Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
roof boarding
U
سطح توفال کوبی شده یا تخته کوبی شده زیر پوشش بام
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
shingle
U
توفال چوبی یاسیمانی وغیره توفال کوبی کردن
lathing
U
توفال کوبی
lath work
توفال کوبی
lath
توفال کوبی
studding
U
توفال کوبی
lath
توفال کوبی کردن
boarding
U
تخته کوبی
furring
U
تخته کوبی
panel work
U
تخته کوبی
wainscoting
U
تخته کوبی
wainscot
U
تخته کوبی
shingle
U
تخته کوبی
wainscots
U
تخته کوبی
lath work
U
تخته کوبی
lathing
U
تخته کوبی تراشکاری
dwarf wainscoting
U
تخته کوبی کوتاه
to panel a wall
U
دیواری را تخته کوبی کردن
colonial siding
U
[روکش کوبی با تخته عریض]
clap-board
U
[تخته ی رو کوبی یا روکار ساختمان]
thrash
U
کوزل کوبی
thrashed
U
کوزل کوبی
flail mower
U
ماشینگندم کوبی
juck work
U
میخ کوبی
lining of the ceiling
U
لمبه کوبی
picoid
U
دار کوبی
thrashes
U
کوزل کوبی
vaccination
U
ابله کوبی
inoculation
U
مایه کوبی
tatoo
U
خال کوبی
inoculations
U
مایه کوبی
staking
U
میخچه کوبی
piling
U
شمع کوبی
hammer-beam
U
خرپا کوبی
hip
U
شیروانی کوبی
tattoo
U
خال کوبی
variolation
U
ابله کوبی
tattooing
U
خال کوبی
inoculation of vaccine
U
ابله کوبی
tattoos
U
خال کوبی
tattooed
U
خال کوبی
stamp mill
U
اسیاب سنگ کوبی
stamping mill
U
اسیاب سنگ کوبی
vaccine point
U
سوزن ابله کوبی
stomp
U
لگد کوبی کردن
threshing machine
U
ماشین خرمن کوبی
threshing floor
U
زمین خرمن کوبی
vaccination card
U
دفترچه مایه کوبی
vaccination cards
U
دفترچه های مایه کوبی
stomping
U
لگد کوبی کردن
stomps
U
لگد کوبی کردن
dancing
U
پای کوبی رقص
stomped
U
لگد کوبی کردن
immunization
U
واکسن زدن مایه کوبی
inoculates
U
مایه کوبی کردن اغشتن
inoculated
U
مایه کوبی کردن اغشتن
inoculate
U
مایه کوبی کردن اغشتن
tack hammer
U
چکش میخ کوبی کوچک
tatt
U
خال کوبی
[اصطلاح روزمره]
tat
[American E]
U
خال کوبی
[اصطلاح روزمره]
inoculating
U
مایه کوبی کردن اغشتن
to stake off
U
مساحتی را میخچه کوبی کردن
nagasan concrete
U
بتن قابل میخ کوبی
picketing of aligment
U
میخ کوبی مسیر کار
embossed sculpture
U
برجسته سازی با چکش کوبی
threshing
U
از پوست دراوردن خرمن کوبی کردن
threshed
U
از پوست دراوردن خرمن کوبی کردن
thresh
U
از پوست دراوردن خرمن کوبی کردن
threshes
U
از پوست دراوردن خرمن کوبی کردن
inoculum
U
مادهای که برای مایه کوبی وتلقیح بکار میرود
combine
U
ترکیب کردن ماشین درو وخرمن کوبی کمباین
pasteurism
U
مایه کوبی پاستوری جلوگیری از ترش شدن شیر
combines
U
ترکیب کردن ماشین درو وخرمن کوبی کمباین
combining
U
ترکیب کردن ماشین درو وخرمن کوبی کمباین
partial pressure
U
[فشار اولیه و جزئی که در اثر شانه کوبی و یا کشیدن تار در چله کشی به نخ های تار وارد می شود.]
