Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
supersonic
U
سرعت مافوق صوت
hypersonic
U
سرعت مافوق صوت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
sonic boom
U
صدای برخورد هوا با جلوهواپیمای دارای سرعت مافوق صوت
sonic booms
U
صدای برخورد هوا با جلوهواپیمای دارای سرعت مافوق صوت
supersonic
U
هواپیمای مافوق سرعت صوت با سرعت مافوق سرعت صوت
rarefaction
U
جریان مافوق صوت درمجرای همگرا که در ان فشارکاهش یافته و سرعت شدیداافزایش یابد
transonic
U
سرعت سیال بین مافوق صوت و زیر سرعت صوت
Other Matches
combined speed indicator
U
عقربه نشان دهنده سرعت علمی و عملی سرعت نمای مرکب
speed ring
U
طوقه تطبیق سرعت توپ پدافند هوایی طبله سرعت نما
inflow ratio
U
نسبت سرعت واقعی رتورکرافت به سرعت محیطی نوک تیغه ها
indicated airspeed
U
سرعت تعیین شده بوسیله سرعت نمای هواپیما
burning rate
U
سرعت سوزش مهمات یا خرج سرعت مصرف سوخت
drag
U
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
dragged
U
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
drags
U
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
machine number
U
عدد نسبت سرعت هواپیما به سرعت صوت
true air speed
U
سرعت حقیقی هواپیما یا سرعت تنظیم شده ان
rate of flame propagation
U
سرعت پخش شدن شعله سرعت احتراق
tachometer
U
اندازه گیر سرعت چرخش سرعت سنج
transcendent
U
مافوق
trancscendent
U
مافوق
superordinates
U
مافوق
upmost
U
مافوق
superordinate
U
مافوق
trans-
U
مافوق
superior
U
مافوق
superiors
U
مافوق
hypersonic
U
مافوق فراصوت
preternatural
U
مافوق طبیعی
superiors
U
مافوق بالارتبه
dominant
U
مقتدر مافوق
supersonic
U
مافوق صوت
hypermedia
U
مافوق رسانه
hereinabove
U
مافوق این
past
U
بعد از مافوق
overlord
U
سرور مافوق
overlords
U
سرور مافوق
hypertext
U
مافوق متن
hyperphyscal
U
مافوق طبیعت
supranational
U
مافوق ملیت
superior
U
مافوق بالارتبه
superconducter
U
مافوق هادی
superior order
U
امر مافوق
superior order
U
دستور مافوق
supersensory
U
مافوق احساس
mandates
U
دستور مافوق
mandating
U
دستور مافوق
superhuman
U
مافوق انسانی
mandate
U
دستور مافوق
mandated
U
دستور مافوق
ultrasonics
U
مافوق صوت
variable ratio
U
گیربکسهایی که در ان به منظور ثابت نگاه داشتن سرعت برونگذاشت نسبت تبدیل صرف نظر از سرعت درون گذاشت تغییر میکند
rate of pouring
U
سرعت سیلان سرعت جاری شدن
muzzle velocity
U
سرعت دهانهای سرعت اولیه گلوله
input
U
فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
inputted
U
فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
beyond one's expectation
U
مافوق انتظار کسی
supersonic propeller
U
ملخ مافوق صوت
above
U
مافوق واقع دربالا
supermen
U
موجود مافوق انسان
supersonic
U
علم مافوق صوت
supranational
U
مافوق محدودیتهای ملی
ultra
U
خیلی متعصب مافوق
supramundane
U
مافوق این جهان
supersonic turbine
U
توربین مافوق صوت
suoersonic compressor
U
کمپرسور مافوق صوت
superconducting computers
U
کامپیوترهای مافوق هادی
metagnostic
U
مافوق علم بشر
supersonic nozzle
U
نازل مافوق صوت
superman
U
موجود مافوق انسان
supersonic tunnel
U
تونل باد مافوق صوت
support
U
CI مخصوص که با cpu کار میکند و یک تابع جمع یا عملیات استاندارد را به سرعت انجام میدهد و سرعت پردازش را افزایش میدهد
chocked nozzle
U
خروجی موتور جت که سرعت جریان گازهای خروجی دران به سرعت صوت رسیده است
accelerates
U
سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerated
U
سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerate
U
سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerating
U
سرعت دادن سرعت گرفتن
subsonic
U
با سرعت کمتر از سرعت صوت
hyperphysical
U
خارق العاده مافوق قوه بدنی ومادی
mach hold
U
بستن سرعت ماخ به هواپیما بستن سرعت لازم به هواپیمابه طور خودکار
dragger
U
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
zero wait state
U
که آن قدر سریع است که با سرعت قط عات دیگر در کامپیوتر کار میکند و نیاز نیست به صورت مصنوعی سرعت آن کم شود یا وضعیت انتظار درج شود
it is past cure
U
از علاجش گذشته است مافوق انست که بتوان علاج کرد
cut off velocity
U
سرعت موشک در لحظه جداشدن موتور سرعت صعودنهایی موشک
air plot wind velocity
U
سرعت باد در مسیر هواپیما سرعت باد محاسبه شده
conical flow
U
تئوری جریانهای مافوق صوت روی صفحات مسطح گوشه دار
fasted
U
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fasts
U
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fastest
U
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fast
U
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
declared speed
U
سرعت اعلام شده به ناوگان سرعت استاندارد ناوگان
airspeeds
U
سرعت هواپیما در لحظه پرش با چتر سرعت پرش
