English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 175 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
phagocytosis U سلول خواری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
spermatid U سلول حاصله از تقسیم سلول منی سازکه تبدیل به سلول منی میشود
usury U تنزیل خواری حرام خواری
spermatogonium U سلول اولیه جنس نر سلول بیضه
isogamete U سلول جنسی که ازنظر شکل و کار از سلول جنسی جفت خود قابل تشخیص نیست
gametangium U سلول یا عضوسازنده سلول جنسی
abjectness U خواری
abjectly U به خواری
abjection U خواری
abasement U خواری
dbasement U خواری
despicability U خواری
despicableness U خواری
contempt U خواری
histoloysis U بافت خواری
khowar U زبان خواری
gombeen U حرام خواری
abasement U خواری طلبی
malleability U چکش خواری
scatophagy U نجاست خواری
anthropophagy U ادم خواری
bacteriophagy U باکتری خواری
phagocytosis U یاخته خواری
phagocytosis U بیگانه خواری
mycophagy U قارچ خواری
mycophagy U سماروغ خواری
necrophagia U مردار خواری
corruptness U رشوه خواری
coprophagy U مدفوع خواری
coprophagia U مدفوع خواری
contemptibility U پستی خواری
cottuptness U رشوه خواری
bribery U رشوه خواری
cannibalism U همنوع خواری
herbivorous U گیاه خواری
speculation U زمین خواری
binge U شراب خواری
binges U شراب خواری
ignominy U افتضاح خواری
corruption U رشوه خواری
mallcability U قابلیت چکش خواری
ductility U قابلیت چکش خواری
forgeable U قابلیت چکش خواری
malleability U قابلیت چکش خواری
malleability U خاصیت چکش خواری
geophagy U گل خوری زمین خواری
to kiss the dust U به خواری وپستی تن دادن
Pica [disorder] U هرزه خواری [پزشکی]
anthropophagous U مربوط به ادم خواری
malleability U باخاصیت چکش خواری نرمی
bribery U رشوه خواری پاره ستانی
phagocytize U در اثر بیگانه خواری تحلیل رفتن
incorruptibly U با ازادگی رشوه خواری بطور غیر قابل تطمیع
data cell U سلول
cell U سلول
zoogamete U سلول
cells U سلول
unit cell U سلول واحد
gonocyte U سلول جنسی
syncytium U سلول چند هسته ایی
lymph cell U سلول لنف
gonium U سلول نطفه
locular U سلول دار
mononuclear U سلول یک هستهای
memory cell U سلول حافظه
scarlet sage U سلول اتشی
storage cell U سلول انباره
stractural cell U سلول ساختاری
photoelectric cell U سلول فتوالکتریک
photoelectric cell U سلول فتوالکتریکی
photoconductive cell U سلول فوتورسانا
photo cell U سلول فتوالکتریک
transformer cell U سلول ترانسفورماتور
odontoblast U سلول دندانی
nerve cell U سلول عصبی
pixel U سلول تصویر
selenium cell U سلول سلنیومی
binary cell U سلول دودویی
gametangium U سلول جنسی
solar cell U سلول خورشیدی
cell U سلول یکنفری
cleaves U شکافتن سلول
cell U پیل سلول
cells U سلول یکنفری
cellulous U سلول دار
cells U پیل سلول
cleaved U شکافتن سلول
ward U سلول زندان
galvanic cell U سلول گالوانی
cleave U شکافتن سلول
data cell U سلول داده
celluloid U مانند سلول
cytology U سلول شناس
active cell U سلول فعال
germ cell U سلول تخم
germ cell U سلول نطفه
cellulated U سلول دار
wards U سلول زندان
cellule U سلول کوچک
cellular U سلول دار
solar cells U سلول خورشیدی
accumulator cell U سلول اکومولاتور
ectoclast U پوسته خارجی سلول
cataplasia U تغییرات قهقهرایی در سلول
cellulosic U ساخته شده از سلول
spermatogonium U سلول موجد تخم
endoderm U لیف درخت یا سلول
progamete U سلول مولد تخمچه
barrier layer cell U سلول لایه سدی
phagocyte U سلول بیگانه خوار
interneural U وابسته به سلول عصب
intracellular U واقع در درون سلول
primitive cell U سلول واحد ابتدایی
karyoplasm U پرتوپلاسم هسته سلول
half cell reaction U واکنش نیم سلول
