English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 28 (1 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
Chancellor U سردبیر سفارت
Chancellors U سردبیر سفارت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
redactor U سردبیر
embassage U مقام سفارت مقام ایلچی سفارت
editor U سردبیر روزنامه
ambassadorship U سفارت
embassy U سفارت
legations U سفارت
embassies U سفارت
legation U سفارت
the british legation U سفارت انگلیس
secretary of embassy U منشی سفارت
secretary of embassy U دبیر سفارت
nunciature U سفارت پاپ
ambassadorial U وابسته به سفارت
embassy U سفارت کبری
charge d'affaires U کاردار سفارت
charge d'affaires U نایب سفارت
embassies U سفارت کبری
to send upon an e U به سفارت اعزام کردن
to send upon an e U مامور سفارت کردن
internuncio U کفیل سفارت پاپ
embassies U ایلچی گری سفارت خانه
embassy U ایلچی گری سفارت خانه
embassy U سفارت کبری نماینده ویژهای که نزد دولت خارجی فرستاده شود
embassies U سفارت کبری نماینده ویژهای که نزد دولت خارجی فرستاده شود
staffer U مخبر روزنامه سردبیر روزنامه
staffers U مخبر روزنامه سردبیر روزنامه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com