Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
ground speed
U
سرعت زمینی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
army component
U
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
ground liaison
U
گروه رابط زمینی در فرودگاه شکاریهاربط زمینی
goldie lock
U
فرمان پست رادار زمینی به هواپیما دایر بر اینکه رادارکنترل زمینی هدایت هواپیمارا بعهده گرفته است
army landing forces
U
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
army commander
U
فرمانده نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات فرمانده قسمت زمینی
combined speed indicator
U
عقربه نشان دهنده سرعت علمی و عملی سرعت نمای مرکب
speed ring
U
طوقه تطبیق سرعت توپ پدافند هوایی طبله سرعت نما
inflow ratio
U
نسبت سرعت واقعی رتورکرافت به سرعت محیطی نوک تیغه ها
burning rate
U
سرعت سوزش مهمات یا خرج سرعت مصرف سوخت
indicated airspeed
U
سرعت تعیین شده بوسیله سرعت نمای هواپیما
ground signals
U
سیستم علایم بصری زمینی سیستم مخابره علایم زمینی مستقر در فرودگاه
drag
U
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
drags
U
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
dragged
U
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
army aircraft
U
هواپیمایی نیروی زمینی هواپیماهای نیروی زمینی
yam
U
سیب زمینی هندی سیب زمینی شیرین
yams
U
سیب زمینی هندی سیب زمینی شیرین
machine number
U
عدد نسبت سرعت هواپیما به سرعت صوت
rate of flame propagation
U
سرعت پخش شدن شعله سرعت احتراق
true air speed
U
سرعت حقیقی هواپیما یا سرعت تنظیم شده ان
tachometer
U
اندازه گیر سرعت چرخش سرعت سنج
variable ratio
U
گیربکسهایی که در ان به منظور ثابت نگاه داشتن سرعت برونگذاشت نسبت تبدیل صرف نظر از سرعت درون گذاشت تغییر میکند
rate of pouring
U
سرعت سیلان سرعت جاری شدن
muzzle velocity
U
سرعت دهانهای سرعت اولیه گلوله
input
U
فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
inputted
U
فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
support
U
CI مخصوص که با cpu کار میکند و یک تابع جمع یا عملیات استاندارد را به سرعت انجام میدهد و سرعت پردازش را افزایش میدهد
chocked nozzle
U
خروجی موتور جت که سرعت جریان گازهای خروجی دران به سرعت صوت رسیده است
accelerate
U
سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerates
U
سرعت دادن سرعت گرفتن
subsonic
U
با سرعت کمتر از سرعت صوت
accelerating
U
سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerated
U
سرعت دادن سرعت گرفتن
mach hold
U
بستن سرعت ماخ به هواپیما بستن سرعت لازم به هواپیمابه طور خودکار
dragger
U
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
zero wait state
U
که آن قدر سریع است که با سرعت قط عات دیگر در کامپیوتر کار میکند و نیاز نیست به صورت مصنوعی سرعت آن کم شود یا وضعیت انتظار درج شود
air plot wind velocity
U
سرعت باد در مسیر هواپیما سرعت باد محاسبه شده
cut off velocity
U
سرعت موشک در لحظه جداشدن موتور سرعت صعودنهایی موشک
transonic
U
سرعت سیال بین مافوق صوت و زیر سرعت صوت
fasts
U
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fastest
U
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fast
U
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fasted
U
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
airspeed
U
سرعت هواپیما در لحظه پرش با چتر سرعت پرش
declared speed
U
سرعت اعلام شده به ناوگان سرعت استاندارد ناوگان
airspeeds
U
سرعت هواپیما در لحظه پرش با چتر سرعت پرش
supersonic
U
هواپیمای مافوق سرعت صوت با سرعت مافوق سرعت صوت
command speed
U
سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
ground speed
U
سرعت دویدن هواپیما در روی باند سرعت دویدن روی باند سرعت گرفتن هواپیما روی زمین
sustained rate
U
سرعت حرکت مداوم سرعت تکرار مداوم
aircraft block speed
U
سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
dragway
U
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragstrip
U
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
agrarian
U
زمینی
territorial
U
زمینی
tumbling
U
زمینی
predial or prae
U
زمینی
sub astral
U
زمینی
terrene
U
زمینی
earth-bound
U
زمینی
terraneous
U
زمینی
tellurian
U
زمینی
terrestrial
U
زمینی
sublunary
U
زمینی
sublunar
U
زمینی
