Perdic | سرودی که بوسیله سرایندگان کلیسا در جواب دستهء دیگرخوانده میشود | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (14 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	antiphon U	سرودی که بوسیله سرایندگان کلیسا در جواب دستهء دیگرخوانده میشود

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	fore U	[جایگاه مخصوص روحانیون و سرایندگان در کلیسا]
	anthems U	سرودی که دسته جمعی در کلیسا میخوانند
	anthem U	سرودی که دسته جمعی در کلیسا میخوانند
	espressos U	نوعی قهوه که بوسیله فشاربخاراماده میشود
	espresso U	نوعی قهوه که بوسیله فشاربخاراماده میشود
	wirephoto U	عکسی که بوسیله بی سیم فرستاده میشود
	accessory U	که به یک کامپیوتر وصل است یا بوسیله آن استفاده میشود
	egg U	بمب انفجاری قوی که بوسیله هواپیماپرتاب میشود
	pumpage U	حجم ابی که بوسیله پمپ ازچاه خارج میشود
	orifice meter U	روزنهای که مقدار جریان اب بوسیله ان اندازه گرفته میشود
	chromolithograph U	عکس رنگی که بوسیله چاپ سنگی تهیه میشود
	closed circuit U	تصویر تلویزیونی که علائم ان بوسیله سیم به چندگیرنده منتقل میشود
	closed circuits U	تصویر تلویزیونی که علائم ان بوسیله سیم به چندگیرنده منتقل میشود
	transmission U	سرایت اسبابی که بوسیله ان نیروی موتور اتومبیل بچرخهامنتقل میشود
	transmissions U	سرایت اسبابی که بوسیله ان نیروی موتور اتومبیل بچرخهامنتقل میشود
	isocheim U	خطی که بوسیله ان جاهایی که درجه گرمای متوسطانهادرزمستان ...داده میشود
	exonarthex U	[هشتی ورودی کلیسا خارج از نمای اصلی کلیسا]
	radar altitude U	ارتفاعی که بوسیله راداربطور خودکار به هواپیماداده میشود ارتفاع راداری هواپیما
	head set U	یک زوج گوشی تلفن وغیره که بوسیله گیره روی سر ثابت میشود
	dragrope U	طنابی که بوسیله ان چیزی رامیکشند یا اینکه روی زمین کشیده میشود
	head phone U	گوشی تلفن وغیره که بوسیله گیره بر روی گوش ثابت میشود
	prebendary U	دریافت مقرری از کلیسا وفیفه خوار کلیسا
	Thanks for calling back. U	با تشکر برای تماس. [به کسی گفته میشود که فرد تلفن خود را جواب نداده و بعدا دوباره تماس می گیرد.]
	isotheral line U	خطی که بوسیله ان جاهایی که درجه گرمای متوسط انها 000 نشان داده میشود
	choir U	دسته سرایندگان
	choirs U	دسته سرایندگان
	precentorship U	رهبری سرایندگان
	precentor U	رهبر سرایندگان
	choirmaster U	رهبر دسته سرایندگان
	hymnals U	سرودی
	melic U	سرودی
	hymnal U	سرودی
	hymnic U	سرودی
	isoclinic line U	خطی بر روی نقشه که بوسیله ان نقاطی که درانجاها تمایل سوزن مغناطیسی یکسان است نشان داده میشود
	chorale U	دسته سرایندگان مجموعه خوانندگان
	lyric U	سرودی خواندنی
	elder U	ارشد کلیسا شیخ کلیسا
	to choir a hymn U	سرودی راباهم خواندن
	magneto electricity U	نیروی کهربایی که بوسیله نیروی اهن ربایی تولید میشود
	thermionic tube U	لوله الکترونی که دران الکترون بوسیله حرارت دادن به الکترود منتشر میشود لوله گرمایونی
	arc elasticity of demand U	عبارت از کشش تقاضا بین دو نقطه روی منحنی تقاضا که بوسیله فرمول زیر محاسبه میشود :
	charges forward U	هزینه هایی که بوسیله مشتری پرداخت خواهد شد مخارج حمل که بعد از تحویل کالا به مشتری از او دریافت میشود
	snath U	دستهء داس
	armrest U	دستهء صندلی
	snathe U	دستهء داس
	bandsmen U	عضو دستهء موسیقی
	bands U	دستهء موسیقی اتحاد
	bandsman U	عضو دستهء موسیقی
	band U	دستهء موسیقی اتحاد
	banstand U	محل دستهء موسیقی
	bandmaster U	رئیس دستهء موزیک
	aristocrat U	عضو دستهء اشراف
	aristocrats U	عضو دستهء اشراف
	aigrette U	شاخهء جواهر دستهء کرک
	arm U	اسلحه دستهء صندلی یا مبل
	bandwagon U	عرابهء دستهء موزیک سیار
	irresponsive U	جواب ندهنده بی جواب
	parbasis U	سرودی که دسته تهلیل خوانان بنام سازنده ان وبعنوان تماشاکنندگان میخواند
	liquidity preference theory U	براساس این نظریه که بوسیله جان مینارد کینز اقتصاددان انگلیسی ارائه شده است پائین امدن نرخ بهره موجب افزایش نقدینگی و کاهش اوراق قرضه بهادار میشود .
