Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
investor
U
سرمایه گذار
investors
U
سرمایه گذار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
financier
U
سرمایه دار سرمایه گذار
financiers
U
سرمایه دار سرمایه گذار
free capital
U
سرمایه گذار پولی
Other Matches
supply price of capital
U
قیمت عرضه سرمایه اصطلاح کینز در رابطه باهزینه سرمایه گذاری
over capitalised
U
براورد اضافی سرمایه سرمایه شرکتی را بیش ازاندازه اعلام کردن
capital stock
U
سهام سرمایه سهامی که به عنوان سرمایه به شرکت اورده میشود
capital consumption allowance
U
کسر مصرف سرمایه مترادف با استهلاک سرمایه
liquidity trap
U
سرمایه گذاری بسیار کم بوده و سرمایه گذاران ترجیح میدهند که دارائیهای خود رابه شکل پول نقد نگاه دارند
capitalization
U
تبدیل به سرمایه کردن تجمع سرمایه
disinvestment
U
سرمایه گذاری منفی سرمایه برداری
multiplier principle
U
اصل ضریب افزایش سرمایه نسبت بین افزایش سرمایه گذاری و بالا رفتن درامد
capital gain
U
منافع حاصل از فروش یاتعویض اقلام دارایی به قیمتی بیش از ارزش دفتری اضافه ارزش سرمایه سرمایه باز یافته
capitalism
U
کاپیتالیزم سیستم سرمایه داری سیستم سرمایه گرایی سرمایه داری
residential investments
U
سرمایه گذاری مسکن سرمایه گذاری به شکل خانههای مسکونی
acceleration principle
U
یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
desired investment
U
سرمایه گذاری مطلوب سرمایه گذاری مورد نظر
overcapitalization
U
سرمایه گذاری بیش ازحد سرمایه گذاری افراطی
cooperative scorer
U
بهره گیرنده از روش سرمایه گذاری مشترک استفاده کننده از سرمایه گذاری مشترک
unintended investment
U
سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
collapse capitalism
U
فروپاشی سرمایه داری سقوط سرمایه داری
marginal utility of capital
U
مطلوبیت نهائی سرمایه فایده نهائی سرمایه
registered capital
U
سرمایه به ثبت رسیده سرمایه ثبت شده
capital program
U
برنامه سرمایه گذاری برنامه تولید سرمایه
marxist economics
U
نظام اقتصادی که در ان افکارکارل مارکس و طرفدارانش مد نظر است و بر اساس ان استثمار نظام سرمایه داری سرانجام کارگران را فقیرخواهد ساخت و عاقبت بحرانهای اقتصادی و سقوط نظام سرمایه داری را بوجودخواهد اورد
cobb doglas production function
U
ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است
over
U
گذار
over-
U
گذار
transition
U
گذار
transitions
U
گذار
graduator
U
درجه گذار
lowpass
U
پایین گذار
lienee
U
وثیقه گذار
encoder
U
رمز گذار
grader
U
نمره گذار
grounder
U
کار گذار
legislatress
U
قانون گذار زن
mark sense
U
نشان گذار
legator
U
میراث گذار
legiskative
U
قانون گذار
legislatrix
U
قانون گذار زن
insurant
U
بیمه گذار
instaurator
U
بنیاد گذار
mortgagor
U
رهن گذار
grounder
U
پایه گذار
punctuator
U
نقطه گذار
dotter
U
نقطه گذار
bailer
U
امانت گذار
assessor
U
خراج گذار
accomodating
U
منت گذار
salvers
U
مرهم گذار
salver
U
مرهم گذار
legislative
U
قانون گذار
bypassing
U
کنار گذار
bypasses
U
کنار گذار
bypassed
U
کنار گذار
bypass
U
کنار گذار
bailor
U
امانت گذار
discriminator
U
فرق گذار
differentiator
U
فرق گذار
depositor
U
امانت گذار
demographic transition
U
گذار جمعیت
deepositor
U
ودیعه گذار
crossing site
U
محل گذار
coder
U
رمز گذار
heretic
U
بدعت گذار
heretics
U
بدعت گذار
legislator
U
قانون گذار
legislators
U
قانون گذار
valuer
U
قیمت گذار
marker pen
علامت گذار
blazer
U
علامت گذار
blazers
U
علامت گذار
racer
U
مسابقه گذار
founder
U
بنیان گذار
foundered
U
بنیان گذار
foundering
U
بنیان گذار
founders
U
بنیان گذار
handlers
U
دسته گذار
space bar
U
فاصله گذار
trend-setters
U
بدعت گذار
insured
U
بیمه گذار
transition state
U
حالت گذار
transition period
U
دوره گذار
transit time
U
زمان گذار
zoogenic
U
بچه گذار
tracklayer
U
ریل گذار
tracked layer
U
ریل گذار
impressionistic
U
برداشت گذار
tapper
U
توپی گذار
trend-setter