earthly
U
زمینی
subaerial
U
رو زمینی
landed a
U
زمینی
terrestrial
U
وضعیت زمینی
gullies
U
دالان زمینی
gulleys
U
دالان زمینی
earthy
U
زمینی دنیوی
landmines
U
مین زمینی
monkey nut
U
بادام زمینی
perigee
U
حضیض زمینی
landmine
U
مین زمینی
gully
U
دالان زمینی
armies
U
نیرو زمینی
earth nut
U
بادام زمینی
suberranean
U
زیر زمینی
subterraneous
U
زیر زمینی
tellurian matter
U
ماده زمینی
terrain corridor
U
دالان زمینی
terrain return
U
اکوی زمینی
terraqueous
U
زمینی ودریایی
terrestrial radiation
U
تابشهای زمینی
terrestrial refraction
U
شکست زمینی
army
U
نیرو زمینی
peanut
U
بادام زمینی
floor lamp
U
اباژور زمینی
ground position
U
موقعیت زمینی
ground return
U
بازتاب زمینی
ground return
U
برگشت زمینی
ground surveillance
U
مراقبت زمینی
ground surveillance
U
تجسس زمینی
ground track
U
مسیر زمینی
ground wave
U
موج زمینی
ground waves
U
امواج زمینی
groundling
U
گیاه زمینی
bonus pass
U
پاس زمینی
ground position
U
ایستگاه زمینی
ground observer
U
دیدبان زمینی
graze burst
U
ترکش زمینی
ground circuit
U
مدار زمینی
ground control
U
کنترل زمینی
ground fire
U
تیر زمینی
ground force
U
نیروی زمینی
ground forces
U
نیروی زمینی
ground forces
U
نیروهای زمینی
ground liaison
U
رابط زمینی
ground nut
U
بادام زمینی
ground observation
U
دیدبانی زمینی
hypogeal
U
زیر زمینی
hypogeous
U
زیر زمینی
hypogean
U
زیر زمینی
groundnuts
U
بادام زمینی
groundnut
U
بادام زمینی
land force n
U
نیروی زمینی
potatoes
U
سیب زمینی
potato
U
سیب زمینی
murphy
U
سیب زمینی
praties
U
سیب زمینی
tater
U
سیب زمینی
overland mail
U
پست زمینی
peanuts
U
پسته زمینی
peanuts
U
بادام زمینی
mail gram
U
پست زمینی
land tail
U
بنه زمینی
infernal regions
U
دیارزیر زمینی
army general staff
U
ستادنیروی زمینی
army forces
U
نیروهای زمینی
army attache
U
وابسته زمینی
land combat
U
نبرد زمینی
apogee
U
اوج زمینی
land forces
U
نیروی زمینی
ground antenna
U
انتن زمینی
earth antenna
U
انتن زمینی
antenna ground
U
انتن زمینی
land mine
U
مین زمینی
peanut
U
پسته زمینی
standard lamp
[British]
U
آباژور زمینی
floor lamp
[American]
U
آباژور زمینی
standard lamps
[British]
U
آباژورهای زمینی
floor lamps
[American]
U
آباژورهای زمینی
crisps
U
سیب زمینی برشته
subterranean roots
U
ریشههای زیر زمینی
subways
U
ترن زیر زمینی
surface mission
U
ماموریت دفاع زمینی
tumbler
U
ژیمناست زمینی کار
army depot
U
امادگاه نیروی زمینی
kidney potato
U
سیب زمینی سرخ
army post office
U
پستخانه نیروی زمینی
cadastral survey
U
نقشه برداری زمینی
army reserve
U
احتیاط نیروی زمینی
army staff
U
ستاد نیروی زمینی
jerusalem a
U
سیب زمینی ترشی
ground loom
U
دار زمینی
[قالی]
asphaltum
U
قیر زمینی اسفالت
potato
U
انواع سیب زمینی
army corps
U
سپاههای نیروی زمینی
chipmunk
U
موش خرمای زمینی
survey
U
نقشه برداری زمینی
chipmunks
U
موش خرمای زمینی
tumblers
U
ژیمناست زمینی کار
surveyed
U
نقشه برداری زمینی
telluric
U
دارای تلوریوم زمینی
undercroft
U
اتاق زیر زمینی
tellurous
U
دارای تلوریوم زمینی
surveys
U
نقشه برداری زمینی
land tail
U
باقیمانده زمینی یکان
army artillery
U
توپخانه نیروی زمینی
mashed potatoes
U
پوره سیب زمینی
army aviator
U
خلبان نیروی زمینی
land carriage
U
بار کشی زمینی
potatoes
U
انواع سیب زمینی
peanut butter
U
خمیر بادام زمینی
armies
U
ارتش نیروی زمینی
army base
U
پادگان نیروی زمینی
army
U
ارتش نیروی زمینی
army base
U
پایگاه نیروی زمینی
landmark
U
علامت مشخصه زمینی
table water
U
سفره اب زیر زمینی
landmarks
U
علامت مشخصه زمینی
latitude band
U
نوار عرضی زمینی
dower
U
سوراخ زیر زمینی
subways
U
راه زیر زمینی
geocentric latitude
U
عرض جغرافیایی زمینی
secretary of the army
U
وزیر نیروی زمینی
potato salad
U
سالاد سیب زمینی
geomorphic
U
شبیه بزمین زمینی
sweet potato
U
سیب زمینی شیرین
sweet potatoes
U
سیب زمینی شیرین
rhizmatous
U
مانندساقه زیر زمینی
subway
U
ترن زیر زمینی
rootstock
U
ساقه زیر زمینی
floor exercise
U
حرکات زمینی ژیمناستیک
extraterrestrial radiation
U
تابشهای ماوراء زمینی
field survey
U
نقشه برداری زمینی
ground survey
U
نقشه برداری زمینی
department of the army
U
وزارت نیروی زمینی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com