airspeed
U
سرعت هواپیما در لحظه پرش با چتر سرعت پرش
command speed
U
سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
super
U
: پیشوندی است بمعنی مربوط ببالا- واقع درنوک چیزی- بالایی- فوق- برتر- مافوق-ارجح-بیشتر و ابر
bow wave
U
موج ضربهای در سرعتهای مافوق صوت که جلوتر از لبه حمله جسمی که فاقد لبههای تیز میباشد بوجود می اید
moustaches
U
سطوح ایرودینامیکی که درقسمت جلوی هواپیمای مافوق صوت با بال دلتا شکل و با زاویه حمله زیاد نصب میگردند
ground speed
U
سرعت دویدن هواپیما در روی باند سرعت دویدن روی باند سرعت گرفتن هواپیما روی زمین
sustained rate
U
سرعت حرکت مداوم سرعت تکرار مداوم
aircraft block speed
U
سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
ultra
U
:پیشوندیست بمعنی " ماورا" وماورا فضا" و ماورا حدودوثغور" و برتراز" و"مافوق "و "فرا"
dragstrip
U
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragway
U
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
critical mach number
U
عدد ماخی که در ان جریانهای شتابدار اطراف یک جسم دربعضی نقاط رفته رفته به سرعتهای مافوق صوت میرسند
fast
U
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
isotach
U
خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
calibrated air speed
U
سرعت هوایی تنظیم شده سرعت تنظیم شده هواپیما
fasted
U
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fastest
U
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fasts
U
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
decelerated
U
از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت
decelerate
U
از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت
decelerates
U
از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت
decelerating
U
از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت
high speed
U
با سرعت زیاد راندن با سرعت زیاد
variable geometry engine
U
موتور مکنده هوای مافوق صوت که بمنظور افزایش راندمان نه تنها شکل ومساحت دهانه ورودی ونازل خروجی بلکه مسیرجریان داخل موتور نیز تغییرکند
unstart
U
انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
erasable
U
قطعه حافظه فقط خواندنی که توسط ولتاژ اعمال شده به سوزن نوشتن آن برنامه ریزی است و داده بهاین سوزن نوشتن اعمال میشود وتوسعه اشعه مافوق بنفش پاک میشود
speed
U
سرعت
speeds
U
سرعت
speeding
U
سرعت
accelerating
U
بر سرعت
low velocity
U
کم سرعت
liner velocity
U
سرعت
line speed
U
سرعت خط
rapidity
U
سرعت
fleety
U
به سرعت
expeditiousness
U
سرعت
tilts
U
سرعت
celerity
U
سرعت
tilt
U
سرعت
tilted
U
سرعت
low velocity
U
با سرعت کم
accelerates
U
بر سرعت
terminal velocity
U
سرعت حد
haste
U
سرعت
speediness
U
سرعت
souic do
U
سرعت
seepage velocity
U
سرعت زه اب
accelerate
U
بر سرعت
promptitude
U
سرعت
accelerated
U
بر سرعت
attack speed
U
سرعت تک
fastness
U
سرعت
pace
U
سرعت
swiftness
U
سرعت
paced
U
سرعت
paces
U
سرعت
rates
U
سرعت
velocity
U
سرعت
fastnesses
U
سرعت
speedy
U
سرعت
rate
U
سرعت
acceleration
U
سرعت
velocities
U
سرعت
directly
U
به سرعت
swiftly
U
به سرعت
average speed
U
سرعت متوسط
accelerometer
U
سرعت سنج
initial velocity
U
سرعت اولیه
acceleration lane
U
خط سرعت گیری
absolute velocity
U
سرعت مطلق
base speed
U
سرعت مبنا
quickness
U
سرعت فوریت
actual velocity
U
سرعت واقعی
wave celerity
U
سرعت موج
speed stability
U
پایداری سرعت
angular velocity
U
سرعت زاویهای
angular speed
U
سرعت زاویهای
speed tests
U
ازمونهای سرعت
apparent velocity
U
سرعت فاهری
speedboating
U
قایقرانی سرعت
wind velocity
U
سرعت باد
with all speed
U
منتهای سرعت
wind speed
U
سرعت باد
airspeed indicator
U
سرعت نما
with rapidity
U
تندی سرعت
speedometer multiplier
U
سرعت سنج
wave velocity
U
سرعت موج
high gear
<idiom>
U
آخر سرعت
speed skating
U
اسکیتینگ سرعت
wave speed
U
سرعت موج
back-pedal
U
به سرعت پسرفتن
jump speed
U
سرعت پرش
to bolt
U
با سرعت دویدن
speed of advance
U
سرعت پیشروی
learning rate
U
سرعت یادگیری
rate of learning
U
سرعت یادگیری
light velocity
U
سرعت نور
speed indicator
U
سرعت نما
liner velocity
U
بردار سرعت
limiting speed
U
سرعت محدود
speed controls
U
نافم سرعت
speed control
U
کنترل سرعت
linear speed
U
سرعت خطی
acceleration
سرعت دادن
initial velocity
U
سرعت اغازی
speed limits
U
سرعت مجاز
speed limit
U
سرعت مجاز
back-pedalled
U
به سرعت پسرفتن
back-pedalling
U
به سرعت پسرفتن
back-pedals
U
به سرعت پسرفتن
deep freeze
U
به سرعت منجمدکردن
deceleration
U
کاهش سرعت
instantaneous velocity
U
سرعت لحظهای
instantaneous velocity
U
سرعت انی
deep freezes
U
به سرعت منجمدکردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com