Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
ventre a terre
U
سراسیمه باشتاب هرچه بیشتر شکم بزمین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
full drive
U
باشتاب هرچه بیشتر
full pelt
U
با شتاب هرچه بیشتر سراسیمه
with all speed
U
باشتابی هرچه بیشتر باسرعتی هرچه تمامتر
i ran as quick as i could
U
هرچه میتوانستم تند دویدم به تندی هرچه بیشتر دویدم
as soon as possible
U
بزودی هرچه بیشتر
at full pelt
U
با شتاب هر چه بیشتر سراسیمه
You have to watch your diet more
[carefully]
and get more exercise.
U
شما باید بیشتر به تغذیه خود توجه و بیشتر ورزش بکنید.
hastily
U
باشتاب
summaries
U
باشتاب
summary
U
باشتاب
to do a thing in haste
U
باشتاب
hotfoot
U
باشتاب
in a hasty manner
U
باشتاب
bandwidth
U
صفحه تصویرهای با resolution بیشتر پیکسل در فضای بیشتری نمایش میدهد و به ورودی سریع و پهنای بلند بیشتر نیاز دارند
to run rup
U
باشتاب ساختن
to run away with
U
باشتاب پذیرفتن
apace
U
باشتاب بی درنگ
scribbling
U
باشتاب نوشتن
scribbles
U
باشتاب نوشتن
scribbled
U
باشتاب نوشتن
scribble
U
باشتاب نوشتن
hurry scurry
U
باشتاب انجام شده
hurry skurry
U
باشتاب انجام شده
crams
U
باشتاب یاد گرفتن
crammed
U
باشتاب یاد گرفتن
cram
U
باشتاب یاد گرفتن
cramming
U
باشتاب یاد گرفتن
hurries
U
بستوه اوردن باشتاب انجام دادن
hurry
U
بستوه اوردن باشتاب انجام دادن
hurrying
U
بستوه اوردن باشتاب انجام دادن
whatever
U
هرچه
so far forth as
U
هرچه
whatsoever
U
هرچه
headlong
U
سراسیمه
he first
U
سراسیمه
neck and crop
U
سراسیمه
head-first
U
از سر سراسیمه
topsail
U
سراسیمه
head first
U
از سر سراسیمه
slap-bang
U
سراسیمه
slap bang
U
سراسیمه
headforemost
U
از سر سراسیمه
pell-mell
U
سراسیمه
hotfoot
U
سراسیمه
as much as possible
U
هرچه میتوان
early as possible
U
هرچه زودتر
come what may!
U
هرچه میخواهیدبشود
cypres
U
هرچه نزدیکتر
what
U
هرچه انچه
bethatari may
U
هرچه باداباد
the sooner the better
U
هرچه زودتربهتر
kalon
U
هرچه زیباست
unawares
U
غفلتا سراسیمه
unaware
U
غفلتا سراسیمه
stun
U
سراسیمه کردن
stunned
U
سراسیمه کردن
stuns
U
سراسیمه کردن
fluster
U
سراسیمه کردن
flustered
U
سراسیمه کردن
flustering
U
سراسیمه کردن
flusters
U
سراسیمه کردن
flutter
U
حرکت سراسیمه
fluttered
U
حرکت سراسیمه
flutters
U
حرکت سراسیمه
shock
U
سراسیمه کردن
shocked
U
سراسیمه کردن
shocks
U
سراسیمه کردن
hotfoot
U
سراسیمه رفتن
agitate
U
سراسیمه کردن
agitates
U
سراسیمه کردن
to put in a flutter
U
سراسیمه کردن
flutteringly
U
لرزان سراسیمه
pell mell
U
سراسیمه پراشوب
fluttering
U
حرکت سراسیمه
headfirst
U
ازسر سراسیمه
at all hazard
U
هرچه بادا باد
However much he tried .
U
هرچه سعی کرد
full drive
U
بسرعت هرچه تمامتر
At the top of ones voice .
U
با صدای هرچه بلند تر
at all adventures
U
هرچه پیش اید
come what may!
U
هرچه بادا باد
to a hair
U
بادقتی هرچه تمامتر
to ride hell for leather
U
باتندی هرچه بیشترتاختن
flutter
U
سراسیمه بودن لرزاندن
flutters
U
سراسیمه بودن لرزاندن
fluttered
U
سراسیمه بودن لرزاندن
flurries
U
بادناگهانی سراسیمه کردن
flurry
U
بادناگهانی سراسیمه کردن
to be in a flutter
U
سراسیمه یا اشفته بودن
fluttering
U
سراسیمه بودن لرزاندن
aground
U
بزمین
All his belongings were stolen .
U
هرچه داشت بردند (دزدیدند)
With utmost care.
U
با دقت تمام (هرچه تمامتر )
let him do his worst
U
هرچه ازدستش برمیاید بکند
he sold the good ones
U
هرچه خوب داشت فروخت
pot luck
U
هرچه دردیگ پیدا شود
pay the piper
U
هرچه پول میدهی اش میخوری
panic struck
U
دست پاچه بی جهت سراسیمه
panic stricken
U
دست پاچه بی جهت سراسیمه
fells
U
بزمین زدن
To stamp the ground .
