English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 73 (1 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
toroid U سطح ایجادشده از خط مارپیچی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
barred spiral galaxy U کهکشان مارپیچی مسدود کهکشان مارپیچی میله دار
nephrogenic U ایجادشده در کلیه منشعب از کلیه
spiralled U مارپیچی
helical U مارپیچی
chochleate U مارپیچی
toroid U مارپیچی
anfractuous U مارپیچی
sinuous U مارپیچی
gyroidal U مارپیچی
spirals U مارپیچی
spiraled U مارپیچی
spiraling U مارپیچی
annular U مارپیچی
pinwheel U مارپیچی
spiralling U مارپیچی
spiral U مارپیچی
snake dance U رقص مارپیچی
spindle stairs U پلکان مارپیچی
spiral galaxy U کهکشان مارپیچی
zigzagging U حرکت مارپیچی
helical spring U فنر مارپیچی
spiral drill U مته مارپیچی
spiral arms U بازوهای مارپیچی
helical structure U ساختار مارپیچی
snaking columns U ستونهای مارپیچی
spiral agitator U همزن مارپیچی
helical scanning U مراقبت مارپیچی
labyrinths U پلکان مارپیچی
labyrinth U پلکان مارپیچی
drills U مته مارپیچی
drilled U مته مارپیچی
drill U مته مارپیچی
helicon U شیپوربرنجی مارپیچی
snakes U مارپیچی بودن
snaked U مارپیچی بودن
barley-sugar U ستون مارپیچی
snake U مارپیچی بودن
spiral beater همزن مارپیچی
worm gear U دنده مارپیچی
zigzags U حرکت مارپیچی
vortiginous U پیچاپیچ مارپیچی
zigzagged U حرکت مارپیچی
zigzag U حرکت مارپیچی
wreaths U نرده پلکان مارپیچی
spindle stairs U راه پله مارپیچی
wreath U نرده پلکان مارپیچی
winding U مارپیچی رود پیچ
rivulose U دارای خطوط مارپیچی
weaving U حرکت مارپیچی ناو
helicoidal motion U حرکت پیچی یا مارپیچی
coil spring U فنر مارپیچی شکل
helical U حلزونی شکل مارپیچی
acyclic U غیر قابل چرخش مارپیچی
snakes U دارای حرکت مارپیچی بودن
whorls U مارپیچی حلقه یا پیچ خوردن
whorl U مارپیچی حلقه یا پیچ خوردن
double helical gear U چرخ دندانه مارپیچی دوبل
snake U دارای حرکت مارپیچی بودن
helical scanning U بازرسی وتجسس مارپیچی با رادار
snaked U دارای حرکت مارپیچی بودن
spiral scanning U مراقبت و تجسس منطقه به طور مارپیچی
the smoke culs U درد بصورت مارپیچی بالا می رود
hyperbolic navigation U ناوبری مارپیچی با استفاده ازبی سیم
hob U فرز چرخ دنده مارپیچی سمبه پرسکاری
hobs U فرز چرخ دنده مارپیچی سمبه پرسکاری
automatic hobbing machine U ماشین فرز چرخ دنده مارپیچی خودکار
newels U تیری که محور اصلی پلکان مارپیچی را تشکیل میدهد
newel U تیری که محور اصلی پلکان مارپیچی را تشکیل میدهد
castle style U [نوعی معماری قرن هجدهم میلادی با کنگره و مزغل و پله های مارپیچی]
snake mode U روش تعقیب مارپیچی درپدافند هوایی روش پروازمارپیچی هواپیما
nautilus U حلزونهای گرمسیری مارپیچی جنوب اقیانوس ساکن و اقیانوس هند
twist drill U پارچه راه راه مارپیچی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com