	band shell U	جایگاه دستهء موزیک که عقب ان بشکل صدف مقعر بزرگی است
	palinode U	قطعه شعر یا سرودی که مطلب شعر یا سرود قبلی راانکار کند
	top U	روش نوشتن برنامه ها که کل سیستم به بلاکها یا کارهای ساده تقسیم میشود. دو واحد بلاک نوشته میشود وپیش از پردازش آزمایش میشود با بعدی
	sectors U	دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
	sector U	دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
	universal U	آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود
	comebacks U	جواب
	antiphony U	جواب
	in reply to U	در جواب
	irreprovable U	بی جواب
	resolvent U	جواب
	comeback U	جواب
	repost U	جواب
	riposted U	جواب
	ripostes U	جواب
	riposting U	جواب
	response U	جواب
	counterplea U	جواب رد
	responses U	جواب
	replying U	جواب
	whyŠthere is the answer U	در سر جواب
	recalcitrance U	جواب رد
	riposte U	جواب
	replies U	جواب
	recalcitrancy U	جواب رد
	reply U	جواب
	replied U	جواب
	rejoinder U	جواب
	rejoinders U	جواب
	echo U	هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
	echoes U	هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
	echoing U	هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
	echoed U	هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
	form U	ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
	formed U	ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
	forms U	ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
	perfoliate U	درباب برگی گفته میشود که ساقه اش فاهرا ازتوی ان رد میشود
	averages U	متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
	traces U	نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
	traced U	نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
	average U	متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
	averaging U	متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
	averaged U	متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
	trace U	نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
	bethel U	کلیسا
	churchgoers U	کلیسا رو
	churches U	کلیسا
	church U	کلیسا
	churchgoer U	کلیسا رو
	kirk U	کلیسا
	stair towers turrets U	کلیسا
	to give the mitten U	جواب کردن
	to make a response U	جواب دادن
	answer mode U	حالت جواب
	answering U	: جواب پاسخ
	have it <idiom> U	به جواب رسیدن
	snip snap U	جواب زیرکانه
	answered U	: جواب پاسخ
	brusque U	پیش جواب
	responds U	جواب دادن
	answers U	: جواب پاسخ
	responded U	جواب دادن
	A correct answer. U	جواب صحیح
	respond U	جواب دادن
	favourable U	جواب مساعد
	nope U	جواب منفی
	interlocutors U	جواب دهنده
	interlocutor U	جواب دهنده
	question answer U	سئوال- جواب
	counter memorial U	جواب یادداشت
	recitative U	جواب دادن
	toss off <idiom> U	حاضر جواب
	send away U	جواب دادن
	response position U	مکان جواب
	answer U	: جواب پاسخ
	auto answer U	خود جواب
	undertaker U	جواب گو مسئول
	undertaking U	جواب گو مسئول
	undertakers U	جواب گو مسئول
	reply paid U	جواب قبول
	irrefragably U	بطور بی جواب
	The wrong answer. U	جواب غلط
	A straightforward answer. U	جواب سر راست
	voice response U	جواب صوتی
	answerable U	جواب دار
	responsory U	جواب جماعت
	unanswerable U	جواب ناپذیر
	an abrupt answer U	جواب تند
	answer pennant U	پرچم جواب
	reply paid /RP/ [reply prepaid] U	جواب قبول
	load U	برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود
	loads U	برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود
	dummy U	متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود
	softer U	دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
	soft U	دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
	dummies U	متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود
	softest U	دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
	nave portal U	مدخل کلیسا
	steeples U	مناره کلیسا
	crowde U	سرداب کلیسا
	crypt U	سرداب کلیسا
	facing the church U	روبروی کلیسا
	croud U	سرداب کلیسا
	croude U	سرداب کلیسا
	steeples U	برج کلیسا
	crowd U	سرداب کلیسا
	congregations U	حضاردر کلیسا
	blind storey U	تریبون کلیسا
	tympan U	جبهه کلیسا
	tympanon U	جبهه کلیسا
	ostiary U	دربان کلیسا
	chancel U	محراب کلیسا
	tympanum U	جبهه کلیسا
	undercroft U	اتاق کلیسا
	ambulacrum U	صحن کلیسا
	sextons U	خادم کلیسا
	sexton U	خادم کلیسا
	steeple U	مناره کلیسا
	god's acre U	محوطه کلیسا
	congregation U	حضاردر کلیسا
	camarin U	معبد در کلیسا
	nave U	رواق کلیسا
	churchmen U	نگهبان کلیسا
	territoriality U	کلیسا سالاری
	territorialism U	کلیسا سالاری
	churchly U	مربوط به کلیسا
	transept U	بازویی کلیسا
	steeple U	برج کلیسا
	chapelry U	حوزه کلیسا
	naves U	رواق کلیسا
	lay reader U	قاری کلیسا
	transept U	جناح کلیسا
	kirk U	به کلیسا رفتن
	transepts U	بازویی کلیسا
	transepts U	جناح کلیسا
	churchman U	نگهبان کلیسا
	churchyard U	حیاط کلیسا
	ecclesiastical U	منسوب به کلیسا
	churchyards U	حیاط کلیسا
	presbyter U	شیخ کلیسا
	kirkman U	عضو کلیسا