English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
general price level U سطح عمومی قیمت ها
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
quantity theory of money U حاصلضرب حجم در سرعت گردش پول برابر است باحاصلضرب سطح عمومی قیمت و تولید واقعی نظریه مقداری پول که درحقیقت عقیده اقتصاددانان کلاسیک را درباره پول نشان میدهد را میتوان بصورت زیرنوشت : یعنی PQ = V
Other Matches
kinked demand curve U و اگر فروشنده قیمت کالا راکاهش دهد فروش وی بیشترنخواهد شد زیرا سایرفروشندگان قیمت خود راپائین اورده و از کاهش قیمت تبعیت میکنند .
reserve price U قیمت پنهانی [در حراجی های فرش و در بازارهای خارج استفاده می شود یعنی صاحب فرش، یک قیمت حداقل در نظر می گیرد و اگر در مزایده قیمت پیشنهادی از آن پایین تر باشد، از فروش امتناع می کند.]
general quarters U اماده باش عمومی دریایی محلهای سکونت عمومی
introduce U بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduced U بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduces U بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introducing U بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
common hardware U ابزار و الات عمومی سخت ابزارهای عمومی
current standard cost U مقیاس سنجش قیمت کالای تولیدی یا مواد اولیه با قیمت پایه است
cost plus pricing U تعیین قیمت فروش با افزودن ضریب مخصوص منفعت به قیمت تمام شده
unbundled software U نرم افزاری که قیمت آن همراه با قیمت قطعه نیست
underprice U قیمت پایین تراز قیمت بازار
general porpose U کارهای عمومی مصارف عمومی
general orders U دستورات عمومی دستورالعملهای عمومی
value added U قیمت یا ارزش افزوده شده قیمت یک محصول در بازاربدون توجه به ارزش مواداولیه یی که در تولید ان به کار رفته است
stock watering U سهام تاسیسات گرانقیمتی رابا قیمت اختیاری در بورس فروختن که مالا" به تقلیل قیمت سایر سهام منتهی شود
list price U فهرست قیمت اجناس فهرستی که در ان قیمت اجناس یا اگهی ویاکالاهای تجارتی رانوشته اند
paasche price index U یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری
shadow price U شبه قیمت قیمت ضمنی
normal price U قیمت عادی قیمت معمولی
last price U اخرین قیمت حداقل قیمت
quantum valebat U در مواقعی که جنسی بدون تعیین قیمت دقیق فروخته و شرط شود که قیمت بر مبنای قاعده فوق بعدا" پرداخت شود
spiral of wages and prices U حرکت تسلسلی مزدها و قیمت ها مارپیچ مزدها و قیمت ها
consolidated dining facility U تاسیسات غذاخوری عمومی مجتمع غذاخوری عمومی
tacit collusion U حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
marginal cost pricing U قیمت گذاری بر مبنای هزینه نهائی قیمت معادل هزینه نهائی
trover U دعوی مطالبه قیمت مال مغصوب دعوی مطالبه قیمت مال مورد استفاده بلاجهت
common carrier U موسسه حمل و نقل عمومی شرکت حمل و نقل عمومی متصدی حمل و نقل
pigou effect U اثر مانده واقعی اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مصرف که بر اساس این اثر با کاهش سطح قیمت ها و در نتیجه بالا رفتن عرضه واقعی پول و افزایش ارزش واقعی ثروت مصرف نیز افزایش خواهد یافت
common control U کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
hackneyed U عمومی
general porpose U عمومی
ecumenic U عمومی
universal U عمومی
rife U عمومی
generic U عمومی
commonest U :عمومی
overt U عمومی
common U :عمومی
generals U عمومی
general U عمومی
common U عمومی
commoners U :عمومی
commoners U عمومی
commonest U عمومی
outlined U خط عمومی
common user U عمومی
outlines U خط عمومی
oecumenical U عمومی
widest U عمومی
outlining U خط عمومی
wider U عمومی
popular U عمومی
the public voice U عمومی
public U عمومی
outline U خط عمومی
wide U عمومی
fourth estate U مطبوعات عمومی
secularize U عمومی کردن
secularising U عمومی کردن
generalised U عمومی کردن
generalises U عمومی کردن
generalising U عمومی کردن
generalize U عمومی کردن
generalizes U عمومی کردن
generalizing U عمومی کردن
folkway U احساسات عمومی
secularises U عمومی کردن
public opinion U افکار عمومی
secularised U عمومی کردن
