English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 44 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
destinies U سرنوشت
destiny U سرنوشت
lot U سرنوشت
fate U سرنوشت
fates U سرنوشت
destination U سرنوشت
destinations U سرنوشت
die U سرنوشت
predestination U سرنوشت
kismet U سرنوشت
the weird sisters U سرنوشت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
doom U سرنوشت بد
manifest destiny U سرنوشت ملی
fatalist U معتقد به سرنوشت
common fate U سرنوشت مشترک
parcae U سه خدای سرنوشت
portion U سرنوشت قسمت
portions U سرنوشت قسمت
allotments U سرنوشت تقدیر
allotment U سرنوشت تقدیر
fatalism U اعتقاد به سرنوشت
fatalism U سرنوشت باوری
to be the clincher U سرنوشت ساختن [موقعیتی]
to turn the scales U سرنوشت ساختن [موقعیتی]
a fateful mistake U اشتباهی سرنوشت ساز
law of common fate U قانون سرنوشت مشترک
depth U بازیگر سرنوشت ساز
deciding U امتیاز سرنوشت ساز
karma U سرنوشت مراسم دینی
run-offs U مسابقه سرنوشت ساز
run-off U مسابقه سرنوشت ساز
run off U مسابقه سرنوشت ساز
ice U امتیاز سرنوشت ساز
depths U بازیگر سرنوشت ساز
his fate is sealed U سرنوشت اوازقبل معلوم گردیده
heart of stone <idiom> U شخصیت با یک سرنوشت وخوی بی رحم
take in stride <idiom> U خودرا به باد سرنوشت دادن
seal one's fate U سرنوشت کسی را به بدی معلوم کردن
dole U سرنوشت تقسیم پول یا غذا در فواصل معین
predestinate U قبلا تعیین شده دارای سرنوشت ونصیب وقسمت ازلی
destine U مقدر کردن سرنوشت معین کردن
fates U پرداخت یا عدم پرداخت چک سرنوشت چک
fate U پرداخت یا عدم پرداخت چک سرنوشت چک
he was otherwise ordered U جور دیگر مقدر شده بود سرنوشت چیز دیگر بود
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com