Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
ramp
U
سربالایی اتصال
ramps
U
سربالایی اتصال
slip road
U
سربالایی اتصال
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
male connector
U
ورودی با سوزنهای اتصال که وارد اتصال سادگی میشود تا اتصال الکتریکی برقرار میکند
plug compatible
U
دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
ascent
U
سربالایی
ascents
U
سربالایی
upgrade
U
سربالایی
acclivity
U
سربالایی
up hill
U
سربالایی
upgraded
U
سربالایی
upgrades
U
سربالایی
upgrading
U
سربالایی
rise
U
سربالایی
rises
U
سربالایی
slope
U
سربالایی کجی
slope
U
شیب سربالایی
bent
U
سرازیری سربالایی
hair line
U
خط سربالایی دراخرحروف
slopes
U
شیب سربالایی
slopes
U
سربالایی کجی
sloped
U
سربالایی کجی
sloped
U
شیب سربالایی
upping
U
سپری شده سربالایی
high climb
U
مسابقه اتومبیلرانی سربالایی
up
U
سپری شده سربالایی
upped
U
سپری شده سربالایی
up hill
U
سربالا شیب سربالایی
layer
U
لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
patches
U
کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
patch
U
کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
layers
U
لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
PPP
U
پروتکل تامین کننده اتصال شبکه روی اتصال آسنکرون
fibre
U
نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
connector
U
وسیله فیزیکی با چندین اتصال فلزی که به وسایل اجازه اتصال به سادگی می دهند
fiber
U
نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
fibres
U
نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
contacted
U
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacting
U
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacts
U
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contact
U
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
moorings
U
سیمهای اتصال مسلح کننده مین سیم اتصال
DB connector
U
اتصال به شکل D که معمولاگ به صورت دو ردیف سوزن است برای اتصال وسایل ارسال داده
swivelled
U
اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
linkages
U
مجموعه اتصال اتصال متصل کردن
linkage
U
مجموعه اتصال اتصال متصل کردن
swivels
U
اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
drawbar
U
بازوی اتصال سهم اهرم اتصال
swivel
U
اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
RJ connector
U
نام عمومی برای اتصال هشت سوزنی که درشبکههای BuneT برای اتصال کابل UTP به کار می رود
cascade connection
U
اتصال کاسکاد اتصال پلهای
leads
U
قطب اتصال سیم اتصال
ramp
U
سینه کش اتصال فراز اتصال
terminals
U
محل اتصال پیچ اتصال
terminal
U
محل اتصال پیچ اتصال
slip road
U
سینه کش اتصال فراز اتصال
lead
U
قطب اتصال سیم اتصال
ramps
U
سینه کش اتصال فراز اتصال
T connector
U
اتصال Coa xial به شکل حرف T که دو کابل باریک loaxial را با دو شاخههای BNC بهم وصل میکند و اتصال سومی برای کابل دیگر یا کارت واسط شبکه ایجاد میکند
interface
U
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
interfaces
U
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
subscriber's line
U
اتصال تلفنی هادی اتصال هادی مشترک
colligation
U
اتصال
concatenate
U
اتصال
conjuncture
U
اتصال
connect node
U
کد اتصال
connectivity
U
اتصال
abutment
U
اتصال
abjoint
U
بی اتصال
connector
U
اتصال
bindings
U
اتصال
conjunctions
U
اتصال
conjunction
U
اتصال
nexus
U
اتصال
