English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
acid U سرکه مانند دارای خاصیت اسید
acids U سرکه مانند دارای خاصیت اسید
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
amphoteric U دارای خاصیت اسید و قلیا
sourness is the p of vinegar U ترشی خاصیت سرکه است
acetic U سرکه مانند ترش
vinaigrette U سس دارای سرکه و روغن زیتون و ادویه
alkalescent U دارای خاصیت قلیایی
alkaline U دارای خاصیت قلیایی
antidotal U دارای خاصیت پادزهری
isogamous U دارای خاصیت هم گامیتی
diastatic U دارای خاصیت جوهربزاق
curative U دارای خاصیت درمانی
isogametic U دارای خاصیت هم گامیتی
low test U دارای خاصیت فراری
agglomerative U دارای خاصیت تراکم
gamic U دارای خاصیت جنسی
sexed U دارای خاصیت جنسی
persalt U نمک دارای خاصیت اسیدی
paramorphous U دارای خاصیت تغییر یابی
paramorphic U دارای خاصیت تغییر یابی
absorbant U دارای خاصیت جذب درکش
absorbent U دارای خاصیت جذب درکش
quale U شیی دارای خاصیت هوشیاری
balmiest U دارای خاصیت مرهم خنک کننده
balmier U دارای خاصیت مرهم خنک کننده
balmy U دارای خاصیت مرهم خنک کننده
iceland spar U کلسیت شفاف دارای خاصیت انکسار مضاعف
vitrescent U اماده برای تبدیل به شیشه دارای خاصیت شیشهای
catapults U هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
catapulted U هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
catapult U هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
catapulting U هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
actinoelectric U اجسامی که دارای خاصیت تولید الکتریسیته در اثر تابش طول موجی متناسب با نورباشند
pneumaticity U خاصیت بادی یا هوایی خاصیت چیزی که با هوای فشرده کار میکند
actinism U خاصیت نیروی تشعشعی مخصوصا در نواحی مرئی وغیرمرئی ماوراء بنفش که خاصیت شیمیایی پیدا میکند
asteriated U دارای اشعهء ستاره مانند
sawtooth U دارای دندانه اره مانند
runcinate U دارای دندانههای اره مانند
saw toothed U دارای دندانه اره مانند
vulviform U دارای شکاف فرج مانند
discifloral U دارای گلهای صفحه مانند
gramineous U علف مانند دارای غلات
xylocarpous U دارای میوه چوب مانند
crutched U دارای تکهای که مانند چلیپاباشد
mammilary U دارای برامدگیهای پستان مانند
mooned U دارای نشان هلال ماه مانند
bicornuate U دارای دوشاخ یا زوائد شاخ مانند
globe like U گوی مانند دارای گلولههای ریز
rhizomatous U دارای ساقههای ریشه مانند زیرزمینی
globy U گوی مانند دارای گلولههای ریز
picric acid اسید پیکریک [اسید زهرین، زرد و تلخ مزه]
doughface U دارای صورتی مانند خمیر گوشت الود
high octane U دارای اکتان زیاد مانند بنزین سوپر
winey U شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winy U شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
barbiturate U نمک اسید باربیتوریک مشتقات اسید باربیتوریک که بعنوان داروی مسکن وخواب اورتجویز میشود
scabby U جرب دار دارای خالهای جرب مانند
scabbier U جرب دار دارای خالهای جرب مانند
scabbiest U جرب دار دارای خالهای جرب مانند
vinegar U سرکه
pickle U سرکه
pickles U سرکه
acetum U سرکه
acetimetry U سرکه سنجی
vinegar plant U بچه سرکه
alegar U سرکه ابجو
vinaigrette U بطری سرکه
actification U تبدیل به سرکه
eelworm U کرم سرکه
actification U سرکه ریزی
acetobacter U مخمر سرکه
acetobacter U بچه سرکه
acetometer U سرکه سنج
acetimeter U سرکه سنج
acetic acid U جوهر سرکه
french mustard U خردل با سرکه
actinoid U دارای شعاع مانند شعاع
papillary U مانند برامدگی دارای برامدگی
acetify U تبدیل به سرکه کردن
acetification U جوهر سرکه سازی
acetate U نمک جوهر سرکه
rose vinegar U خیسانده گل سرخ در سرکه
aromatic vinegar U محلول سرکه و کافور
sound absorption U خاصیت تبدیل انرژی صوتی خاصیت جذب انرژی صوتی
castors U :تنگ کوچک ادویه یا سرکه
castor U :تنگ کوچک ادویه یا سرکه
caster U تنگ کوچک ادویه یا سرکه
acetated U باجوهر سرکه ترکیب شده
acetanion U انیون 2O3H2C جوهر سرکه
casters U :تنگ کوچک ادویه یا سرکه
