Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
bias
U
سطح مرجع الکتریکی
biases
U
سطح مرجع الکتریکی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
electrostatic
U
ذخیره سازی داده به صورت ناحیههای بار الکتریکی کوچک روی وسیله الکتریکی
PSU
U
مدار الکتریکی که حاوی ولتاژ مستقیم است و نیز سطح دلتادی از منبع جریان به سایر مدارهای الکتریکی
references
U
مرجع
anchorage
U
مرجع
anchoring
U
مرجع
anchor
U
مرجع
reference
U
مرجع
authority
U
مرجع
anchorages
U
مرجع
anchors
U
مرجع
reference pilot
U
نمونه مرجع
reference axes
U
محورهای مرجع
reference address
U
نشانی مرجع
reference cell
U
پیل مرجع
reference edge
U
لبه مرجع
reference electrode
U
الکترود مرجع
reference time
U
زمان مرجع
reference signal
U
سیگنال مرجع
reference language
U
زبان مرجع
refernce parameter
U
پارامتر مرجع
antecedent
U
مرجع ضمیر
check lists
U
لیست مرجع
external reference
U
مرجع خارجی
references
U
بازگشت مرجع
antecedents
U
مرجع ضمیر
reference group
U
گروه مرجع
reference
U
بازگشت مرجع
anchoring point
U
نقطه مرجع
authority
U
مرجع قدرت
preferred system of coordinates
U
دستگاه مختصات مرجع
batch number
U
شماره مرجع و یک دسته
refernce manual
U
کتاب راهنمای مرجع
equinoctial colure
U
دایره ساعتی مرجع
apostle
U
عالیترین مرجع روحانی
superset
U
مجموعه مرجع
[ریاضی]
apostles
U
عالیترین مرجع روحانی
local authority
U
مرجع صلاحیتدار محلی
electrical and otherwise
U
الکتریکی و غیر الکتریکی
anti-
U
ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
Atticurgic
U
[مرجع هر چیزی در سبک آتنی]
Atticurages
U
[مرجع هر چیزی در سبک آتنی]
Attic storey
U
[مرجع هر چیزی در سبک آتنی]
issuing authority
[body]
U
مرجع
[اداره]
صادر کننده
bias
U
انحراف نتایج آماری از سطح مرجع
floating
U
محل مخصوص در رابط ه با آدرس مرجع
relative
U
اطلاعات مکانی دررابط ه با یک نقط ه مرجع
biases
U
انحراف نتایج آماری از سطح مرجع
OLE container object
U
شی ای که حاوی مرجع به شی متصل است یا یک کپی از شی توکار
inclination
U
زاویه بین صفحه مدار وصفحه مرجع
relative
U
محل مشخص در رابط ه با یک مرجع یا آدرس مربوطه پایه
master
U
داده مرجع که در فایل اصلی ذخیره شده است
baseline document
U
سندی که یک مرجع برای تغییرات یک سیستم کامپیوتری میباشد
pitch altitude
U
زاویه بین محور طولی رسانگر و صفحه مرجع
mastered
U
داده مرجع که در فایل اصلی ذخیره شده است
masters
U
داده مرجع که در فایل اصلی ذخیره شده است
bias
U
مقداری که بوسیله ان متوسط مجموعهای از مقادیر ازمقدار مرجع فاصله می گیردپیشقدر
biases
U
مقداری که بوسیله ان متوسط مجموعهای از مقادیر ازمقدار مرجع فاصله می گیردپیشقدر
deflection of vertical
U
اختلاف زاویهای در هر نقطه بین راستای شاقولی وراستای عمود بر کره مرجع
atomic
U
ساعت خیلی دقیقی که از تغییر انرژی اتم ها به عنوان مرجع استفاده میکند
cells
U
ثباتی که حاوی محل مرجع یک خانه مخصوص برای انجام عمل است
cell
U
ثباتی که حاوی محل مرجع یک خانه مخصوص برای انجام عمل است
master
U
