Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (582 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
sward
U
سطح چمنزار تبدیل به مرغزار کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
lawns
U
مرغزار باپارچه صافی کردن
lawn
U
مرغزار باپارچه صافی کردن
pampa
U
چمنزار
meadowy
U
چمنزار
prairie
U
چمنزار
prairies
U
چمنزار
grasslands
U
چمنزار
lea
U
چمنزار
grassland
U
چمنزار
bush design
U
طرح بوته و چمنزار
sod
U
مرغزار
turves
U
مرغزار
prairie
U
مرغزار
pampa
U
مرغزار
pelouse
U
مرغزار
wiesen
U
مرغزار
prairies
U
مرغزار
swarth
U
مرغزار
meadow
U
مرغزار
sward
U
مرغزار
sods
U
مرغزار
meadows
U
مرغزار
veld
U
زمین مرغزار
veldt
U
زمین مرغزار
turf
U
طبقه فوقانی خاک مرغزار
oasis
U
ابادی یا مرغزار میان کویر
oases
U
ابادی یا مرغزار میان کویر
novatio non presumiter
U
تبدیل تعهد یا تبدیل مدیون نمیتواند مفروض یا ضمنی باشد
fraction
U
بخش قسمت تبدیل بکسر متعارفی کردن بقسمتهای کوچک تقسیم کردن
fractions
U
بخش قسمت تبدیل بکسر متعارفی کردن بقسمتهای کوچک تقسیم کردن
totalitarianize
U
تبدیل بحکومت یکه تاز کردن بصورت حکومت مطلقه واستبدادی اداره کردن
fluidify
U
تبدیل به جسم سیال کردن مایع کردن
transrorm
U
تبدیل کردن
turns
U
تبدیل کردن
to convert something into something
U
تبدیل کردن به
convert
U
تبدیل کردن
reducing
U
تبدیل کردن
redeploy
[staff]
U
تبدیل کردن
reset
U
تبدیل کردن
transformed
U
تبدیل کردن
toggles
U
تبدیل کردن
reduces
U
تبدیل کردن
scorify
U
تبدیل به کف کردن
transforms
U
تبدیل کردن
converts
U
تبدیل کردن
commuting
U
تبدیل کردن
transforming
U
تبدیل کردن
commuted
U
تبدیل کردن
transmuting
U
تبدیل کردن
converting
U
تبدیل کردن
transmuted
U
تبدیل کردن
transact
U
تبدیل کردن
gear level
U
تبدیل کردن
to turn something into something
U
تبدیل کردن به
to transform
[into]
U
تبدیل کردن
[به]
commute
U
تبدیل کردن
convert
U
تبدیل کردن
converted
U
تبدیل کردن
transmutes
U
تبدیل کردن
transmute
U
تبدیل کردن
toggle
U
تبدیل کردن
commutes
U
تبدیل کردن
turn
U
تبدیل کردن
reduce
U
تبدیل کردن
transform
U
تبدیل کردن
institutionalizing
U
در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
institutionalises
U
در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
institutionalising
U
در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
institutionalize
U
در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
institutionalizes
U
در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
transiguration
U
تبدیل صورت تبدیل هیئت
conversion scale
U
مقیاس تبدیل ضریب تبدیل
nitrogenize
U
تبدیل به ازت کردن
ionize
U
تبدیل به یون کردن
capitalised
U
تبدیل بسرمایه کردن
provincialize
U
تبدیل باستان کردن
lapidify
U
تبدیل به سنگ کردن
capitalized
U
تبدیل بسرمایه کردن
capitalizes
U
تبدیل بسرمایه کردن
capitalizing
U
تبدیل بسرمایه کردن
pustulate
U
تبدیل به کورک کردن
interchange energy
U
تبدیل کردن انرژی
etherify
U
تبدیل به اتر کردن
agglutinate
U
تبدیل به چسب کردن
capitalize
U
تبدیل بسرمایه کردن
structuralize
U
تبدیل به ساختمان کردن
sugars
U
تبدیل به شکر کردن
cokes
U
تبدیل به زغال کردن
coke
U
تبدیل به زغال کردن
liquation
U
تبدیل باب کردن
lignify
U
تبدیل به چوب کردن
capitalises
U
تبدیل بسرمایه کردن
sugar
U
تبدیل به شکر کردن
nitrates
U
به نیترات تبدیل کردن
capitalising
U
تبدیل بسرمایه کردن
nitrate
U
به نیترات تبدیل کردن
stencilize
U
تبدیل به استنسیل کردن
verbalised
U
تبدیل به فعل کردن
phosphatize
U
تبدیل به فسفات کردن
compartmentalized
U
تبدیل به اجزا کردن
levers
U
تبدیل به اهرم کردن
lever
U
تبدیل به اهرم کردن
compartmentalize
U
تبدیل به اجزا کردن
forest
U
تبدیل به جنگل کردن
peptonize
U
تبدیل به پپتن کردن
reify
U
تبدیل بماده کردن
realised
U
تبدیل به پول کردن
gorgonize
U
تبدیل بسنگ کردن
compartmentalising
U
تبدیل به اجزا کردن
saccharify
U
تبدیل به قند کردن
realising
U
تبدیل به پول کردن
compartmentalizes
U
تبدیل به اجزا کردن
porcelainize
U
تبدیل بچینی کردن
gasification
U
تبدیل کردن بگاز
verbalises
U
تبدیل به فعل کردن
verbalising
U
تبدیل به فعل کردن
verbalize
U
تبدیل به فعل کردن
surrender
U
پس گرفتن و تبدیل کردن
