English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
paraboloid U سطحی که در اثر گردش جسم شلجمی بدور خود تشکیل میگردد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
rotation U دوران گردش بدور
rotational U دوران گردش بدور
ptomaine U مواد الی قلیایی سمی که دراثر پوسیدگی باکتریها برروی مواد ازتی تشکیل میگردد
surficial swellings U بادکردگی سطحی زمین در اثریخ زدن اب زیر سطحی خاک
parabolas U شلجمی
parabola U شلجمی
ellipses U شلجمی
napiform U شلجمی
ellipse U شلجمی
dome U شلجمی
domes U شلجمی
parabolize U شلجمی کردن
parabolic U شلجمی شکل
parabolic current U ولتاژ یا شدت شلجمی
critical voltage parabola U شلجمی مقدار ولت قطع
cut off parabola U شلجمی مقدار ولت قطع
constant displacement pump U پمپی با خروجی ثابت که درهر دور گردش مقدار ثابتی سیال جابجا میکند و مقدارجریان تنها بستگی به سرعت گردش ان دارد
circumambient U گردنده بدور
that U اشاره بدور
radar netting U تشکیل شبکه اتصالی رادارها تشکیل حلقه زنجیر ازرادارها در یک شبکه
orb U بدور چیزی گشتن
orbs U بدور چیزی گشتن
slue U بدور محورثابتی گشتن
enwind U بدور چیزی پیچیدن
vertigo U دوار سر چرخش بدور
flowchart template U یک راهنمای پلاستیکی که حاوی بریده هایی از علائم گردش کار بوده و در تهیه یک نمودار گردش کار بکاربرده میشود
orb U بدور مدار معینی گشتن
orbs U بدور مدار معینی گشتن
coil U بدور چیزی بطورمارپیچ پیچیدن
The earth moves round the sun . U زمین بدور خورشید می گردد
coiled U بدور چیزی بطورمارپیچ پیچیدن
Make a journey round the world. U بدور دنیا سفر کردن
coils U بدور چیزی بطورمارپیچ پیچیدن
swinge U تلوتلو خوردن بدور چیزی چرخیدن
demilitarization U تشکیل منطقه بی طرف تشکیل منطقه غیر نظامی
equation of exchange U همچنین نگاه کنید به "رابطه فیشر "معادله مبادلات بیان رابطه بین حجم پول در گردش سرعت گردش پول
topsoil U خاک سطحی خاک سطحی را برداشتن
sari U ساری یا لباس زنان هندو که مشتمل است بر پارچهای که بدور بدن می پیچند
saree U ساری یا لباس زنان هندو که مشتمل است برپارچهای که بدور بدن می پیچند
saris U ساری یا لباس زنان هندو که مشتمل است بر پارچهای که بدور بدن می پیچند
job lot U مجموعه کالاهایی که در یک مرحله تولید میگردد
job lots U مجموعه کالاهایی که در یک مرحله تولید میگردد
distaff U التی که گلوله پشم نریشته راروی ان نگاه داشته و پس ازریشتن بدور دوک می پیچند
gastrin U هورمونی که موجب ترشح شیره معده میگردد
hyperinsulinism U درخون که موجب کم شدن قند خون میگردد
roll reversal U حالتی که سبب معکوس شدن کنترل میگردد
S-twist [S-spun] U نخ چپ تاب [جهت پیچیدن الیاف بدور یکدیگر در این نوع نخ مانند حرف اس لاتین است.]