wainscot
U
تخته جهت پوشش دیوار
feather-boarding
U
[پوشش ترک ترکی با تخته]
wainscots
U
تخته جهت پوشش دیوار
bezel
U
پوشش مقابل یک پوشش کامپیوتر یا واحد دیسک درایو
nickel clad sheet
U
ورقه پوشش شده نیکلی ورق با پوشش نیکل
multi board computer
U
کامپیوتری که چندین تخته مدار مجتمع دارد که به یک تخته اصلی وصل هستند
lee board
U
تخته یا تخته هایی که به پهلوی کشتی ته پهن نصب میکنندکه دراب پائین رفته
stopboard
U
تخته مستطیل پشت چاله پرش با نیزه تخته لبه دایره پرتاب وزنه
daughter board
U
تخته جانبی که به تخته اصلی سیستم وصل میشود
board
U
تخته جانبی که به تخته اصلی سیتم وصل میشود
boarded
U
تخته جانبی که به تخته اصلی سیتم وصل میشود
boarded
U
تخته مدار چاپ شده اصلی یک سیستم حاوی بیشتر اجزا و اتصالات برای سایر تخته ها
board
U
تخته مدار چاپ شده اصلی یک سیستم حاوی بیشتر اجزا و اتصالات برای سایر تخته ها
screened
U
پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
screen
U
پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
screening, screenings
U
پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
screens
U
پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
counter-lath
U
توفال
slat
U
توفال
slats
U
توفال
shingle
U
توفال
battens
U
توفال
batten
U
توفال
ceiling batten
U
توفال
roof batten
U
توفال
shim
U
توفال
spall
U
توفال
splint
U
توفال
lath
توفال
to rend laths
U
توفال ساختن
shingle nail
U
میخ توفال
shingler
U
توفال کوب
clapboard
U
توفال سقف
stud
U
توفال گلمیخ
to riven laths
U
توفال بریدن
clapboards
U
توفال سقف
planking
U
تخته پوشی تخته بندی
plywood
U
تخته لایی تخته چند لا
notice board
U
1-تخته نصب شده در دیوار که نکات مهم روی آن قرار می گیرند. 2-نوعی تخته آگهی که پیام به کاربران نصب میشود
expansion slots
U
شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
bare board
U
تخته مدار بدون هیچ عنصری معمولاگ به تخته حافظه گفته میشود که هنوز هیچ قطعهای روی آن نصب نشده است
comparative cover
U
پوشش گاه بگاه منطقه یاوسایل پوشش نسبی منطقه
cuticle
U
پوشش مو پوشش شاخی
plank
U
تخته تخته کردن
NIC
U
تخته جانبی که کامپیوتر را به شبکه وصل میکند. تخته داده کامپیوتر را به سیگنال الکتریکی تبدیل میکند که در امتداد در کابل شبکه ارسال خواهد شد
guidance
U
هدایت کردن وسیله یا هواپیمامنطقه پوشش سیستم هدایت هواپیما منطقه زیر پوشش سیستم هدایت
roof covering material
U
مصالح پوشش شیروانی مصالح پوشش بام
weather board
U
تخته گذاری کردن تخته بندی کردن
pad
U
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pads
U
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
antisubmarine screen
U
پرده پوشش ضد زیردریایی پوشش ضد زیردریایی
crustification
U
پوشش
head gear
U
پوشش سر
cowling
U
پوشش
cases
U
پوشش
encrustment
U
پوشش
coverture
U
پوشش
reimbursements
U
پوشش
cowls
U
پوشش
case
U
پوشش
hypethral
U
بی پوشش
mask
U
پوشش
masks
U
پوشش
cowl
U
پوشش
capsule
U
پوشش
disguising
U
پوشش
cladding
U
پوشش
robe
U
پوشش
robes
U
پوشش
coat
U
پوشش
coated
U
پوشش
coatings
U
پوشش
coats
U
پوشش
shrouded
U
پوشش
coating
U
پوشش
surface
U
پوشش
surfaced
U
پوشش
shroud
U
پوشش
surfaces
U
پوشش
disguises
U
پوشش
disguised
U
پوشش
disguise
U
پوشش
capsules
U
پوشش
coverage
U
پوشش
roofing
U
پوشش
roof
U
پوشش
roofs
U
پوشش
sheathing
U
پوشش
camouflaging
U
پوشش
camouflages
U
پوشش
camouflaged
U
پوشش
camouflage
U
پوشش
packing
U
پوشش
envelopment
U
پوشش
shield
U
پوشش
cover
U
پوشش
concealment
U
پوشش
capping
U
پوشش
tunc
U
پوشش
overlays
U
پوشش
overlaying
U
پوشش
overlay
U
پوشش
encrustation
U
پوشش
envelope
U
پوشش
envelopes
U
پوشش
encrustations
U
پوشش
casings
U
پوشش
revetment
U
پوشش
mulches
U
پوشش
shields
U
پوشش
perianth
U
پوشش گل
mulch
U
پوشش
sconce
U
پوشش
jackets
U
پوشش
casing
U
پوشش
covers
U
پوشش
lining
U
پوشش
encasing
U
پوشش
facings
U
پوشش
coverings
U
پوشش
facing
U
پوشش
involucrum
U
پوشش
jacket
U
پوشش
masking
U
پوشش
tunics
U
پوشش
tunic
U
پوشش
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com