English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
A big head has a big ache. <proverb> U سر بزرگ درد زیادى هم دارد.
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
leek d;[,vjvi ;i fv'ihd \ik , U بزرگ دارد
you wont miss so much . <proverb> U چیز زیادى از دست نمى دهى .
long sea U دریایی که خیزابهای بزرگ ومنظم دارد
hypostyle hall U [اتاق بزرگ با سقف صافی که ردیفی از ستون ها در آن قرار دارد.]
labyrinthodon U سنگواره یکی از جانوران دوزیست بزرگ که دندانهای پیچ درپیچ دارد
opah U یکجور ماهی بزرگ خال مخالی در اقیانوس اطلس که رنگهای روشن دارد
fractal <adv.> <noun> O شکل هندسی که در خودش تکرار میشود هر قدر که آنرا بزرگ کنید یک حالت دارد
scalar U متغیری که یک مقدارمجزا منتسب به خود دارد. یک مقدارمجزا پایه دارد. بردار دویا چند مقدارجهت دار دارد
Joshegan U جوشقان [این منطقه در مرکز ایران از قرن دوازدهم هجری قالیبافی با طرح بندی لوزی معروف بوده است. لوزی ها از انواع گل ها بهره گرفته و گاه حالت یک ترنج بزرگ دارد.]
My grandparents are six feet under. <idiom> U پدر بزرگ و مادر بزرگ من فوت و به خاک سپرده شده اند.
megalomania U مرض بزرگ پنداری خویش جنون انجام کارهای بزرگ
museum piece U آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
fossil U آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
macropterous U دارای بالهای دراز یا بزرگ بزرگ بال
big game U صید ماهیهای بزرگ حیوانات بزرگ شکاری
so large U چندان بزرگ بقدری بزرگ
grandparents U پدر بزرگ یا مادر بزرگ
grandparent U پدر بزرگ یا مادر بزرگ
grandam U مادر بزرگ ننه بزرگ
rashwan medallion U ترنج رشوان [این شهر در استان کردستان قرار داشته و به بافت قالیچه های خورجینی، گلیم و فرش های هندسی با ترنج مخصوص به این ناحیه شهرت دارد. ترنج این فرش ها بصورت لوزی بزرگ به همراه اشکال هندسی می باشد.]
. The car is gathering momentum. U اتوموبیل دارد دور بر می دارد
cray U نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
Walls have ears <idiom> U دیوار موش دارد و موش گوش دارد [اصطلاح]
labor theory of value U براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
zero insertion force socket [قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
enclave economices U اقتصادهائی که عمدتا درکشورهای در حال توسعه وجود دارد در این اقتصادهاتعداد کمی مناطق پیشرفته ازنظر اقتصادی وجود دارد وبقیه مناطق که وسیعترند ازرشد و پیشرفت بسیار کمی برخوردار میباشند
walls here ears U دیوار موش دارد موش گوش دارد
immane U بزرگ
grossest U بزرگ
grossing U بزرگ
bulkier U بزرگ
headman U بزرگ
macrocephalic U بزرگ سر
gate U در بزرگ
macro U بزرگ
grossed U بزرگ
massively U بزرگ
bulky U بزرگ
grosser U بزرگ
grosses U بزرگ
majestic U بزرگ
paternal grandmother U نه نه بزرگ
mighty U بزرگ
mightiest U بزرگ
mightier U بزرگ
gates U در بزرگ
massive U بزرگ
gravest U بزرگ
headmen U بزرگ
major U بزرگ
majored U بزرگ
majoring U بزرگ
vast U بزرگ
stour U بزرگ
walloping U بزرگ
wallopings U بزرگ
swingeing U بزرگ
large U بزرگ
larger U بزرگ
largest U بزرگ
grave U بزرگ
long ton U تن بزرگ
propylon U در بزرگ
