرافیایی
true heading U سمت جغرافیایی
cartogram U نقشه اماری جغرافیایی
latitudinal U وابسته بعرض جغرافیایی
latitudinarian U وابسته بعرض جغرافیایی
difference in easting U اختلاف طول جغرافیایی
co latitude U متمم عرض جغرافیایی
georef grid U مختصات جغرافیایی جهانی
colatitude U متمم عرض جغرافیایی
longitudinal U وابسته بطول جغرافیایی
geocentric latitude U عرض جغرافیایی زمینی
geographical meridian U نصف النهار جغرافیایی
military area U حوزه جغرافیایی نظامی
true course U سمت مسیر جغرافیایی
Longitude and latitude. U طول وعرض جغرافیایی
grids U شبکه بندی جغرافیایی
parrallels of latitude U مدارات عرض جغرافیایی
grid U شبکه بندی جغرافیایی
localities U محل مخصوص مکان جغرافیایی
locality U محل مخصوص مکان جغرافیایی
topology U مکان شناسی وضعیت جغرافیایی
skeptic U شک گرای
isobar U خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
true course U سمت حرکت جغرافیایی ناو یاهواپیما
boundary disclaimer U نشان دهنده حدود جغرافیایی منطقه
zonation U طرز پخش و انتشارموجودات در مناطق جغرافیایی
aba U مقیاس اندازه گیری عرض جغرافیایی
isobare U خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
chorographic U وابسته بنقشه برداری جغرافیایی از ناحیهای
isobars U خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
back azimuth method U گرای وارونه
assumed azimuth U گرای فرضی
ultramodernist U فرانو گرای
escapists U گریز گرای
saprophytic U پوده گرای
unitarian U توحید گرای
supremacists U برتری گرای
supremacist U برتری گرای
photophilic U نور گرای
structuralist U ساخت گرای
impressionists U برداشت گرای
impressionist U برداشت گرای
escapist U گریز گرای
structuralists U ساخت گرای
communalist U اشتراکی گرای
compass azimuth U گرای مغناطیسی
compass direction U گرای مغناطیسی
pragmatist U مصلحت گرای
pneumotropic U ریه گرای
grid azimuth U گرای شبکه
grid bearing U گرای شبکه
halophile U ابشور گرای
heliotrope U افتاب گرای
incalescent U گرما گرای
lipophilic U چربی گرای
meliorist U بهبود گرای
oxyphile U اسید گرای
progressivist U پیشرفت گرای
magnetic azimuth U گرای مغناطیسی
relative bearing U گرای نسبی
dermotropic U پوست گرای
theocentric U خدا گرای
realists U راستین گرای
equalitarian U تساوی گرای
evolutionist U فرگشت گرای
theist U یزدان گرای
solipsist U نفس گرای
separatist U جدا گرای
segregationist U جدایی گرای
ruralist U روستا گرای
oxyphil U اسید گرای
egalitarian U تساوی گرای
materialists U ماده گرای
realist U تحقق گرای
realist U راستین گرای
realists U تحقق گرای
realistic U راستین گرای
realistically U تحقق گرای
realistically U راستین گرای
materialist U ماده گرای
individualist U فرد گرای
individualists U فرد گرای
unitary U توحید گرای
militarists U جنگ گرای
militarist U جنگ گرای
nationalist U ملت گرای
centralists U مرکز گرای
feudal U تیول گرای
socialist U جامعه گرای
socialists U جامعه گرای
doctrinaire U ایین گرای
centralist U مرکز گرای
capitalists U سرمایه گرای
extrovert U برون گرای
extroverts U برون گرای
capitalist U سرمایه گرای
nationalists U ملت گرای
sectarian U فرقه گرای
nudist U برهنگی گرای
realistic U تحقق گرای
unfeigned U حقیقی
efective U حقیقی
truest U حقیقی
genuine U حقیقی
truer U حقیقی
intrinsic U حقیقی
actual U حقیقی
veracious U حقیقی
true U حقیقی
real U حقیقی
chorography U نقشه برداری وتوضیح وضع جغرافیایی ناحیهای
reactionaries U مخالفت گرای بی منطق
reactionary U مخالفت گرای بی منطق
visionaries U الهامی رویا گرای
regionalist U منطقهای ناحیه گرای
corrected azimuth U گرای تصحیح شده
hygrophyte U گیاه رطوبت گرای
regionalistic U منطقهای ناحیه گرای
visionary U الهامی رویا گرای
real memory U حافظه حقیقی
true variance U پراکنش حقیقی
real module U ضریب حقیقی
real image U تصویر حقیقی
true score U نمره حقیقی
true north U شمال حقیقی
true value U مقدار حقیقی
real power U توان حقیقی
real storage U حافظه حقیقی
real address آدرس حقیقی
real constant U ثابت حقیقی
real function U تابع حقیقی
real gas U گاز حقیقی
real number U عدد حقیقی
true power U توان حقیقی
true dip U شیب حقیقی
true heading U سمت حقیقی
genuine U واقعی حقیقی
trueness U بی ریایی حقیقی
genuine U حقیقی یا درست
truest U حقیقی کردن
true wind U باد حقیقی
truest U واقعی حقیقی
true life U حقیقی وصحیح
true mean U میانگین حقیقی
true or real focus U کانون حقیقی
truer U واقعی حقیقی
truer U حقیقی کردن
true U حقیقی کردن
true U واقعی حقیقی
real numbers U اعداد حقیقی
true course U راه حقیقی
actual movement U حرکت حقیقی
interpolymer U همبسپار حقیقی
true copolymer U همبسپار حقیقی
actual resistivity U مقاومت حقیقی
natural person U شخص حقیقی
observed altitude U ارتفاع حقیقی
ohmic valve U مقدارمقاومت حقیقی
absolute magnitude U قدر حقیقی
true resistance U مقدارمقاومت حقیقی
down-to-earth U حقیقی واقعی
real time U زمان حقیقی
down to earth U حقیقی واقعی
time zone U منطقه جغرافیایی دارای ساعت یا نصف النهار معینی
time zones U منطقه جغرافیایی دارای ساعت یا نصف النهار معینی
azimuth angle U زاویه گرای نجومی هواپیما
azimuth U گرای نجومی راس القدم
back azimuth method U گرای معکوس در اخراج اشعه
imperialistic U استعمار گرای بهره جویانه
closing azimuth error U اشتباه گرای بستن پیمایش
compass azimuth U گرای قطب نمای کشتی
actual maximum flowline U ماکزیمم خط ابدهی حقیقی
euciliate U مژه داران حقیقی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com