half cell potential U پتانسیل نیم سلول
gonocyte U سلول تولید کننده
ideal galvanic cell U سلول گالوانیکی ایده ال
interneuron U وابسته به سلول عصب
macrogamete U سلول جنسی ماده بزرگتر
end centered unit cell U سلول واحد دو وجهی متقابل پر
acrosome U برجستگی قدامی سلول جنسی نر
enclosure U سلول تارکان دنیا [دین]
lysis U زوال وفساد سلول وغیره
light sensitive cell U سلول حساس در برابر نور
ovum U سلول نطفه ماده تخمک
engramme U تحولات دائمی هسته سلول
engram U تحولات دائمی هسته سلول
karyokinesis U تقسیم غیرمستقیم هسته سلول
microphage U سلول میکروب خوار کوچک
eletric eye U سلول فوتوالکتریک چشم الکتریکی
endosarc U قسمت درونی سفیده سلول
loculus U سلول یا حفره تخمدان مرکب
muck rack U کسی که عادتا" می خواهدکارمندان خدمات عمومی و یاجمیع مردم را به رشوه خواری و فساد و خلافکاری متهم کند
solar cell U سلول خورشیدی [الکترونیک مهندسی برق]
guard cell U یکی از دو سلول لوبیایی شکلی که منافذ
entry U مقدار اطلاعات درون یک سلول مشخص
photovoltaic cell U سلول خورشیدی [الکترونیک مهندسی برق]
gametogenesis U ایجاد سلول جنسی قابل لقاح
lysate U محصول زوال وفساد تدریجی سلول
fibrocyte U سلول دوکی شکل بافت همبندی
chromatolysis U تجزیه وتحلیل مواد رنگی سلول
nucleolus U هستک گرد میان هسته سلول
biont U واحد مستقل موجود زنده سلول
gonogenesis U کمال و بلوغ سلول نطفه یاجرثومه
histogram U نمایش طرز انتشار وفواصل وارتفاع سلول ها از هم
unipotent U دارای قدرت رویش در یک جهت یا بصورت یک سلول
meiosis U تغییرات متوالی هسته که منتهی به تشکیل سلول جدیدمیگردد
zero condition U حالت یک سلول مغناطیسی زمانی که صفر را نمایش میدهد
gametocyte U سلولی که تقسیم شده و از ان سلول جنسی بوجود میاید
gametophore U سلول تغییر یافته و منشعب جنسی قابل لقاح
mitosis U تقسیم هسته سلول بدوقسمت بدون کم شدن کرموزم ها
gamete U سلول جنسی بالغ قابل تکثیر انگل مالاریا
haplosis U تقلیل تعدادکروموزوم ها درنتیجه تقسیم بدو سلول منفرد
genet U جانور پستاندارکوچک گوشت خواری شبیه گربه زباد یا گربه معمولی
gastraea U رویان کیسهای شکل ابتدایی که از دوقشر سلول تشکیل یافته
histochemistry U علمی که درباره پدیدههای شیمیایی سلول وبافت بحث میکند
germ layer U یکی از طبقات سلول ابتدایی جنین پس از تکمیل مرحله گاسترولا
gastrea U رویان کیسهای شکل ابتدایی که از دو قشر سلول تشکیل یافته
bit mapped screen U pixel یک صفحه نمایش که در ان هر سلول تصویری میتوانددر ارتباط با مکانی از حافظه
unbalanced cell U سلول باطری نیکل کادنیم که بیش از سلولهای دیگر تخلیه شده است
pronucleus U هسته سلول قابل لقاح پس ازتکمیل دوره بلوغ وورودنطفه به درون تخم جانور
lymphoblast U سلولی که تبدیل بذره سفید یابیرنگ بلغم یاخلط میگردد سلول نرسیده لنفی
kil U مقبره این کلمه بصورت پیشوند وپسوند نیزبکاررفته وبمعنی >حجره و سلول ونهر<است
photovoltaic cell U مبدلی که مانند سلول فتوالکتریک تابشهای الکترومگنتیک را با طول موجهای مرئی و نزدیک ان به الکتریسیته تبدیل میکند
corrupts U معیوب کردن رشوه خوار رشوه دادن رشوه خواری
corrupt U معیوب کردن رشوه خوار رشوه دادن رشوه خواری
corrupted U معیوب کردن رشوه خوار رشوه دادن رشوه خواری
corrupting U معیوب کردن رشوه خوار رشوه دادن رشوه خواری
gonidium U یکی از سلولهای سبزی که زیر غشاء خارجی بدنه گیاه گلسنگها وجود دارد سلول جنسی جلبک ها وقارچ ها
cross fertilization U لقاح دو سلول جنسی متفاوت لقاح متقابل
microphagus U سلول میکروب خوار کوچک خرد خوار
karyology U هسته شناسی مبحثی ازعلم سلول شناسی ک ه درباره تشریح هسته سلولی وساحتمان کروموسوم بحث میکند
loculate U سلول دار حجره دار
oogamete U سلول جنسی ماده یاخته جنسی ماده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com