swith U بزرگ
adults U بزرگ
adult U بزرگ
great U بزرگ
great- U بزرگ
greatest U بزرگ
high U بزرگ
dignified U بزرگ
highest U بزرگ
bulkiest U بزرگ
highs U بزرگ
gross U بزرگ
enormous U بزرگ
canis majoris U سگ بزرگ
large sized a U بزرگ
majuscule U بزرگ
majuscular U بزرگ
bigger U بزرگ
biggest U بزرگ
eminent U بزرگ
decuman U بزرگ
spanking U بزرگ
spankings U بزرگ
megapod U بزرگ پا
smallest U بزرگ نه
king size U بزرگ
extras U بزرگ
extra- U بزرگ
vasty U بزرگ
extra U بزرگ
graves U بزرگ
large sized U بزرگ
big U بزرگ
small U بزرگ نه
smaller U بزرگ نه
of a large size U بزرگ
doyennes U زن بزرگ
full bottomed U بزرگ
jumbos U بزرگ
canis major U سگ بزرگ
jumbo U بزرگ
nonus U بزرگ
magacephalic U بزرگ سر
hugeous U بزرگ
doyenne U زن بزرگ
voluminous U بزرگ
considerably large U بس بزرگ
egregious U بزرگ
bandog U سگ بزرگ
extensive U بزرگ
has U دارد
heavy fighting is in progress U دارد
he has worms U دارد
are there any remarks? U دارد
there is a time for everything U دارد
hast U او دارد
he has a rage for money U دارد
chains U دارد.
he is ill with fever U تب دارد
chain U دارد.
bonfires U اتش بزرگ
billowing U موج بزرگ اب
grander U بزرگ مهم
kalong U شبکور بزرگ
bulldog U نوعی سگ بزرگ
grandiose U بزرگ نما
grandest U بزرگ مهم
grandmother U مادر بزرگ
grand U بزرگ مهم
tome U جلد بزرگ
jumbo risks U خطرات بزرگ
jeroboam U قدح بزرگ
distending U بزرگ کردن
tomes U جلد بزرگ
bonfire U اتش بزرگ
distend U بزرگ کردن
distends U بزرگ کردن
billowed U موج بزرگ اب
large intestine U روده بزرگ
hunk U تکه بزرگ
billow U موج بزرگ اب
stull U لقمه بزرگ
larged sized U اندازه بزرگ
carbuncles U دمل بزرگ
carbuncle U دمل بزرگ
to fil out U بزرگ شدن
to grow old U بزرگ شدن
to grow up U بزرگ شدن
whacking U خیلی بزرگ
the great vassals U تیولداران بزرگ
large detail U جزء بزرگ
large aircraft U هواپیمای بزرگ
whackings U خیلی بزرگ
the powers U دولتهای بزرگ
high-minded U بزرگ منش
large ship U ناو بزرگ
store U مغازه بزرگ
large ship U کشتی بزرگ
largen U بزرگ شدن
storing U مغازه بزرگ
largen U بزرگ کردن
largen vi U بزرگ شدن
the supreme U خدای بزرگ
leading nations U ملتهای بزرگ
lives of great men U مردمان بزرگ
long boat U کرجی بزرگ
tankard U ابخوری بزرگ
tankards U ابخوری بزرگ
ursa major U خرس بزرگ
supergalaxy U کهکشان بزرگ
ursae majoris U خرس بزرگ
bulldogs U نوعی سگ بزرگ
billows U موج بزرگ اب
bumper U چیزخیلی بزرگ
bumpers U چیزخیلی بزرگ
cataracts U ابشار بزرگ
outgrows U بزرگ تر شدن از
outgrown U بزرگ تر شدن از
outgrowing U بزرگ تر شدن از
largen vi U بزرگ کردن
outgrow U بزرگ تر شدن از
outgrew U بزرگ تر شدن از
tun U بشکه بزرگ
cataract U ابشار بزرگ
stull U قطعه بزرگ
archangels U فرشتهء بزرگ
grandpa U پدر بزرگ
grandpas U پدر بزرگ
tuba U شیپور بزرگ
tubas U شیپور بزرگ
mainframes U کامپیوتر بزرگ
magnifcation U بزرگ سازی
drum major U طبل بزرگ
drum majors U طبل بزرگ
magnifier U بزرگ کننده
magnifier U بزرگ ساز
main frame U کامپیوتر بزرگ
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com