English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
barrier layer cell U سلول لایه سدی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
spermatid U سلول حاصله از تقسیم سلول منی سازکه تبدیل به سلول منی میشود
spermatogonium U سلول اولیه جنس نر سلول بیضه
isogamete U سلول جنسی که ازنظر شکل و کار از سلول جنسی جفت خود قابل تشخیص نیست
gametangium U سلول یا عضوسازنده سلول جنسی
services U توابعی که در یک لایه DSI برای استفاده در لایه بالاتر به کار می روند
blanket course U لایه ضد میک لایه در برابر کشش موئی روکش پادرس
collapse pressure U حگاکثر فشار وارد به یک لایه تا ان لایه ریزش نکند
underlays U در زیر چیزی لایه قرار دادن لایه زیرین
underlay U در زیر چیزی لایه قرار دادن لایه زیرین
media U زیر لایه در لایه اتصال داده از مدل شبکه OSI که دستیابی به رسانه ارسال را ممکن می سازد
die U قطعه نازک مستطیلی از یک قرص نیمه هادی سیلیکان که به هنگام ساخت مدارهای مجتمع بریده شده یا لایه لایه می گردد
blanket course U لایه محافظ در مقابل رس لایه پادرس
permafrost U لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
delamination U لایه لایه شدگی
lamination U لایه لایه سازی
delamination U لایه لایه شدن
interlayer U لایه بین دو لایه
delamination U لایه لایه کردن
argillite U خاک رس لایه لایه
delaminate U لایه لایه شدن
cells U سلول
cell U سلول
zoogamete U سلول
data cell U سلول
gas plasma display U صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
gas discharge display U صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
cells U پیل سلول
binary cell U سلول دودویی
selenium cell U سلول سلنیومی
cells U سلول یکنفری
solar cell U سلول خورشیدی
cell U پیل سلول
active cell U سلول فعال
cellular U سلول دار
cell U سلول یکنفری
accumulator cell U سلول اکومولاتور
pixel U سلول تصویر
storage cell U سلول انباره
germ cell U سلول نطفه
germ cell U سلول تخم
stractural cell U سلول ساختاری
data cell U سلول داده
cytology U سلول شناس
scarlet sage U سلول اتشی
transformer cell U سلول ترانسفورماتور
cellulous U سلول دار
cleaves U شکافتن سلول
cleaved U شکافتن سلول
cleave U شکافتن سلول
galvanic cell U سلول گالوانی
gametangium U سلول جنسی
cellule U سلول کوچک
unit cell U سلول واحد
cellulated U سلول دار
solar cells U سلول خورشیدی
gonium U سلول نطفه
syncytium U سلول چند هسته ایی
memory cell U سلول حافظه
locular U سلول دار
phagocytosis U سلول خواری
nerve cell U سلول عصبی
photoelectric cell U سلول فتوالکتریکی
wards U سلول زندان
photoconductive cell U سلول فوتورسانا
photo cell U سلول فتوالکتریک
mononuclear U سلول یک هستهای
lymph cell U سلول لنف
ward U سلول زندان
gonocyte U سلول جنسی
celluloid U مانند سلول
photoelectric cell U سلول فتوالکتریک
odontoblast U سلول دندانی
ectoclast U پوسته خارجی سلول
interneuron U وابسته به سلول عصب
intracellular U واقع در درون سلول
endoderm U لیف درخت یا سلول
karyoplasm U پرتوپلاسم هسته سلول
ideal galvanic cell U سلول گالوانیکی ایده ال
primitive cell U سلول واحد ابتدایی
interneural U وابسته به سلول عصب
phagocyte U سلول بیگانه خوار
progamete U سلول مولد تخمچه
cellulosic U ساخته شده از سلول
gonocyte U سلول تولید کننده
cataplasia U تغییرات قهقهرایی در سلول
half cell potential U پتانسیل نیم سلول
half cell reaction U واکنش نیم سلول
spermatogonium U سلول موجد تخم
engram U تحولات دائمی هسته سلول
macrogamete U سلول جنسی ماده بزرگتر
end centered unit cell U سلول واحد دو وجهی متقابل پر
eletric eye U سلول فوتوالکتریک چشم الکتریکی
enclosure U سلول تارکان دنیا [دین]
karyokinesis U تقسیم غیرمستقیم هسته سلول
engramme U تحولات دائمی هسته سلول
ovum U سلول نطفه ماده تخمک
lysis U زوال وفساد سلول وغیره
