English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
corpus U سرمایه اولیه و اصلی
corpuses U سرمایه اولیه و اصلی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
initial reserves U ذخایر اصلی احتیاط اولیه یا اصلی
opening capital U سرمایه اولیه
initial capital U سرمایه اولیه
primary investment U سرمایه گذاری اولیه
capital sum U سرمایه اولیه موسسان شرکت
principals U مایه سرمایه اصلی
principal U مایه سرمایه اصلی
ultimate truths U حقایق اولیه یا اصلی
prototype U نمونه اصلی شکل اولیه
prototypes U نمونه اصلی شکل اولیه
archetypally U مربوط یا شبیه طرح اصلی نمونه اولیه
archetypical U مربوط یا شبیه طرح اصلی نمونه اولیه
archetypal U مربوط یا شبیه طرح اصلی نمونه اولیه
initial vector U مسیر اصلی یا اولیه هواپیمای رهگیر بعد ازشروع رهگیری
rolleron U کنترل پروازی که به عنوان کنترل اولیه و اصلی درموشکهای دارای بال شعاعی بکار رود
initial thrust U نفوذ اولیه نفوذ اصلی
supply price of capital U قیمت عرضه سرمایه اصطلاح کینز در رابطه باهزینه سرمایه گذاری
over capitalised U براورد اضافی سرمایه سرمایه شرکتی را بیش ازاندازه اعلام کردن
capital stock U سهام سرمایه سهامی که به عنوان سرمایه به شرکت اورده میشود
capital consumption allowance U کسر مصرف سرمایه مترادف با استهلاک سرمایه
Ideal City U [شهر موجود در نمونه اولیه و نقشه اولیه]
primary key [کلید اصلی، همچنین کلید اولیه نامیده می شود، یک کلید در یک پایگاه داده رابطه ای است که منحصر به فرد برای هر رکورد است.]
looped U بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
loops U بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
loop U بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
liquidity trap U سرمایه گذاری بسیار کم بوده و سرمایه گذاران ترجیح میدهند که دارائیهای خود رابه شکل پول نقد نگاه دارند
capitalization U تبدیل به سرمایه کردن تجمع سرمایه
disinvestment U سرمایه گذاری منفی سرمایه برداری
basic communication U گزارش یا مدرک اولیه مکاتبات اولیه
preload loading U بارگیری اولیه یا بارگیری قبل از بارگیری اصلی
multiplier principle U اصل ضریب افزایش سرمایه نسبت بین افزایش سرمایه گذاری و بالا رفتن درامد
financier U سرمایه دار سرمایه گذار
financiers U سرمایه دار سرمایه گذار
basic data U دادههای اولیه عناصر اولیه
capital gain U منافع حاصل از فروش یاتعویض اقلام دارایی به قیمتی بیش از ارزش دفتری اضافه ارزش سرمایه سرمایه باز یافته
capitalism U کاپیتالیزم سیستم سرمایه داری سیستم سرمایه گرایی سرمایه داری
VL bus U مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
VL local bus U مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
restoration U احیا و مرمت فرش [برای بازگرداندن فرش به حالت اولیه آن باید علاوه بر استفاده از مواد اولیه، از تجربه کافی نیز برخوردار بود.]
residential investments U سرمایه گذاری مسکن سرمایه گذاری به شکل خانههای مسکونی
basic issue list U اقلام مندرج در فهرست توزیع اولیه اقلام بار مبنای اولیه اقلام شارژ انبار
acceleration principle U یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
desired investment U سرمایه گذاری مطلوب سرمایه گذاری مورد نظر
overcapitalization U سرمایه گذاری بیش ازحد سرمایه گذاری افراطی
dogmatic marxism U مارکسیسم دگماتیک اصطلاح ابداعی لنین برای مارکسیسم اولیه و نیزبیان طرز فکر کسانی که معتقد به رعایت بی کم وکاست اصول اولیه ابراز شده به وسیله مارکس بدون جرح و تعدیل و تصحیح بودند
cooperative scorer U بهره گیرنده از روش سرمایه گذاری مشترک استفاده کننده از سرمایه گذاری مشترک
unintended investment U سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
capital program U برنامه سرمایه گذاری برنامه تولید سرمایه
marginal utility of capital U مطلوبیت نهائی سرمایه فایده نهائی سرمایه
registered capital U سرمایه به ثبت رسیده سرمایه ثبت شده
collapse capitalism U فروپاشی سرمایه داری سقوط سرمایه داری
mastered U سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
masters U سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
master data file U پرونده مشخصات اصلی امادنظامی پروند خصوصیات اصلی اماد
master U سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
acciaccatura U نت سریعی که نیم پرده کوتاه تر ازنت اصلی است وقبل از نت اصلی نواخته میشود
marxist economics U نظام اقتصادی که در ان افکارکارل مارکس و طرفدارانش مد نظر است و بر اساس ان استثمار نظام سرمایه داری سرانجام کارگران را فقیرخواهد ساخت و عاقبت بحرانهای اقتصادی و سقوط نظام سرمایه داری را بوجودخواهد اورد
cobb doglas production function U ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است
on board U که در تخته اصلی یا PCB اصلی قرار دارد
first generation computer U کپی اصلی تصویر یا متن اصلی
staple U جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
stapled U جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
main guard U نیروی جلودار اصلی حفاظ اصلی
stapling U جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
generation U کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
generations U کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