state property U اموال عمومی
plebiscites U اراء عمومی
overheads U هزینههای عمومی
rule of thumb U قانون عمومی
general register U ثبات عمومی
dispensary U داروخانه عمومی
general relativity U نسبیت عمومی
pissoir U مستراح عمومی
collective U مشترک عمومی
general reserve U احتیاط عمومی
general staff U ستاد عمومی
respublica U رفاه عمومی
suffrage universal U حق رای عمومی
plaza U میدان عمومی
general requirements U نیازهای عمومی
latrine U مستراح عمومی
public warehouse U انبار عمومی
general practitioner U پزشک عمومی
public relations U روابط عمومی
general psychology U روانشناسی عمومی
folkway U طرزفکر عمومی
open house U جشن عمومی
general quarters U اسایشگاههای عمومی
official submission U مناقصه عمومی
dispensaries U داروخانه عمومی
GHQ U ستاد عمومی
potlatch U جشن عمومی
public nuisances U مزاحمت عمومی
commonwealth U ثروت عمومی
general meeting U جلسه عمومی
general plan U نقشه عمومی
commonwealths U ثروت عمومی
general meeting U گردهمایی عمومی
general intelligence U هوش عمومی
general grant U کمک عمومی
plebiscite U اراء عمومی
general factor U عامل عمومی
general paresis U فلج عمومی
public nuisance U مزاحمت عمومی
general election U انتخابات عمومی
general strikes U اعتصاب عمومی
general outpatient clinic U درمانگاه عمومی
general strike U اعتصاب عمومی
general mobilization U بسیج عمومی
general outpost U پاسدار عمومی
general message U پیام عمومی
general meeting U مجمع عمومی
general elections U انتخابات عمومی
general paralysis U فلج عمومی
amnesty U عفو عمومی
general equilibrium U تعادل عمومی
overhead costs U هزینههای عمومی
open court U محکمه عمومی
general act U سند عمومی
general ability U توانایی عمومی
g/a U خسارت عمومی
public expenditures U مخارج عمومی
public schools U مدارس عمومی
amnesties U عفو عمومی
secularizing U عمومی کردن
secularizes U عمومی کردن
social good U کالاهای عمومی
general allotment U اختصاصات عمومی
public sector U بخش عمومی
general education U اموزش عمومی
general depot U امادگاه عمومی
general depot U انبار عمومی
general concepts U تدبیر عمومی
general cargo U بار عمومی
general assembly U مجمع عمومی
general amnesty U عفو عمومی
offices U شغل عمومی
office U شغل عمومی
secularized U عمومی کردن
general stock U سهام عمومی
public goods U کالاهای عمومی
public amnsement U نمایشگاه عمومی
public affairs U روابط عمومی
collective call sign U معرف عمومی
public a U وکیل عمومی
mass poverty U فقر عمومی
common grid U شبکه عمومی
common hardware U قطعات عمومی
public benefits U منافع عمومی
public borrowing U استقراض عمومی
public finance U مالیه عمومی
cameralistic science U مالیه عمومی
public enterprises U موسسات عمومی
public domain U خط مشی عمومی
public deposits U سپردههای عمومی
central war U جنگ عمومی
general damage U خسارت عمومی
public decency U عفت عمومی
checkup U معاینه عمومی
public debt U قرضه عمومی
public cost U هزینه عمومی
bussing U مسیر عمومی
busses U مسیر عمومی
common labour U کارگر عمومی
common language U زبان عمومی
common nuisance U اضرار عمومی
common parts U قطعات عمومی
common purse U وجوه عمومی
common user U خدمات عمومی
common user items U اقلام عمومی
outlining U خط مقاومت عمومی
outlines U خط مقاومت عمومی
outlined U خط مقاومت عمومی
outline U خط مقاومت عمومی
common items U قطعات عمومی
bussed U مسیر عمومی
busing U مسیر عمومی
buses U مسیر عمومی
bused U مسیر عمومی
bus U مسیر عمومی
baths U استخر عمومی
public baths U استخر عمومی
consolidated annuities U دیون عمومی
public image U تصور عمومی
general supplies U تدارکات عمومی
public utilities U تسهیلات عمومی
burdens U هزینه عمومی
burden U هزینه عمومی
public services U خدمات عمومی
alameda U گردشگاه عمومی
public servant U مستخدم عمومی
public property U مال عمومی
public policy U سیاست عمومی
public facilities U تسهیلات عمومی
public place U مکان عمومی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com