Perdic | سرنیزه حفره دار | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 175 (8 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	socket bayonet	سرنیزه حفره دار

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	bayonetting U	سرنیزه
	bayonetted U	سرنیزه
	bayonet U	سرنیزه
	bayonets U	سرنیزه
	short lunge U	سرنیزه
	clublaw U	قانون سرنیزه
	scabbards U	غلاف سرنیزه
	sword law U	حکومت سرنیزه
	bayonetting U	با سرنیزه مجبورکردن
	bayonetted U	با سرنیزه مجبورکردن
	First pointed U	سبک سرنیزه ای
	bayonet U	با سرنیزه مجبورکردن
	bayonets U	با سرنیزه مجبورکردن
	scabbard U	غلاف سرنیزه
	sword bayonet U	سرنیزه پهن یاشمشیری
	short thrust U	نوعی سخمه کوتاه در جنگ سرنیزه
	delved U	حفره
	delve U	حفره
	delving U	حفره
	ventricle U	حفره
	craters U	حفره
	ventricles U	حفره
	chambers U	حفره
	chamber U	حفره
	crater U	حفره
	delves U	حفره
	venter U	حفره
	porous U	حفره
	sucket U	حفره
	sheugh U	حفره
	sheuch U	حفره
	loculus U	حفره
	laigh U	حفره
	lacuna U	حفره
	fovea U	حفره
	cavitation U	حفره
	interstice U	حفره
	thirl U	حفره
	borings U	حفره
	cavity U	حفره
	cell U	حفره
	ditches U	حفره
	cells U	حفره
	ditched U	حفره
	holes U	حفره
	dale U	حفره
	dales U	حفره
	potholes U	حفره
	cavern U	حفره
	caverns U	حفره
	hole U	حفره
	holed U	حفره
	holing U	حفره
	sinus U	حفره مغ
	hollow U	حفره
	pothole U	حفره
	socket	حفره
	sockets U	حفره
	sinuses U	حفره مغ
	cavities U	حفره
	ditch U	حفره
	hollows U	حفره
	hollow U	گودی حفره
	camouflet U	حفره زیرزمینی
	camouflet U	حفره ماسوره
	calyculate U	حفره دار
	electron hole U	حفره الکترونی
	cavitation U	حفره سازی
	vacuolar U	حفره مانند
	fossa U	حفره فرورفتگی
	fossate U	حفره دار
	crypts U	حفره غدهای
	charging socket	حفره جا شارژر
	vacuolation U	ایجاد حفره
	vacuolation U	تشکیل حفره
	vacuolate U	حفره مانند
	trilocular U	دارای سه حفره
	weak square U	حفره سوراخ
	pitting U	ایجاد حفره
	mold cavity U	حفره قالب
	maw U	حفره معده
	loculate U	حفره دار
	ozone hole U	حفره اوزون
	knot hole U	محل حفره
	gleonid U	حفره دار
	foveiform U	حفره مانند
	foveate U	حفره دار
	foveal U	حفره دار
	caverns U	حفره زیرزمینی
	pits U	گودال حفره
	pit U	حفره روباه
	cavern U	حفره زیرزمینی
	pits U	حفره روباه
	pitted U	حفره دار
	pit U	گودال حفره
	hollows U	گودی حفره
	boring U	حفره کنی
	crypt U	حفره غدهای
	alveolate U	حفره دار
	fox hole U	سنگر حفره روباه
	vacuolate U	حفرهای حفره دار
	loculus U	حفره کیسه گرده
	electron pair U	زوج الکترون حفره
	chambers U	جان لوله حفره
	vacuolar U	حفرهای حفره دار
	chamber U	جان لوله حفره
	cellular expanded U	بتن با حفره منبسط
	pits U	حفره خرج چاه
	excavation U	گود برداری حفره
	pit U	حفره خرج چاه
	sinks U	ته نشینی حفره یاگودال
	triloculate U	دارای سه حفره سه یاختهای
	fuze cavity U	حفره نصب ماسوره
	sink U	ته نشینی حفره یاگودال
	lumen U	حفره یا مجرای عضولولهای شکل
	receptacles U	حفره درون سلولی گیاه
	receptacle U	حفره درون سلولی گیاه
	lacunate U	وابسته به حفره یا جای خالی
	lacunary U	وابسته به حفره یا جای خالی
	lacunar U	وابسته به حفره یا جای خالی
	calyculate U	دارای سطوح حفره دار
	vesiculate U	مربوط به حفره تاول دار