acrosome U برجستگی قدامی سلول جنسی نر
loculus U سلول یا حفره تخمدان مرکب
endosarc U قسمت درونی سفیده سلول
light sensitive cell U سلول حساس در برابر نور
microphage U سلول میکروب خوار کوچک
chromatolysis U تجزیه وتحلیل مواد رنگی سلول
biont U واحد مستقل موجود زنده سلول
guard cell U یکی از دو سلول لوبیایی شکلی که منافذ
lysate U محصول زوال وفساد تدریجی سلول
nucleolus U هستک گرد میان هسته سلول
solar cell U سلول خورشیدی [الکترونیک مهندسی برق]
photovoltaic cell U سلول خورشیدی [الکترونیک مهندسی برق]
gametogenesis U ایجاد سلول جنسی قابل لقاح
gonogenesis U کمال و بلوغ سلول نطفه یاجرثومه
fibrocyte U سلول دوکی شکل بافت همبندی
entry U مقدار اطلاعات درون یک سلول مشخص
histogram U نمایش طرز انتشار وفواصل وارتفاع سلول ها از هم
unipotent U دارای قدرت رویش در یک جهت یا بصورت یک سلول
mitosis U تقسیم هسته سلول بدوقسمت بدون کم شدن کرموزم ها
gametophore U سلول تغییر یافته و منشعب جنسی قابل لقاح
haplosis U تقلیل تعدادکروموزوم ها درنتیجه تقسیم بدو سلول منفرد
gamete U سلول جنسی بالغ قابل تکثیر انگل مالاریا
zero condition U حالت یک سلول مغناطیسی زمانی که صفر را نمایش میدهد
gametocyte U سلولی که تقسیم شده و از ان سلول جنسی بوجود میاید
meiosis U تغییرات متوالی هسته که منتهی به تشکیل سلول جدیدمیگردد
gastrea U رویان کیسهای شکل ابتدایی که از دو قشر سلول تشکیل یافته
germ layer U یکی از طبقات سلول ابتدایی جنین پس از تکمیل مرحله گاسترولا
histochemistry U علمی که درباره پدیدههای شیمیایی سلول وبافت بحث میکند
gastraea U رویان کیسهای شکل ابتدایی که از دوقشر سلول تشکیل یافته
bit mapped screen U pixel یک صفحه نمایش که در ان هر سلول تصویری میتوانددر ارتباط با مکانی از حافظه
unbalanced cell U سلول باطری نیکل کادنیم که بیش از سلولهای دیگر تخلیه شده است
pronucleus U هسته سلول قابل لقاح پس ازتکمیل دوره بلوغ وورودنطفه به درون تخم جانور
lymphoblast U سلولی که تبدیل بذره سفید یابیرنگ بلغم یاخلط میگردد سلول نرسیده لنفی
kil U مقبره این کلمه بصورت پیشوند وپسوند نیزبکاررفته وبمعنی >حجره و سلول ونهر<است
ribband U لایه
tier U لایه
tiers U لایه
lamellar U لایه لایه
lamellose U لایه لایه
layer line U خط لایه
provine U لایه
ribbands U لایه
substrate U لایه
layers U لایه
coat U لایه
coated U لایه
coatings U لایه
coats U لایه
leaf U لایه
riband U لایه
coursed U لایه
beds U لایه
yard U لایه
yards U لایه
bed U لایه
courses U لایه
ribands U لایه
padding U لایه
course U لایه
three ply U سه لایه
strata U لایه ها
three-ply U سه لایه
stratum U لایه
stuffless U بی لایه
shells U لایه
shelling U لایه
shell U لایه
layer U لایه
photovoltaic cell U مبدلی که مانند سلول فتوالکتریک تابشهای الکترومگنتیک را با طول موجهای مرئی و نزدیک ان به الکتریسیته تبدیل میکند
surface course U لایه رویی
hard layer U لایه سخت
thin film U لایه نازک
pads U لایه پشتی
plying U لایه کاغذ
ply U لایه کاغذ
stratosphere U لایه- سپهر
undercoat U زیر لایه
waterproofing course U لایه اب بندی
valence shell U لایه والانس
zonate U لایه دار
magnetic layer U لایه مغناطیسی
plied U لایه کاغذ
plies U لایه کاغذ
surfacing U لایه پوشش
pad U لایه پشتی
hard layer U لایه سفت
pervious blanket U لایه زهکش
layer of rock U لایه سنگی
priming U لایه اول
ionosphere U لایه یونسفر
intermediate layer U لایه میانی
overburden U لایه سربار
outer shell U لایه والانس
mylar U لایه پولیستری
multilayer U چند لایه
insulated layer U لایه عایق
limnetic zone U لایه نورگیر اب
impervious blanket U لایه ناتراوا
impervious blanket U لایه نفوذناپذیر
in layers U در چند لایه
oxide film U لایه اکسیدی
layering U لایه بندی
lamella U لایه صفحه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com