English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 118 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
bull U سفته باز بورس
bulls U سفته باز بورس
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
draft U سفته
drafted U سفته
demand note U سفته
bank paper U سفته
bill of exgchange U سفته
promissory note U سفته
drafts U سفته
promissory notes U سفته
stock jobber U سفته باز
paper U سفته برات
papered U سفته برات
papering U سفته برات
papers U سفته برات
stock jobbing U سفته بازی
speculation U سفته بازی
speculation U سفته بای
accommodation bill U سفته دوستانه
agiotage U سفته بازی
gamblers U سفته باز
draft U برات سفته
drafted U برات سفته
drafts U برات سفته
stock jobbery U سفته بازی
speculator U سفته باز
direct debit U سفته-وجهالزمان
speculators U سفته باز
gambler U سفته باز
gamble U سفته بازی کردن
gambled U سفته بازی کردن
gambles U سفته بازی کردن
single name paper U سفته دارای یک امضاء
speculative motive U انگیزه سفته بازی
time bill U سفته مدت دار
to fly a kite U سفته بازی کردن
kite U سفته بازی کردن
kites U سفته بازی کردن
stock exchnge U بورس
bourse U بورس
bank paper U چک تضمین شده سفته بانکی
speculating U احتکارکردن سفته بازی کردن
date on which a bill falls due U موعد پرداخت برات یا سفته
short bills U سفته یا برات کوتاه مدت
speculated U احتکارکردن سفته بازی کردن
speculate U احتکارکردن سفته بازی کردن
speculates U احتکارکردن سفته بازی کردن
bourse [in a non-English-speaking country] U بورس سهام
stock broker U دلال بورس
stock broker U کارگزار بورس
in stock <idiom> U روی بورس
transaction on change U معامله در بورس
stock exchange U بورس سهام
stock exchanges U بورس سهام
bourse U مبادله بورس
commodities exchange U بورس کالا
stock exchange U بورس سهام
commodity exchange U بورس مواداولیه
commodity exchange U بورس کالا
bull U بورس تصنعی
speculator U بورس باز
speculators U بورس باز
bulls U بورس تصنعی
gamblers U بورس باز
gambler U بورس باز
speculated U معاملات قماری یا سفته بازی کردن
speculate U معاملات قماری یا سفته بازی کردن
speculating U معاملات قماری یا سفته بازی کردن
speculates U معاملات قماری یا سفته بازی کردن
option dealing U سفته بازی روی ترقی سهام
speculative demand for money U تقاضای سفته بازی برای پول
stock exchange U بورس اوراق بهادار
off-market purchases U خرید در بیرون از بورس
grants U بورس تحصیلی یا پژوهشی
granted U بورس تحصیلی یا پژوهشی
grant U بورس تحصیلی یا پژوهشی
stock exchange U بورس اوراق بهادار
bourse [in a non-English-speaking country] U بورس اوراق بهادار
stock exchanges U بورس اوراق بهادار
stock markets U بورس سهام وارز
baltic exchange U بازار بورس بالتیک
stock market U بورس کالاهای مختلف
stock market U بورس سهام وارز
stock markets U بورس کالاهای مختلف
jobber U دلال یاکارگزار بورس
over the counter U خارج از بورس فروخته شده
outside [stock exchange] <adj.> U خارج از بورس [فروخته شده ]
off-market <adj.> U خارج از بورس [فروخته شده ]
over-the-counter <adj.> U خارج از بورس [فروخته شده ]
stockbrokerage U دلالی بورس واوراق بهادار
stockbroking U دلالی بورس واوراق بهادار
date of grace U مدت مجاز برای پرداخت سفته و برات پس از سر رسید
speculative demand for money U تقاضا برای پول بمنظور انگیزه سفته بازی
bill time draft U برات و سفته قابل پرداخت درتاریخ معین در اینده
exchange U جای معاملات ارزی و سهامی بورس
outside market U بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
over-the-counter market U بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
kerb market [British E] U بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
curb market [American E] U بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
exchanged U جای معاملات ارزی و سهامی بورس
exchanges U جای معاملات ارزی و سهامی بورس
exchanging U جای معاملات ارزی و سهامی بورس
over-the-counter trading of securities U بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
settling days U روزهای مشخص تصفیه حسابها در بورس
over-the-counter interbank transactions U داد و ستد بین بانکی در خارج از بورس
constructive school credit U بورس تحصیلی برای پرسنل شایسته نظامی
kite U فرد درنده خو به وسیله سفته بازی پول واعتبار به دست اوردن
kites U فرد درنده خو به وسیله سفته بازی پول واعتبار به دست اوردن
endorsee U کسی که برات یا هر سنددیگری از قبیل چک و سفته در وجه او فهر نویسی و به او تسلیم میشود
burse U بورس وجهی که برای کمک هزینه تحصیلی داده میشود
traveling fellowship U بورس تحصیلی شامل هزینه مسافرت وتحقیقات در خارج از محل خود
bears U سلف فروشی سهام اوراق قرضه در بورس بقیمتی ارزانتر از قیمت واقعی
bear U سلف فروشی سهام اوراق قرضه در بورس بقیمتی ارزانتر از قیمت واقعی
qualified indorsement U فهرنویسی برات یا سفته با ذکرمطلبی که مسئوولیت فهرنویس را نسبت به ان چه قانون مقرر داشته است محدودتر یا وسیعتر کند
IOU U در CL سند بدهکاری یا سفته یا سند ذمهای را گویند
IOUs U در CL سند بدهکاری یا سفته یا سند ذمهای را گویند
stock watering U سهام تاسیسات گرانقیمتی رابا قیمت اختیاری در بورس فروختن که مالا" به تقلیل قیمت سایر سهام منتهی شود
due bill U در CL به این شکل تنظیم میشود : بدهی به اقای ..... مبلغ ..... است که عندالمطالبه پرداخت خواهد شد . تاریخ .... این سند بر خلاف برات و سفته به حواله کرد قابل پرداخت نیست
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com