backsliding U کسی که پس از ترکیکعادت بد به عادت سابق خود باز میگردد
ashless dispersant oil U نوعی روغن معدنی که مانع تجمع ناخالصیها میگردد
treasury stock U سهم منتشره شرکت که بعنوان سرمایه منظور میگردد
royalties U پولی که در مقابل استفاده از اختراع به صاحب ان پرداخت میگردد
accommodation bill U براتی که جهت کمک یا ضمانت فردی تهیه میگردد
linocut U چاپی که بوسیله کلیشه روی مشمع ایجاد میگردد
grace note U نتی که به اهنگ برای زیبایی اصلی اضافه میگردد
royalty U پولی که در مقابل استفاده از اختراع به صاحب ان پرداخت میگردد
fox fire U نور وتشعشعی که گاهی ازچوبهای پوسیده ساطع میگردد
grout curtain U لایه سیمانی تزریق شدهای که در زیر پی سد مانع تراوشات میگردد
bay U حجمی که برای دربرگرفتن چیز بخصوصی در هرهواپیما منظور میگردد
bayed U حجمی که برای دربرگرفتن چیز بخصوصی در هرهواپیما منظور میگردد
baying U حجمی که برای دربرگرفتن چیز بخصوصی در هرهواپیما منظور میگردد
bays U حجمی که برای دربرگرفتن چیز بخصوصی در هرهواپیما منظور میگردد
earthquake factor U مقدار درصد شتاب ثقلی که درطرح محاسبات ساختمانی منظور میگردد
girt U تیری که بین دو ستون بطورافقی قرارگرفته و روی ان دیوار تیغهای بنا میگردد
polyester U نمک الی مرکبی که تغلیظ شده ودر پلاستیک سازی مصرف میگردد
lumen U واحد تشعشع برابر مقدارنوری که از یک شمع معمولی بین المللی ساطع میگردد
Spanish knot U گره اسپانیایی [این گره بدور یک نخ تار زده شده و به آفریقا منسوب می باشد.]
burl [nep] U گلوله ای یا نپ شدن الیاف در سطح بافته شده بدلیل پیچش الیاف بدور یکدیگر
berber knot U گره مراکشی که بدور دو تار دو مرتبه گره می خورد
lymphoblast U سلولی که تبدیل بذره سفید یابیرنگ بلغم یاخلط میگردد سلول نرسیده لنفی
yellow bile U مادهء زردی که در قدیم میگفتند از کبد ترشح میشود و موجب ایجادحالت سودایی میگردد
pyxidium U کپسول گیاهی که نیمی از ان در اثر شکفتن بازواز نیم پایینش جدا میگردد مجری
whitcomb body U جسم ایرودینامیکی که به هواپیما اضافه میشود و سبب بهبود توزیع حجم اریارول میگردد
heliocentric U دارای مرکز در خورشید دوار بدور خورشید
ogive U شکل حاصل از منحنی مدارسیارهای که شعاع ان به تدریج زیاد شده تا سرانجام به خط راست تبدیل میگردد
covering letter U نامه یایادداشتی که همراه اسنادفرستاده میشود و در ان دلیل ارسال اسناد و مطالب دیگر درج میگردد
mandrel U جسم مرکزی معمولا با مقطع دایرهای که قطعه لولهای یاقسمت مادگی دور ان شکل میگردد
covering letters U نامه یایادداشتی که همراه اسنادفرستاده میشود و در ان دلیل ارسال اسناد و مطالب دیگر درج میگردد
metallic thread U نخ زربفت [اینگونه نخ ها که از تابیده شدن ورقه های نازک طلا، نقره و یا دیگر فلزات بدور نخ تهیه می شوند، جهت تزئین فرش بکار رفته.]
replenishing phase U بخشی از سیکل عملکردموتورهای پالس جت که دران افت فشار داخل مجرا سبب ورود سوخت میگردد
abc analysis U طبقه بندی مخصوص کالاهای موجود درانبار که معمولابراساس قیمت موجودی هریک از اقلام تنظیم میگردد
dead weight U کالاهای سنگین که کرایه حمل انها براساس وزن تعیین میگردد مانند ذغال سنگ واهن
plenum chamber U محفظه اب بندی شده درتوربینهای گاز که سبب ملایم کردن و گرفتن نوسانات جریان هوا میگردد
dead weights U کالاهای سنگین که کرایه حمل انها براساس وزن تعیین میگردد مانند ذغال سنگ واهن
hyperventilation U تنفس زیاد بطوریکه مقدار دی اکسید کربن در خون از مقدارعادی ان کمتر میشود و سبب تشنج سرگیجه و غش میگردد
closed back U بافت پشت بسته که در آن گره های نامتقارن بدور تارهای مخالف گره خورده و در نهایت خود تار دیده نمی شود
shallowest U کم اب سطحی
superficiality U سطحی
low level U سطحی
shallow U کم اب سطحی
shallower U کم اب سطحی
shallows U کم اب سطحی
skin deep U سطحی
superficial U سطحی
shallow foundation U پی سطحی
acrotic U سطحی
decahedral U ده سطحی
sketchier U سطحی