مجموعه دادههای مرجع لازم برای یک برنامه کاربردی که متناوبا بهنگام میشود
footnote
U
یادداشتی در پایین صفحه مربوط به متن بالای آن که معمولا یک عدد مرجع است
masters
U
مجموعه دادههای مرجع لازم برای یک برنامه کاربردی که متناوبا بهنگام میشود
mastered
U
مجموعه دادههای مرجع لازم برای یک برنامه کاربردی که متناوبا بهنگام میشود
footnotes
U
یادداشتی در پایین صفحه مربوط به متن بالای آن که معمولا یک عدد مرجع است
texts
U
سیستم بازیابی اطلاعات که به کاربر امکان بررسی متنهای کامل و نه فقط یک مرجع میدهد
text
U
سیستم بازیابی اطلاعات که به کاربر امکان بررسی متنهای کامل و نه فقط یک مرجع میدهد
gas electric generating set
U
مولد برق بنزینی- الکتریکی مولد برق گاز الکتریکی
references
U
نشانه چاپ شده برای نشان دادن وجه و یک یادداشت یا عدم وجود مرجع در متن
reference
U
نشانه چاپ شده برای نشان دادن وجه و یک یادداشت یا عدم وجود مرجع در متن
absolute address
U
مرجع صفحه گسترده که همیشه به یک خانه اشاره میکند حتی اگر به محل دیگر کپی شود
quoted
U
تکرار کلمات توسط مشخص دیگری , تکرار عدد مرجع
quote
U
تکرار کلمات توسط مشخص دیگری , تکرار عدد مرجع
quotes
U
تکرار کلمات توسط مشخص دیگری , تکرار عدد مرجع
radio bearing
U
زاویه بین جهت فاهری ایستگاه ثابت و جهت مرجع
registering
U
ثبات آدرس کامپیوترکه به آدرس مرجع افزوده میشود تا محل دستیابی تامین شود
B line counter
U
ثبات آدرس که به آدرس مرجع اضافه شده تا محل مورد نظر را مشخص کند
registers
U
ثبات آدرس کامپیوترکه به آدرس مرجع افزوده میشود تا محل دستیابی تامین شود
register
U
ثبات آدرس کامپیوترکه به آدرس مرجع افزوده میشود تا محل دستیابی تامین شود
stop order
U
دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
electrical
U
الکتریکی
electrotechnical
U
الکتریکی
electric
U
الکتریکی
electric force
U
نیروی الکتریکی
electric heater
U
گرم کن الکتریکی
electrical bounding
U
اتصال الکتریکی
electrical breeze
U
وزش الکتریکی
electric field
U
میدان الکتریکی
electric traction
U
کشش الکتریکی
electric unit
U
واحدهای الکتریکی
electric wave
U
موج الکتریکی
electric welding
U
جوشکاری الکتریکی
electric wind
U
باد الکتریکی
electrical analogue
U
مشابهات الکتریکی
electric traction
U
قوه الکتریکی
electrical angle
U
زاویه الکتریکی
electric flux
U
شار الکتریکی
electric filter
U
صافی الکتریکی
static breeze
U
وزش الکتریکی
electric tension
U
فشار الکتریکی
magic eye
U
چشم الکتریکی
air dielectric
U
دی الکتریکی هوا
dielectric viscosity
U
لختی دی الکتریکی
electric apparatus
U
دستگاه الکتریکی
electric arc
U
قوس الکتریکی
electroplating
U
ابکاری الکتریکی
electrical
U
سیستم الکتریکی
electric attraction
U
جاذبه الکتریکی
electric balance
U
تعادل الکتریکی
electric brake
U
ترمز الکتریکی
electric break down
U
شکست الکتریکی
electric bulb
U
لامپ الکتریکی
electric charge
U
بار الکتریکی
dielectric strength
U
پایدار دی الکتریکی
dielectric stress
U
بار دی الکتریکی
all electric
U
تماما" الکتریکی
capacitance
