English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 26 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
shingle roof U سقف تختهای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
card U تختهای که شامل درایو دیسک سخت است و نیز واسطهای مورد نیاز الکترونیکی که قابل ورود به سیستم هستند
cards U تختهای که شامل درایو دیسک سخت است و نیز واسطهای مورد نیاز الکترونیکی که قابل ورود به سیستم هستند
hard U تختهای که حاوی درایو دیسک سخت و واسط های الکترونیکی لزم است که قابل نصب در اتصال سیستم است
harder U تختهای که حاوی درایو دیسک سخت و واسط های الکترونیکی لزم است که قابل نصب در اتصال سیستم است
hardest U تختهای که حاوی درایو دیسک سخت و واسط های الکترونیکی لزم است که قابل نصب در اتصال سیستم است
circuit U نصب تختهای که عناصری که بعداگ بهم وصل شده
circuits U نصب تختهای که عناصری که بعداگ بهم وصل شده
panel U قاب تختهای قاب تزئینی
panels U قاب تختهای قاب تزئینی
tabular U تختهای لوحی
plate glass U شیشه سنگ شیشه تختهای
floorboard U کف تختهای
floorboards U کف تختهای
baseboard U چوب یا تختهای که بعنوان ستون یا پایه بکار میرود
bellyboard U تختهای بطول 5/19 سانتیمتر
flagstone paving U سنگفرش صفحهای سنگفرش تختهای
head board U تختهای که در انتهای فوقانی چیزی گ ذارند
lapboard U تختهای که بعنوان میز تحریربکار میرود
moulding board U تختهای که خمیر را روی ان قالب میکنند
plumb rule U ریسمان کار یا شاقولی که روی تختهای اویزان باشد تخته کار
polyptych U تصویر چند تختهای
string board U تیر یا تختهای که پلههای سنگین بدان تکیه دارند
wash board U تختهای که برای ازاله اطاقها بکارمیبرند
bread-board U تختهای که روی آن خمیر را ورز میدهند و نان را با چاقو میبرند
bread-boards U تختهای که روی آن خمیر را ورز میدهند و نان را با چاقو میبرند
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com