Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
debacle
U
سقوط ناگهانی حکومت و غیره
debacles
U
سقوط ناگهانی حکومت و غیره
dTbGcles
U
سقوط ناگهانی حکومت و غیره
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
break down
U
سقوط ناگهانی
spike
[in a curve/development etc.]
U
پالس بسیار بلند و ناگهانی
[در نمودار تکاملی و غیره]
paradrag drop
U
سقوط ازاد از ارتفاع کم سقوط با چتر کمکی
ambivalence
U
توجه ناگهانی و دلسردی ناگهانی نسبت بشخص یاچیزی
czarism
U
حکومت استبدادی ومطلقه حکومت تزاری
hagiarchy
U
حکومت کشیشان وروحانیون حکومت مقدسان
nose dive
U
شیرجه ناگهانی در هواپیما تنزل ناگهانی قیمت
technocracy
U
حکومت دارندگان حکومت تکنوکراسی سیستمی که زمامداران در ان از میان کارشناسان و دانشمندان انتخاب می شوند و امورجاریه را از طریق فنی و برمبنای قواعد فیزیکی لایتغیراداره می کنند
technocracies
U
حکومت دارندگان حکومت تکنوکراسی سیستمی که زمامداران در ان از میان کارشناسان و دانشمندان انتخاب می شوند و امورجاریه را از طریق فنی و برمبنای قواعد فیزیکی لایتغیراداره می کنند
flurry
U
اشفتن طوفان ناگهانی باریدن ناگهانی
flurries
U
اشفتن طوفان ناگهانی باریدن ناگهانی
autocracy
U
حکومت مطلق حکومت استبدادی
theocracies
U
حکومت خدا حکومت روحانیون
theocracy
U
حکومت خدا حکومت روحانیون
civicism
U
اصول حکومت کشوری بستگی ووفاداری باصول یاحقوق حکومت کشوری
surge
U
یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
surges
U
یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
surged
U
یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
spurting
U
جهش ناگهانی پرتاب ناگهانی
spurts
U
جهش ناگهانی پرتاب ناگهانی
spurted
U
جهش ناگهانی پرتاب ناگهانی
spurt
U
جهش ناگهانی پرتاب ناگهانی
home rule
U
حکومت به دست خود اهالی حکومت مردم بر مردم
heptarchic
U
دارای حکومت هفت تنی وابسته به حکومت هفت تنی
heptarchical
U
دارای حکومت هفت تنی وابسته به حکومت هفت تنی
martial law
U
مقررات حکومت نظامی حکومت نظامی
nosediving
U
سقوط
crack up
U
سقوط
crack-up
U
سقوط
elapse
U
سقوط
crashes
U
سقوط
crashingly
U
سقوط
dropping
U
سقوط
drops
U
سقوط
drop
U
سقوط
crashing
U
سقوط
fall
U
سقوط
nosedives
U
سقوط
nosedived
U
سقوط
nosedive
U
سقوط
dropped
U
سقوط
elapses
U
سقوط
collapsed
U
سقوط
collapses
U
سقوط
prolapse
U
سقوط
downcome
U
سقوط
collapsing
U
سقوط
low dwon
U
سقوط
chutes
U
سقوط
chute
U
سقوط
collapse
U
سقوط
downfall
U
سقوط
prolapsus
U
سقوط
crash
U
سقوط
crashed
U
سقوط
tailspin
U
سقوط
elapsing
U
سقوط
come down
U
سقوط
falling
U
سقوط
nosediving
U
سقوط کردن
drops
U
چکه سقوط
nosedives
U
سقوط کردن
chutes
U
ریزش با سقوط
drop
U
افت سقوط
drop
U
چکه سقوط
dropped
U
چکه سقوط
loss
U
گریز سقوط
free fall
U
سقوط ازاد
prolapse of the uterus
U
سقوط رحم
discharge of an obligation
U
سقوط تعهد
fall velocity
U
سرعت سقوط
gastroptosis
U
سقوط معده
lapse vi
U
سقوط کردن
lapse inconduct
U
سقوط در رفتاروکردار
stumbling block
U
سبب سقوط
stumbling blocks
U
سبب سقوط
termination of obligations
U
سقوط تعهدات
arrests
U
جلوگیری از سقوط
arrested
U
جلوگیری از سقوط
dropped
U
افت سقوط
dropping
U
چکه سقوط
dropping
U
افت سقوط
crash
U
سقوط کردن
drops
U
افت سقوط
nosedived
U
سقوط کردن
nosedive
U
سقوط کردن
wipe out
U
سقوط کردن
tailspin
U
سقوط کردن
velocity of fall
U
سرعت سقوط
arrest
U
جلوگیری از سقوط
falling
U
سقوط کننده
aborted
U
سقوط کردن
abort
U
سقوط کردن
chute
U
سقوط انحطاط
aborts
U
سقوط کردن
crashing
U
سقوط کردن
crashes
U
سقوط کردن
crashingly
U
سقوط کردن
fall
U
افت سقوط
fall
U
سقوط کردن
crashed
U
سقوط کردن
chutes
U
سقوط انحطاط
chute
U
ریزش با سقوط
aborting
U
سقوط کردن
crash land
U
سقوط کردن هواپیما
crashing
U
سقوط کردن هواپیما
crash-lands
U
سقوط کردن هواپیما
proctoptosis
U
سقوط روده راست
crashingly
U