sketchiest U سطحی
sketchily U سطحی
sketchy U سطحی
surface water U اب سطحی
skin-deep <idiom> U سطحی
surfaces U سطحی
planar U سطحی
surfaced U سطحی
surface U سطحی
vortex tube U وسیلهای فاقد هرگونه قطعه متحرک که دران اختلاف فشارسبب ورود جریان سیال ازطریق شکافهای مماسی میگردد
y plates U صفحات افقی موازی که اختلاف پتانسیل انها سبب انحراف قائم پرتو الکترونی در لوله اشعه کاتدی میگردد
anti collision light U چراغ یا لامپ چشمک زنی که در بالای سکان عمودی یا زیرهواپیما به منظور افزایش قابلیت دیده شدن نصب میگردد
sheet washing U فرسایش سطحی
surface creep U خزیدن سطحی
surface targets U هدفهای سطحی
two level store U انباره دو سطحی
superficially U بطور سطحی
split-level U چند سطحی
smattering U دانش سطحی
surface inflow U اب سطحی ورودی
surface irrigation U ابیاری سطحی
surface detection U اکتشاف سطحی
surface leakage U نشت سطحی
surface burst U ترکش سطحی
adsorbent U جاذب سطحی
adsorption U جذب سطحی
surface burning U احتراق سطحی
singes U سوختگی سطحی
multi level U چند سطحی
singeing U سوختگی سطحی
singed U سوختگی سطحی
surface width U عرض سطحی
singe U سوختگی سطحی
adsorption U کشش سطحی
extensive cultivation U زراعت سطحی
topdress U سطحی ریختن
surface moisture U رطوبت سطحی
surface outflow U اب سطحی خروجی
hexahedral U مکعب شش سطحی
surface contact rectifier U یکسوکننده سطحی
surface ornament U تزیینات سطحی
heptahedral U هفت سطحی
low level winds U بادهای سطحی
evaporation U تبخیر سطحی
adhesion U جاذبه سطحی
formal logic U قضاوت سطحی
hexahedron U جسم شش سطحی
surface charge U بار سطحی
surface treatment U اسفالت سطحی
extensive agriculture U کشاورزی سطحی
surface tension U کشش سطحی
polyhedral U چند سطحی
surface corrosion U خوردگی سطحی
epilimnion U اب لایه سطحی
statical moment U لنگر سطحی
free moisture U رطوبت سطحی
ground swell U موج سطحی
multilevel U چند سطحی
skin effect U اثر سطحی
surfaced U سطحی جلادادن
blanket grouting U تزریق سطحی
surface drains U زهکشهای سطحی
sorption U جذب سطحی
surface U سطحی جلادادن
surface treatment U روکش سطحی
bounding mine U مین سطحی
surface treatment U عملیات سطحی
surface reverbration U برگشتهای سطحی
surface soil U خاک سطحی
surface dressing U پوشش سطحی
top soil U خاک سطحی
trihedral U سه روی سه سطحی
impact burst U ترکش سطحی
surface treatment U اندود سطحی
surface erosion U فرسایش سطحی
pier U پایه و سطحی
piers U پایه و سطحی
area load U بار سطحی
one level memory U حافظه یک سطحی
surface evaporation U تبخیر سطحی
suface wind U باد سطحی
surfaces U سطحی جلادادن
interfacial force U کشش سطحی
interfacial tension U کشش سطحی
floating mine U مین سطحی
dodecahedron U دوازده سطحی
surface tensity U کشش سطحی
pentahedral U پنج سطحی
horizontal curve U پیچ سطحی
flesh wound U زخم سطحی
surface detection U راداراکتشافی سطحی
n level logic U منطق N سطحی
dodecahedral U دوازده سطحی
cherry rivet U پرچ لولهای شکل که بصورت کور در محل نصب شده وتوسط ساقه داخلی که بعداشکسته و جدا میگردد بسته میشود
differential cost analysis U تحلیل هزینههای تفاضلی سیستمی که در ان هزینههای روشهای مختلف برسی میگردد
jus sanguinis U قانونی که بموجب ان تابعیت فرزند از روی تابعیت والدینش معین میگردد
holocene U وابسته به دوره زمین شناسی حاضر که ازپایان دوره پلیستوسن شروع میگردد
frost heave U برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
post script U مطلبی که در هنگام تهیه نامه فراموش شده و بعدا درذیل نامه ذکر میگردد
escalation U مادهای در قرارداد که براساس ان قیمتهای قرارداد تعدیل میگردد
scorches U بطور سطحی سوختن
singe U بطور سطحی سوختن
heptahedron U جسم هفت سطحی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com