U
فرفیت الکتریکی
conductivity
U
رسانندگی الکتریکی
hot seat
U
صندلی الکتریکی
corona discharge
U
تخلیه الکتریکی
electric shocks
U
شوک الکتریکی
electric shock
U
شوک الکتریکی
dielectric polarization
U
قطبش دی الکتریکی
dielectric power
U
قدرت دی الکتریکی
dielectric strain
U
بار دی الکتریکی
electric circuit
U
مدار الکتریکی
electric clock
U
ساعت الکتریکی
electric primer
U
چاشنی الکتریکی
electric resistance
U
مقاومت الکتریکی
conduction
U
رسانایی الکتریکی
isolating
U
به صورت الکتریکی
isolates
U
به صورت الکتریکی
isolate
U
به صورت الکتریکی
electric drive
U
محرکه الکتریکی
electric energy
U
انرژی الکتریکی
electric equipment
U
تجهیزات الکتریکی
electric potential
U
پتانسیل الکتریکی
electrified
U
الکتریکی کردن
electric component
U
قطعه الکتریکی
electric connection
U
اتصال الکتریکی
electric constant
U
ثابت الکتریکی
electric contact
U
کنتاکت الکتریکی
electric control
U
کنترل الکتریکی
electric coupling
U
تزویج الکتریکی
electric coupling
U
پیوست الکتریکی
electric discharge
U
تخلیه الکتریکی
electrifying
U
الکتریکی کردن
electrify
U
الکتریکی کردن
electrifies
U
الکتریکی کردن
electric machine
U
ماشین الکتریکی
electric eye
U
چشم الکتریکی
electromagnet
U
اهنربای الکتریکی
resistor
U
مقاومت الکتریکی
flash fuze
U
چاشنی الکتریکی
galvano cautery
U
داغ الکتریکی
gasoline electric
U
بنزین الکتریکی
gold contacts
U
اتصالات الکتریکی
gyro compass
U
قطبنمای الکتریکی
engine
U
موتورغیر الکتریکی
flux
U
فلوی الکتریکی
resistors
U
مقاومت الکتریکی
electrovalency
U
فرفیت الکتریکی
electromigration
U
مهاجرت الکتریکی
images
U
تصویر الکتریکی
image
U
تصویر الکتریکی
electromotor
U
محرک الکتریکی
electromotor
U
موتور الکتریکی
electron bombbardment
U
بمباران الکتریکی
electropathy
U
مداوای الکتریکی
electrovalence
U
فرفیت الکتریکی
specific conductance
U
رسانندگی الکتریکی
circuits
U
اتصال الکتریکی
charge
U
بار الکتریکی
electrical connections
U
اتصالات الکتریکی
voltaism
U
ولتاژ الکتریکی
circuits
U
جریان الکتریکی
circuit
U
اتصال الکتریکی
circuit
U
جریان الکتریکی
tachogenerator
U
دورسنج الکتریکی
charges
U
بار الکتریکی
transcriptions
U
ضبط الکتریکی
electrical schematic
U
نمودار الکتریکی
electrical resistivity
U
مقاومت الکتریکی
electrolysis
U
تجزیه الکتریکی
electrical prospecting
U
کاوش الکتریکی
electrical conductivity
U
رسانندگی الکتریکی
electrical model
U
مدل الکتریکی
electrical conductivity
U
هدایت الکتریکی
electrical degree
U
درجه الکتریکی
electrical interface
U
تداخل الکتریکی
discharge
U
تخلیه الکتریکی
electrical insulator
U
عایق الکتریکی
discharges
U
تخلیه الکتریکی
electrode
U
قطب الکتریکی
electrodes
U
قطب الکتریکی
transcription
U
ضبط الکتریکی
electrical transcription
U
ضبط الکتریکی
electrolytic capacitor
U
خازن الکتریکی
electrical conductance
U
رسانایی الکتریکی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com