سقوط کردن هواپیما
crashed
U
سقوط کردن هواپیما
free type parachute
U
چتر سقوط ازاد
drop hammer
U
چکش سقوط ازاد
pash
U
سقوط برف سنگین
plumper
U
دروغ صرف سقوط
crashes
U
سقوط کردن هواپیما
crash-landed
U
سقوط کردن هواپیما
crash
U
سقوط کردن هواپیما
crash-land
U
سقوط کردن هواپیما
crash-landing
U
سقوط کردن هواپیما
drops
U
قطره سقوط کردن کم کنید
plunges
U
سقوط سنگین فرو بردن
plunged
U
سقوط سنگین فرو بردن
skidding
U
راه شکست مسیر سقوط
dropping ball viscosimeter
U
گرانروی سنج با سقوط گلوله
aborting
U
سقوط کردن موشک یا هواپیما
skid
U
راه شکست مسیر سقوط
drop
U
قطره سقوط کردن کم کنید
skidded
U
راه شکست مسیر سقوط
aborts
U
سقوط کردن موشک یا هواپیما
skids
U
راه شکست مسیر سقوط
dropped
U
قطره سقوط کردن کم کنید
aborted
U
سقوط کردن موشک یا هواپیما
dropping
U
قطره سقوط کردن کم کنید
prolapse of the uterus
U
درامدگی سیبک سقوط زهدان
abort
U
سقوط کردن موشک یا هواپیما
plunge
U
سقوط سنگین فرو بردن
meteoric shower
U
سقوط پیاپی شهابهای ثاقب
falling of the womb
U
سقوط کردن پائین افتادگی
meteor shower
U
سقوط پیاپی شهابهای ثاقب
high velocity drop
U
بارریزی با سرعت سقوط زیاد
lysis
U
سقوط وزوال تدریجی مرض
slumping
U
یکباره فرو ریختن سقوط کردن
slumps
U
یکباره فرو ریختن سقوط کردن
slumped
U
یکباره فرو ریختن سقوط کردن
slump
U
یکباره فرو ریختن سقوط کردن
grainer
U
و غیره
exoskeleton
U
مو و غیره
whatnot
U
غیره
etcetera
U
و غیره
crashed
U
سقوط هواپیما تصادف خودرو برخورد به چیزی
crashes
U
سقوط هواپیما تصادف خودرو برخورد به چیزی
precipitates
U
سر اشیب تند داشتن ناگهان سقوط کردن
crash
U
سقوط هواپیما تصادف خودرو برخورد به چیزی
crashing
U
سقوط هواپیما تصادف خودرو برخورد به چیزی
precipitating
U
سر اشیب تند داشتن ناگهان سقوط کردن
precipitate
U
سر اشیب تند داشتن ناگهان سقوط کردن
precipitated
U
سر اشیب تند داشتن ناگهان سقوط کردن
crashingly
U
سقوط هواپیما تصادف خودرو برخورد به چیزی
queued
U
صف اتوبوس و غیره
track and field
U
دیسک و غیره
etc
U
مخفف و غیره
queue
U
صف اتوبوس و غیره
fallow
U
غیره مزروع
collective goods
U
پارک و غیره
queues
U
صف اتوبوس و غیره
queueing
U
صف اتوبوس و غیره
late time
U
زمان بین سقوط بمب تا شروع انفجار اتمی
infrastucture
U
راه اهن و غیره
to draw up
U
نوشتن
[چک یا نسخه و غیره]
pitter-patter
U
چک چک باران و غیره ضربان
webby
U
پر ازتار عنکبوت و غیره
smudgiest
U
پوشیده از کثافت یا گل و غیره
to make out
U
نوشتن
[چک یا نسخه و غیره]
nieces
U
دختربرادر یا خواهر و غیره
odometer
U
کیلومتر شماراتومبیل و غیره
niece
U
دختربرادر یا خواهر و غیره
smudgy
U
پوشیده از کثافت یا گل و غیره
smudgier
U
پوشیده از کثافت یا گل و غیره
pitter patter
U
چک چک باران و غیره ضربان
kymograph
U
انقباض عضلات و غیره
unexpected
U
غیره مترقبه غیرمنتظره
red out
U
از بین رفتن قدرت بینایی هنگام سقوط با شتاب منفی
stumps
U
بیخ وبن صدای افتادن چیزسنگین سقوط باصدای سنگین
stumping
U
بیخ وبن صدای افتادن چیزسنگین سقوط باصدای سنگین
stumped
U
بیخ وبن صدای افتادن چیزسنگین سقوط باصدای سنگین
stump
U
بیخ وبن صدای افتادن چیزسنگین سقوط باصدای سنگین
gravity drop
U
پرتاب بار یا بارریزی ازهواپیما با استفاده از نیروی سقوط ازاد
gravity extraction
U
بیرون ریختن یا پرتاب بار ازهواپیما با استفاده از سقوط ازاد
exofficio
U
از لحاظ تصدی مقام و غیره
silo
U
مخزن زیرزمینی غلات و غیره
dial
U
گرفتن تلفن یارادیو و غیره
dialed
U
گرفتن تلفن یارادیو و غیره
inner tubes
U
لاستیک تویی اتومبیل و غیره
dialled
U
گرفتن تلفن یارادیو و غیره
keratosis
U
شاخی شدن پوست و غیره
needled
U
سوزن سرنگ وگرامافون و غیره
eviscerate
U
روده یا چشم و غیره رادراوردن
inner tube
U
لاستیک تویی اتومبیل و غیره
ushering
U
راهنمایا کنترل سینماو غیره
ushered
U
راهنمایا کنترل سینماو غیره
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com