prototypic U وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
prototypal U وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
mainstay U مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
mainstays U مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
anastylosis U [واژه ای برای ساختار دوباره سازی ساختمان با مواد اصلی و بر طبق سیستم ساختار اصلی]
base camp U پایگاه اصلی کمپ اصلی
base unit U یکای اصلی واحد اصلی
fundamental unit U یکای اصلی واحد اصلی
master file U فایل اصلی پرونده اصلی
expansion slots U شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
matters U بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
mattered U بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
matter U بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
mattering U بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
DIMM U سیستم مرتب کردن قط عات حافظه RAM در دوطرف کارت کوچک که قابل درج روی تخته اصلی کامپیوتر است تا حافظه اصلی بروز شود
external U که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
externals U که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
elegant U یک برنامه با کمترین مقدارحافظه اصلی طراحی یک برنامه کارا که با کم کردن تعداد دستورالعملهای بکاربرده شده برای انجام کارهای گوناگون از حداقل ممکن حافظه اصلی استفاده کند
FEP U پردازنده بین منبع ورودی و کامپیوتر اصلی که کار آن این است که داده دریافتی را پیش پردازش کند تا بار کاری کامپیوتر اصلی را کم کند
pilot tunnel U تونل کوچکی که جلو تونل اصلی حفر میشود تا شیب وسمت واقعی تونل اصلی که بایستی حفر گردد تعیین شودو به تونل راهنما معروف است
bodies U 1-بخش اصلی در یک متن 2-بخش اصلی یک برنامه
body U 1-بخش اصلی در یک متن 2-بخش اصلی یک برنامه
authentic document U اصل سند مدارک اصلی سند اصلی
equities U سرمایه
capital intensive U سرمایه بر
equity U سرمایه
turn over U سرمایه
asset U سرمایه
capital U سرمایه
funded U سرمایه
fund U سرمایه
earliest U اولیه
initials U اولیه
early U اولیه
initialed U اولیه
initialing U اولیه
initial U اولیه
initialled U اولیه
initialling U اولیه
raw U اولیه
elementary U اولیه
primal U اولیه
first generation U اولیه
preliminaries U اولیه
primary U اولیه
basic U اولیه
basics U اولیه
fundamental U اولیه
preliminary U اولیه
primeval U اولیه
dispersion U اولیه
rudimentary U اولیه
primitive U اولیه
source U 1-لیست کردن متن به صورت اصلی . 2-لیست کردن برنامه اصلی
capital theory U نظریه سرمایه
joint stock U سرمایه مشترک
capital tax U مالیات بر سرمایه
capital transfers U انتقالات سرمایه
capital turnover U گردش سرمایه
working capital U سرمایه در گردش
capital value U ارزش سرمایه
intellectual capital U سرمایه فکری
tycoons U سرمایه گذارمهم
capitalization U سرمایه گذاری
tycoon U سرمایه گذارمهم
capital gains U سود سرمایه
invested U سرمایه گذاشتن
invested U سرمایه گذاری
capital structure U ساخت سرمایه
invest U سرمایه گذاشتن
invest U سرمایه گذاری
capital structure U بنیان سرمایه
funded U موجودی سرمایه
capitalist U سرمایه گرای
capitalists U سرمایه دار
capitalists U سرمایه گرای
capitalist U سرمایه دار
fund U موجودی سرمایه
investing U سرمایه گذاری
capitalization U سرمایه سازی
stocked U سهام سرمایه
stock U سهام سرمایه
fixed capital U سرمایه ثابت
investor U سرمایه گذار
consumer capital U سرمایه مصرفی
disinvestment U اتلاف سرمایه
mobility of capital U تحرک سرمایه
operating capital U سرمایه در گردش
equity investment U مشارکت در سرمایه
trading capital U سرمایه در گردش
financial capital U سرمایه مالی
national capital U سرمایه ملی
money capital U سرمایه پولی
disinvestment U کاهش سرمایه
investors U سرمایه گذار
physical capital U سرمایه فیزیکی
liquid capital U سرمایه راکد
physical capital U سرمایه غیرپولی
liquid capital U سرمایه نقدی
cash capital U سرمایه نقدی
fluid capital U سرمایه سیال
fluid capital U سرمایه متحرک
human capital U سرمایه انسانی
floating capital U سرمایه متحرک
circulating capital U سرمایه در جریان
constant capital U سرمایه ثابت
consolidated fund U سرمایه ذخیره
fixed property U سرمایه ثابت
flight of capital U فرار سرمایه
circulation capital U سرمایه در گردش
flight of capital U مهاجرت سرمایه
circulating capital U سرمایه در گردش
nominal capital U سرمایه اسمی
investing U سرمایه گذاشتن
social capital U سرمایه اجتماعی
working capacity U سرمایه جاری
yield of capital U بازده سرمایه
bankroll U سرمایه بانک
capitalism U سرمایه گرایی
capitalism U سرمایه داری
investment U سرمایه گذاری
working asset U سرمایه کار
enterprise U سرمایه گذاری
usance U سود سرمایه
capital augmenting U سرمایه افزا
capital asset U سرمایه ثابت
capital appropiation U تخصیص سرمایه
capital agglomeration U تجمع سرمایه
capital accumulation U تراکم سرمایه
capital accumulation U انباشت سرمایه
capital account U حساب سرمایه
transfer of capital U انتقال سرمایه
unfunded U بدون سرمایه
accumulation of capital U تراکم سرمایه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com