	cavities U	سوراخ حفره یا محفظه قالب
	vesicular U	مربوط به حفره تاول دار
	loculus U	سلول یا حفره تخمدان مرکب
	hawse buckler U	درپوش حفره زنجیر لنگر
	hydrothorax U	تجمع مایع در حفره جنب
	vesicular U	حفره ایجادکردن ابدانک دارکردن
	lacunal U	وابسته به حفره یا جای خالی
	cavity U	سوراخ حفره یا محفظه قالب
	tamping U	سفت کردن حفره ها بعد ازپرکردن
	vesiculate U	حفره ایجاد کردن ابدانک دارکردن
	hamstring U	زردپی طرفین حفره پشت زانو
	hamstrung U	زردپی طرفین حفره پشت زانو
	lumen U	حفره سلولی درون جدار گیاه
	hamstringing U	زردپی طرفین حفره پشت زانو
	hamstrings U	زردپی طرفین حفره پشت زانو
	crater U	دهانه یا حفره حاصله در اثر بمب وغیره
	sitzmark U	حفره حاصل از زمین خوردن اسکی باز
	craters U	دهانه یا حفره حاصله در اثر بمب وغیره
	pit U	منطقه فرود در پرشها حفره پشت میلههای بولینگ
	pits U	منطقه فرود در پرشها حفره پشت میلههای بولینگ
	stope U	حفره پله مانند برای استخراج سنگ معدن
	loculicidal U	شکوفا در شکاف پشت حفره یاحجره گرزن گیاه
	ball and socket joint	[مفصل ماشینی که گلوله دارد و در داخل حفره قرار میگیرد]
	PCMCIA U	- سوزنی که در انتهای کارت PCMCIA درون حفره آن قرار دارد
	short quard U	سخمه گارد کوتاه در جنگ سرنیزه سخمه کوتاه
	endodontics U	شاخهای از دندانپزشکی که درباره بیماریهای حفره میانی دندان بحث میکند
	endodontia U	شاخهای از دندانپزشکی که درباره بیماریهای حفره میانی دندان بحث میکند
	middle ear U	حفره کوچکی محدود به پرده که صدا را ازگوش خارجی به گوش داخلی منتقل میکند
	ditch U	حفره در طرفین زمین که افتادن گوی بولینگ روی چمن در ان باعث خارج شدنش میشود
	ditches U	حفره در طرفین زمین که افتادن گوی بولینگ روی چمن در ان باعث خارج شدنش میشود
	ditched U	حفره در طرفین زمین که افتادن گوی بولینگ روی چمن در ان باعث خارج شدنش میشود
	cup U	حفره یاسوراخ فنجان مانندروی چمن نرم گلف قسمت فنجانی شکل قرقره ماهیگیری
	cupped U	حفره یاسوراخ فنجان مانندروی چمن نرم گلف قسمت فنجانی شکل قرقره ماهیگیری
	cups U	حفره یاسوراخ فنجان مانندروی چمن نرم گلف قسمت فنجانی شکل قرقره ماهیگیری
	back plane U	یک برد مدار چاپی PCB که شامل حفره هایی است که سایر بردها می توانند بازاویههای صحیح در ان جای بگیرند
	earths U	حفره زیرزمینی روباه بیرون راندن روباه از سوراخ
	earth U	حفره زیرزمینی روباه بیرون راندن روباه از سوراخ
	faxing U	کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
	faxes U	کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
	fax U	کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
	faxed U	کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
	sullage pit U	چاله زه کشی سنگر یا حفره زه کشی
	phototransistor U	نیمه هادی حالت جامد که باجذب نور حفره هایی در ان ایجاد میشود و این جریان توسط عمل ترانزیستور تاچندین برابر تشدید میشود
	black hole U	حفره سیاه چاله سیاه
	alveolar U	حفره دار حبابک دار
	black holes U	حفره سیاه چاله سیاه
	shoot the tube U	موج سواری در حفره موج
	shoot the curl U	موج سواری در حفره موج
	popliteal U	وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
	poplitaeal U	وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
	pelvises U	لگن خاصره حفره لگن خاصره
	pelvis U	لگن خاصره حفره لگن خاصره