surrenders
U
پس گرفتن و تبدیل کردن
realises
U
تبدیل به پول کردن
verbalized
U
تبدیل به فعل کردن
verbalizes
U
تبدیل به فعل کردن
forests
U
تبدیل به جنگل کردن
compartmentalizing
U
تبدیل به اجزا کردن
verbalizing
U
تبدیل به فعل کردن
salify
U
تبدیل به نمک کردن
acetify
U
تبدیل به سرکه کردن
nebulize
U
تبدیل به ذرات کردن
compartmentalises
U
تبدیل به اجزا کردن
marmarize
U
تبدیل بمرمر کردن
hypostatize
U
تبدیل بماده کردن
prosify
U
تبدیل به نثر کردن
charr
U
تبدیل به زغال کردن
versify
U
تبدیل بنظم کردن
fluidize
U
تبدیل به مایع کردن
surrendered
U
پس گرفتن و تبدیل کردن
aerify
U
تبدیل به هوا کردن
scorify
U
تبدیل به تفاله کردن
realize
U
تبدیل به پول کردن
realized
U
تبدیل به پول کردن
realizes
U
تبدیل به پول کردن
realizing
U
تبدیل به پول کردن
compartmentalised
U
تبدیل به اجزا کردن
ozonize
U
تبدیل به ازن کردن
saponify
U
تبدیل بصابون کردن
incineration
U
تبدیل بخاکستر کردن
vitriolize
U
تبدیل به زاج کردن
to change to the better
U
تبدیل به احسن کردن
afforest
U
تبدیل به جنگل کردن جنگلکاری کردن
charring
U
تبدیل به زغال کردن نیمسوز کردن
chars
U
تبدیل به زغال کردن نیمسوز کردن
char
U
تبدیل به زغال کردن نیمسوز کردن
restitution
U
تبدیل مختصات نقاط از عکس یا نقشهای به نقشه دیگر تبدیل مختصات
negotiating
U
به پول نقد تبدیل کردن
decimalize
U
تبدیل کردن به سیستم دهدهی
negotiate
U
به پول نقد تبدیل کردن
to transubstantiate
U
به جسم دیگری تبدیل کردن
negotiates
U
به پول نقد تبدیل کردن
negotiated
U
به پول نقد تبدیل کردن
actualization
U
تبدیل به ارزش حال کردن
gasify
U
تبدیل به گاز کردن بخارکردن
nitrify
U
تبدیل به نمک شوره کردن
liquify
U
گداختن تبدیل به مایع کردن
mineralize
U
تبدیل بسنگ معدن کردن
harden
U
تبدیل به جسم جامد کردن
hardens
U
تبدیل به جسم جامد کردن
transubstantiate
U
بجسم دیگری تبدیل کردن
liquefying
U
گداختن تبدیل به مایع کردن
liquefied
U
گداختن تبدیل به مایع کردن
liquefy
U
گداختن تبدیل به مایع کردن
kaolinize
U
تبدیل به خاک چینی کردن
liquefies
U
گداختن تبدیل به مایع کردن
transposing
U
به طرف دیگرمعامله بردن تبدیل کردن
commercialization
U
تبدیل بصورت بازرگانی تجارتی کردن
transpose
U
به طرف دیگرمعامله بردن تبدیل کردن
arterialize
U
تبدیل کردن خون شریانی به وریدی
transposes
U
به طرف دیگرمعامله بردن تبدیل کردن
silicify
U
تبدیل به سنگ چخماق یا درکوهی کردن
resinify
U
تبدیل به صمغ یا رزین کردن صمغی شدن
ghettoize
U
تبدیل کردن به محله اقلیت هاو فقرا
feudalization
U
عمل ملوک الطوایفی کردن تبدیل به تیول
ammoniate
U
با امونیاک ترکیب کردن تحت تاثیر امونیاک قرار دادن تبدیل بامونیاک کردن
sextuplicate
U
شش برابر کردن تبدیل به شش کردن
assembler
U
اسمبلی که برنامه به زبان اسمبلی را در دو مرحله به کد ماشین تبدیل میکند. ابتدا آدرسهای ابتدایی ذخیره می شوند و در مرحله دوم آن را به آدرس مطلق تبدیل می کنند
hepatize
U
تبدیل بماده جگری کردن مانندجگرسفت وبی هواساختن
atomises
U
تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
flans
U
تکه فلزی که با منگنه کردن تبدیل به سکه میشود
atomize
U
تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
atomised
U
تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
atomizing
U
تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
atomising
U
تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
atomizes
U
تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
flan
U
تکه فلزی که با منگنه کردن تبدیل به سکه میشود
atomized
U
تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
binary to hexadecimal conversion
U
تبدیل دودوئی به مبنای 61 تبدیل دودوئی به شانزده شانزدهی
binary to octal conversion
U
تبدیل دودوئی به مبنای 8 تبدیل دودوئی به هشت هشتی
cash in
<idiom>
U
تبدیل به پول کردن ،خرد کردن چیزی برای پول
conversion
U
1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
conversions
U
1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
pooler
U
وسیلهای برای یکپارچه کردن و یا تبدیل داده کلیدی ورودی به صورتی که قابل قبول کامپیوتر اصلی باشد
Recent search history
Forum search
There is no search result on forum.
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com