sauerkraut U کلم رنده شده واب پز با سرکه
to pickle a person's back U پشت کسیراپس از شلاق زدن نمک و سرکه مالیدن
bushbaby U گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbabies U گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
marinaded U اب نمک که سرکه وشراب وادویه بان زده وگوشت ماهی را دران می خوابانند
marinades U اب نمک که سرکه وشراب وادویه بان زده وگوشت ماهی را دران می خوابانند
marinading U اب نمک که سرکه وشراب وادویه بان زده وگوشت ماهی را دران می خوابانند
marinade U اب نمک که سرکه وشراب وادویه بان زده وگوشت ماهی را دران می خوابانند
acetolysis U تجزیهء جسمی در اثراضافه شدن جوهر سرکه حالت استیله و هیدرولیز پیداکردن در ان واحد
fossiliferous U فسیل مانند سنگواره مانند
lamellate U لایه مانند ورقه مانند
affection U خاصیت
property U خاصیت
the five predicables U خاصیت
neer do well or well U بی خاصیت
propertyless U بی خاصیت
virtues U خاصیت
virtue U خاصیت
reflectiveness U خاصیت
quale U خاصیت
navigating U خاصیت
navigates U خاصیت
inefficacious U بی خاصیت
navigated U خاصیت
navigate U خاصیت
deactivate U بی خاصیت کردن
magnetism U خاصیت مغناطیسی
steeliness U خاصیت فولادی
paramorphism U خاصیت دگردیسی
quantification U تعیین خاصیت
functions U خاصیت وجودی
glassiness U خاصیت شیشهای
recursivity U خاصیت بازگشت
deactivated U بی خاصیت کردن
deactivates U بی خاصیت کردن
unmake U از خاصیت انداختن
function U خاصیت وجودی
deactivating U بی خاصیت کردن
alkalescence U خاصیت قلیایی
functioned U خاصیت وجودی
astingency U خاصیت قبض
gauziness U خاصیت گارسی
the virtue of drugs U خاصیت داروها
flakiness U خاصیت فلسی
fattiness U خاصیت چربی
extensive property U خاصیت مقداری
elasticity U خاصیت فنری
sponginess U خاصیت اسفنجی
ductility U خاصیت کش امدن
ductility U خاصیت انگمی
impoverishing U بی خاصیت کردن
abnormality U خاصیت غیرطبیعی
abnormalities U خاصیت غیرطبیعی
chemism U خاصیت شیمیایی
non skid quality U خاصیت ضد لغزش
fungosity U خاصیت قارچی
gumminess U خاصیت صمغی
powderiness U خاصیت گردی
buoyancy U خاصیت شناوری
impoverishes U بی خاصیت کردن
impoverished U بی خاصیت کردن
silkiness U خاصیت ابریشمی
impoverish U بی خاصیت کردن
carnosity U خاصیت گوشتی
fluffiness U خاصیت کرکی
chalkiness U خاصیت تباشیری
pitchiness U خاصیت زفتی
adhesive property U خاصیت چسبندگی
mealness U خاصیت اردی
nature U نوع خاصیت
vitreosity U خاصیت شیشهای
woodiness U خاصیت چوبی
mechanicalness U خاصیت مکانیکی
causality U خاصیت سببی
nutritiveness U خاصیت غذایی
mealiness U خاصیت اردی
anti knock property U خاصیت ضدضربه
milkiness U خاصیت شیری
absorption property U خاصیت جذب
natures U نوع خاصیت
nutritiousness U خاصیت غذائی
isobar U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled U دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious U دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
ductility U خاصیت لوله شدن
prevenience U خاصیت جلوگیری کننده
capillarity U خاصیت موئی مویسانی
corporeity U خاصیت جسمی یامادی
geomagnetic U خاصیت مغناطیسی زمین
erotization U خاصیت شهوانی یافتن
heat treating property U خاصیت عملیات حرارتی
elater U خاصیت انبساط و گسترش
malleability U خاصیت چکش خواری
commutative rule U خاصیت جابجایی [ریاضی]
commutative property U خاصیت جابجایی [ریاضی]
ductility U خاصیت فتیله شدن
commutative law U خاصیت جابجایی [ریاضی]
plasticity U خاصیت شکل افرینی
diathermacy U خاصیت هدایت گرما
illusion of space U القاء خاصیت فضایی
impenetrableness U خاصیت عدم تداخل
inductionless U بدون خاصیت القائی
corkiness U خاصیت چوب پنبهای
soak up <idiom> U خاصیت جنب کردنداشتن
sliminess U خاصیت گلی یا لجنی
springiness U خاصیت فنری ارتجاع
acid base catalysis U خاصیت اسیدی- بازی
vitality U قدرت یا خاصیت حیاتی
acid base behavior U خاصیت اسیدی- بازی
asexual U فاقد خاصیت جنسی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com