U
با پا بزمین کوبیدن
land
U
بزمین نشستن
ground
U
بزمین نشستن
fell
U
بزمین زدن
felled
U
بزمین زدن
felling
U
بزمین زدن
land vi
U
بزمین رسیدن
overbear
U
بزمین زدن
To fall head first .
U
با سر بزمین خوردن
to cast down
U
بزمین زدن
to hew down
U
بزمین افکندن
set down
U
بزمین گذاشتن
landed
U
وابسته بزمین
to hurl down
U
بزمین زدن
to knock down
U
بزمین زدن
to laylow
U
بزمین زدن
to lick the dust
U
بزمین خوردن
to measure one'd length
U
رو بزمین خوابیدن
to set down
U
بزمین گذاشتن
come and take p luck with us
U
بفرمایدبرویم منزل هرچه پیداشدباهم می خوریم
whatsoever he doeth shall p
U
هرچه میکند نیک انجام خواهد شد
i lent him what money i had
U
هرچه پول داشتم به او وام دادم
soon ripe soon rotten
U
هرچه زود براید دیر نپاید
After all, she is your mother.
هرچه باشد بالاخره مادرت است.
captive balloon
U
بالون بزمین بسته
rootle
U
پوز بزمین زدن
geomorphic
U
شبیه بزمین زمینی
The plan landed .
U
هواپیما بزمین نشست
to bring to ruin
U
فناکردن بزمین زدن
the horse paws the ground
U
اسب سم بزمین میزنند
knock down
U
باضربت بزمین کوبیدن
landing
U
بزمین نشستن هواپیما
landings
U
بزمین نشستن هواپیما
to clatter down
U
با صدا بزمین افتادن
whaterer
U
هرچه انچه هرانچه هرقدر هیچ گونه
anticlimaxes
U
بیانی که هرچه پیش می روداهمیتش کمتر میشود
anticlimax
U
بیانی که هرچه پیش می روداهمیتش کمتر میشود
floored
U
بزمین زدن شکست دادن
trailer
U
گیاهی که بزمین یا در ودیوار میچسبد
stratus
U
ابر گسترده ونزدیک بزمین
floor
U
بزمین زدن شکست دادن
lobbed
U
چیزی راسنگین بزمین زدن
lob
U
چیزی راسنگین بزمین زدن
floors
U
بزمین زدن شکست دادن
lobbing
U
چیزی راسنگین بزمین زدن
handstands
U
دست ها بزمین وپاهادر هوا
handstand
U
دست ها بزمین وپاهادر هوا
fall out
U
ذرات رادیواکتیوی که از جو بزمین میریزد
to lay down ones arms
U
سلاح خودرا بزمین گذاشتن
to lay by the heels
U
در بند نهادن بزمین زدن
trailers
U
گیاهی که بزمین یا در ودیوار میچسبد
lobs
U
چیزی راسنگین بزمین زدن
gibus
U
کلاه نرمی که دراپرابرسرمیگذارندبرای اینکه هرچه بران مشت بزنند
clicks
U
صدای حاصله از خوردن سم اسب بزمین
kite balloon
U
یکجوربالن بزمین بسته که به بادبادک درازمیماند
click
U
صدای حاصله از خوردن سم اسب بزمین
clicked
U
صدای حاصله از خوردن سم اسب بزمین
drive
U
چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
drives
U
چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
to knock down
U
زمین زدن بامشت بزمین انداختن ازپادراوردن
land tie
U
تیر یا جرزی که قسمتی ازدیوار را بزمین اتصال میدهد
people who live in glass houses should not throw stones
<idiom>
U
هرچه را برای خود میپسندی برای دیگران هم ب"سند
punt
U
ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punted
U
ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punts
U
ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
whateer
U
هرانچه انچه هرانچه هرقدر هرچه
predial slaves
U
بردگان وابسته بزمین بردگان زراعتی
steer roping
U
کمند انداختن به گاو ونگهداشتن ناگهانی اسب برای انداختن گاو بزمین
large adv
U
بیشتر
mainly
U
بیشتر
more than
U
بیشتر از
more and more
U
هی بیشتر
furthered
U
بیشتر
more
U
بیشتر
furthers
U
بیشتر
further
U
بیشتر
furthering
U
بیشتر
mostly
U
بیشتر
principally
U
بیشتر
as much as possible
U
هر چه بیشتر
it is mostly iron
U
بیشتر
rather
U
بیشتر
for the most part
U
بیشتر
the more
U
بیشتر
as early aspossible
U
هر چه بیشتر
the more better the best
U
هر چه بیشتر
accelerator winding
U
سیم پیچی سری که در تنظیم کنندههای ولتا از نوع نوسان ساز با باز شدن دوسر پلاتین میدان مغناطیسی را به سرعت کاهش میدهد وباعث بسته شدن هرچه سریعتر پلاتین میشود
better part
U
قسمت بیشتر
by superir wisdom
U
با خرد بیشتر
major
U
بیشتر اعظم
multichannel
U
با بیشتر از یک کانال
most people
U
بیشتر مردم
majoring
U
بیشتر اعظم
majored
U
بیشتر اعظم
better
U
نیکوتر بیشتر
more and more
U
بیشتر ازبیشتر
most of them
U
بیشتر انها
the most that i can do
U
بیشتر انها
in the main
U
بیشتر اصلا
hypercard
U
یات بیشتر
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com