suspensions
U
اتصال
single u butt joint
U
اتصال لب به لب "یو"
connection line
U
خط اتصال
single u butt weld
U
اتصال لب به لب "یو"
jump joint
U
اتصال لب به لب
butt joint riveting
U
اتصال لب به لب
incorporation
U
اتصال
contact
U
اتصال
contacted
U
اتصال
butt joint
U
اتصال لب به لب
contacting
U
اتصال
clutch dog
U
فک اتصال
contacts
U
اتصال
suspension
U
اتصال
joint
U
اتصال
seam
U
خط اتصال
seams
U
خط اتصال
fusion
U
اتصال
fusions
U
اتصال
inosculation
U
اتصال
network
U
اتصال
networks
U
اتصال
lead wire
U
خط اتصال
law of continvity
U
اتصال
lap joint
U
اتصال لب به لب
interconnetion
U
اتصال
attach
U
اتصال
attaches
U
اتصال
bonding
U
اتصال
attaching
U
اتصال
coitus
U
اتصال
fitting
U
اتصال
continuity
U
اتصال
juncture
U
اتصال
hitch
U
اتصال
hitched
U
اتصال
hitches
U
اتصال
coupling
U
اتصال
hitching
U
اتصال
bounding
U
اتصال
scarf
U
اتصال
scarfs
U
اتصال
union
U
اتصال
unions
U
اتصال
interconnection
U
اتصال
link
U
اتصال
connexions
U
اتصال
connection
U
اتصال
tie line
U
خط اتصال
cutter link
U
اتصال
binding
U
اتصال
junctions
U
اتصال
wiring
U
اتصال
tie down
U
اتصال
v joint
U
اتصال "وی "
junction
U
اتصال
symphysis
U
اتصال
fitting joint
U
اتصال مناسب
floating
U
فاقدوسیله اتصال
female connector
U
اتصال ماده
flang joint
U
اتصال لبه
receptacles
U
سیم اتصال
compounded
U
اتصال مرکب
accolade
U
خط اتصال اکولاد
jacks
U
انبر اتصال
receptacle
U
سیم اتصال
accolades
U
خط اتصال اکولاد
finger joint
U
اتصال انگشتی
faulty connrction
U
اتصال معیوب
double u butt joint
U
اتصال لب به لب یو دوبل
synchronising
U
با هم اتصال دادن
synchronised
U
با هم اتصال دادن
synchronises
U
با هم اتصال دادن
synchronize
U
با هم اتصال دادن
synchronizes
U
با هم اتصال دادن
double junction
U
اتصال مضاعف
fitting
U
قطعه اتصال
drag bar
U
میله اتصال
physical connection
U
اتصال مادی
exhaust connection
U
اتصال خروجی
electrical connector
U
اتصال برق
electrical bounding
U
اتصال الکتریکی
electric connection
U
اتصال الکتریکی
earthing
U
اتصال زمین
compound
U
اتصال کمپوند
drag link
U
اتصال کششی
compound
U
اتصال مرکب
connection to ventilator
U
اتصال به هواکش
idle trunck
U
خط اتصال ازاد
capacity ground
U
اتصال به فرفیت
pipe connection
U
اتصال لوله
ward leonard control
U
اتصال لئونارد
junction box
U
جعبه اتصال
junction boxes
U
جعبه اتصال
coupling
U
جفت اتصال
pendants
U
طناب اتصال
pendant
U
طناب اتصال
compounds
U
اتصال مرکب
idle junction
U
اتصال ازاد
sling
U
تسمه اتصال
slinging
U
تسمه اتصال
slings
U
تسمه اتصال
tap
U
اتصال وسط
tapped
U
اتصال وسط
tapping
U
اتصال وسط
link
U
عضو اتصال
welded joint
U
اتصال جوش
y connection
U
اتصال شلواری
copula
U
وسیله اتصال
grid cap
U
اتصال شبکه
fusion cone
U
مخروطی اتصال
fusible link
U
اتصال گداختنی
fuse post
U
اتصال فیوز
grid terminal
U
اتصال شبکه
compounds
U
اتصال کمپوند
compounded
U
اتصال کمپوند
contact lever
U
اهرم اتصال
zigzag connection
U
اتصال زیگزاگ
grid clip
U
اتصال شبکه
copulas
U
وسیله اتصال
haunched connection
U
اتصال ماهیچهای
y connection
U
اتصال ستاره
gusset plate
U
صفحه اتصال
ground joint
U
اتصال سنبادهای
ground conection
U
اتصال زمین
y winding
U
اتصال ستاره
flang joint
U
اتصال سرلوله
durham
U
اتصال فاضلاب
connecting branch
U
اتصال یا پیوستگی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com