U
بدعت گذار
spotter
U
خال گذار
shelver
U
در تاقچه گذار
shelver
U
در قفسه گذار
prizer
U
قیمت گذار
pawnor
U
رهن گذار
racers
U
مسابقه گذار
oviparous
U
تخم گذار
marker
U
نشان گذار
valuers
U
قیمت گذار
outdoor recreation
U
گشت و گذار
nomographer
U
قانون گذار
auctioneers
U
حراج گذار
pledgor
U
رهن گذار
pledgor
U
وثیقه گذار
pricer
U
قیمت گذار
pracitcable
U
گذار کردنی
swindler
U
کلاه گذار
swindlers
U
کلاه گذار
auctioneer
U
حراج گذار
handler
U
دسته گذار
contributory
U
خراج گذار
innovator
U
بدعت گذار
innovators
U
بدعت گذار
markers
U
نشان گذار
buoy tender
U
ناو بویه گذار
buoy tender
U
کشتی بویه گذار
uniparous
U
هر باریک تخم گذار
burst gate
U
لامپ پیام گذار
truster
U
ودیعه گذار اعتباردهنده
miscreant
U
بدعت گذار خبیث
minelayer
U
ناو مین گذار
minelayer
U
کشتی مین گذار
mine layer
U
کشتی مین گذار
position control
U
پیچ مرکز گذار
dot generator
U
مولد خال گذار
depositor
U
ودیعه گذار مودع
money lender
U
پول به بهره گذار
dan layers
U
شناوه بویه گذار
spacebar
U
کلید فاصله گذار
net laying ship
U
کشتی تور گذار
dan runner
U
کشتی بویه گذار
testator
U
شاهد میراث گذار
subcaliber
U
تفنگ اثر گذار
truster
U
باور کننده امانت گذار
pathfinders
U
هواپیمای علامت گذار مسیر
You are not pulling my leg , are you ?
U
نکند دار ؟ سر بسرم می گذار ؟
parentheses free nataton
U
نشان گذار بدون پرانتز
spademan
U
نفر خرج گذار توپ
pathfinder
U
هواپیمای علامت گذار مسیر
to mince matters
U
از گفتن راستی فرو گذار کردن
godmothers
U
نام گذار بچه مادر خوانده روحانی
godmother
U
نام گذار بچه مادر خوانده روحانی
range ladder
U
تنظیم تیربه روش نردبانی با شلیک گذار و کوتاه
nomothetes
U
کسیکه گماشته میشد تا درقانون تجدیدنظر نماید قانون گذار
encrypt
U
تبدیل متن به حالت امن با استفاده از سیستم رمز گذار
encipher
U
تبدیل متعلق به کد محافظت شده توسط سیستم رمز گذار
loader
U
خرج گذار پر کننده توپ سمبه پر کن ماشین خاک بارکن
sentinels
U
1-علامت گذار یا چاپگر بخش خاص داده .2-پرچمی که وضعیت ثبات را پس از عملیات ریاضی یا منط قی گزارش میدهد
sentinel
U
1-علامت گذار یا چاپگر بخش خاص داده .2-پرچمی که وضعیت ثبات را پس از عملیات ریاضی یا منط قی گزارش میدهد
equities
U
سرمایه
turn over
U
سرمایه
capital intensive
U
سرمایه بر
equity
U
سرمایه
funded
U
سرمایه
fund
U
سرمایه
capital
U
سرمایه
asset
U
سرمایه
fluid capital
U
سرمایه متحرک
intellectual capital
U
سرمایه فکری
joint stock
U
سرمایه مشترک
invested
U
سرمایه گذاری
fluid capital
U
سرمایه سیال
floating capital
U
سرمایه متحرک
flight of capital
U
مهاجرت سرمایه
opening capital
U
سرمایه اولیه
invested
U
سرمایه گذاشتن
liquid capital
U
سرمایه راکد
invest
U
سرمایه گذاری
human capital
U
سرمایه انسانی
initial capital
U
سرمایه اولیه
liquid capital
U
سرمایه نقدی
invest
U
سرمایه گذاشتن
flight of capital
U
فرار سرمایه
fixed property
U
سرمایه ثابت
financed
U
سرمایه گذاری
finances
U
سرمایه گذاری
circulation capital
U
سرمایه در گردش
cash capital
U
سرمایه نقدی
circulating capital
U
سرمایه در گردش
circulating capital
U
سرمایه در جریان
capitalization
U
سرمایه سازی
capitalization
U
سرمایه گذاری
financing
U
سرمایه گذاری
capital value
U
ارزش سرمایه
capital turnover
U
گردش سرمایه
consolidated fund
U
سرمایه ذخیره
constant capital
U
سرمایه ثابت
consumer capital
U
سرمایه مصرفی
fixed capital
U
سرمایه ثابت
financial capital
U
سرمایه مالی
equity investment
U
مشارکت در سرمایه
investing
U
سرمایه گذاری
investing
U
سرمایه گذاشتن
disinvestment
U
کاهش سرمایه
disinvestment
U
اتلاف سرمایه
invests
U
سرمایه گذاری
invests
U
سرمایه گذاشتن
fund
U
موجودی سرمایه
finance
U
سرمایه گذاری
capital transfers
U
انتقالات سرمایه
funded
U
موجودی سرمایه
usance
U
سود سرمایه
unfunded
U
بدون سرمایه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com