Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
venriloquism
U
سخن گفتن بدانسان که گمان کنندصداازجای ....دهان بیرون میاید
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Santa Claus
U
شخص موهومی که کودکان گمان میبرند درشب عیدمیلادمسیح میاید
egg tooth
U
نوک جوجه ازتخم درنیامده که با ان پوست تخم راشکسته بیرون میاید
ejaculating
U
از دهان بیرون پراندن
ejaculate
U
از دهان بیرون پراندن
ejaculates
U
از دهان بیرون پراندن
ejaculated
U
از دهان بیرون پراندن
blurt
U
از دهان بیرون انداختن
drivel
U
اب دهان جاری ساختن از دهن یا بینی جاری شدن دری وری سخن گفتن
to turn out
U
بیرون دادن بیرون کردن سوی بیرون برگرداندن بیرون اوردن امدن
accentually
U
بدانسان که تکیه صدارانشان دهد
i stated the facts
U
چگونگی را بدانسان که بودبیان کردم
slaver
U
گلیز مالیدن بزاق از دهان ترشح کردن اب افتادن دهان
slaver
U
اب دهان اب دهان روان ساختن چاپلوسی کردن
rictus
U
گشادی دهان چاک دهان پرندگان
To pass the news by word of mouth .
U
خبری را در دهان به دهان پخش کردن
to pack a jury
U
جورکردن و برگزیدن اعضای هئیت منصفه بدانسان که طرافداری از شخص بنماید
to interlock levers
U
اهرم هارابهم پیوستن بدانسان که هرکدام راتکان دهندهمه باهم تکان می خورد
kiss of life
U
تنفس مصنوعی دهان به دهان
stomal
U
دهان دار وابسته به دهان
expired air method
U
روش دهان به دهان method mouth to mouth :syn
to strain at a gnat
U
ازدروازه بیرون نرفتن وازچشم سوزن بیرون رفتن
it snows
U
برف میاید
prices are sagging
U
قیمتهاپایین میاید
i feel sleepy
U
خوابم میاید
it reeks of blood
U
بوی خون از ان میاید
This dress suits me .
U
این لباس به من میاید.
greeted
U
درود گفتن تبریک گفتن
greet
U
درود گفتن تبریک گفتن
to answer in the a
U
اری گفتن بله گفتن
greets
U
درود گفتن تبریک گفتن
his manners smackofselfishness
U
بوی خودپسندی از رفتارش میاید
it thunders
U
صدای اسمان غرغره میاید
witjout
U
بی بدون بیرون بیرون از درخارج فاهرا
ace
U
میباشد که بصورت ترکیب با سایرکلمات میاید
gerunds
U
باخرفعل بدست میاید اسم مصدر
aces
U
میباشد که بصورت ترکیب با سایرکلمات میاید
gerund
U
باخرفعل بدست میاید اسم مصدر
gluten
U
سریشمی که ازشاخ واستخوان بدست میاید
eider down
U
پرنرمی که ازمرغابی شمالی بدست میاید
growl
U
خرناس کشیدن صدایی که از نای سگ خشمگین بر میاید
dry ice
U
یخی که از جامدکردن اکسید دو کربن بدست میاید
growls
U
خرناس کشیدن صدایی که از نای سگ خشمگین بر میاید
mannose
U
ماده قندی که ازاکسیداسیون مانیتول بدست میاید
internal evidence
U
مدارک یا گواهی که از درون چیزی بدست میاید
growling
U
خرناس کشیدن صدایی که از نای سگ خشمگین بر میاید
growled
U
خرناس کشیدن صدایی که از نای سگ خشمگین بر میاید
green corn
U
ذرت هندی که نارس بکار طبخ میاید
gametocyte
U
سلولی که تقسیم شده و از ان سلول جنسی بوجود میاید
efflore scence
U
قشر سفید رنگی که در سطح بتن بوجود میاید
labdanum
U
ماده معطر تلخی که از انواع لادن بدست میاید
extravasate
U
ازمجرای طبیعی بیرون رفتن ازمجرای خود بیرون انداختن بداخل بافت ریختن
eject
U
بیرون راندن بیرون انداختن
outward bound
U
عازم بیرون روانه بیرون
ejects
U
بیرون راندن بیرون انداختن
ejecting
U
بیرون راندن بیرون انداختن
ejected
U
بیرون راندن بیرون انداختن
extrusion
U
بیرون اندازی بیرون امدگی
metaprotein
U
هریک از مشتقات پروتئین که از فعل وانفعال اسید وقلیابدست میاید
guinea pigs
U
خوکچه هندی انسان یا حیوانی که روی ان ازمایش بعمل میاید
guinea pig
U
خوکچه هندی انسان یا حیوانی که روی ان ازمایش بعمل میاید
do
U
این کلمه درابتدای جمله بصورت علامت سوال میاید
godchildren
U
طفلی که در موقع تعمید به پسر خواندگی روحانی شخص در میاید
godchild
U
طفلی که در موقع تعمید به پسر خواندگی روحانی شخص در میاید
sputters
U
تند ومغشوش سخن گفتن باخشم سخن گفتن
sputter
U
تند ومغشوش سخن گفتن باخشم سخن گفتن
sputtered
U
تند ومغشوش سخن گفتن باخشم سخن گفتن
jelled
U
ماده ژلاتینی چسبناکی که در نتیجه بسته شدن موادچسبنده بوجود میاید
gelling
U
ماده ژلاتینی چسبناکی که در نتیجه بسته شدن موادچسبنده بوجود میاید
gels
U
ماده ژلاتینی چسبناکی که در نتیجه بسته شدن موادچسبنده بوجود میاید
jelling
U
ماده ژلاتینی چسبناکی که در نتیجه بسته شدن موادچسبنده بوجود میاید
jells
U
ماده ژلاتینی چسبناکی که در نتیجه بسته شدن موادچسبنده بوجود میاید
gel
U
ماده ژلاتینی چسبناکی که در نتیجه بسته شدن موادچسبنده بوجود میاید
gelled
U
ماده ژلاتینی چسبناکی که در نتیجه بسته شدن موادچسبنده بوجود میاید
guess
U
گمان
impression
U
گمان
surmising
U
گمان
they suspect him of lying
U
گمان
guessed
U
گمان
surmised
U
گمان
impressions
U
گمان
idea
U
گمان
surmises
U
گمان
ideas
U
گمان
conjecture
U
گمان
assumption
U
گمان
opinion
U
گمان
opinions
U
گمان
surmise
U
گمان
guesses
U
گمان
thought
U
گمان
thoughts
U
گمان
i suppose so
U
گمان میکنم
believe
U
گمان داشتن
wis
U
گمان کردن
reckon
U
گمان کردن
reckoned
U
گمان کردن
reckons
U
گمان کردن
think
U
گمان کردن
thinks
U
گمان کردن
estimations
U
حدس گمان
estimation
U
حدس گمان
supposition
U
گمان پندار
doubted
U
گمان دودلی
doubting
U
گمان دودلی
doubts
U
گمان دودلی
aims
U
گمان جهت
aimed
U
گمان جهت
aim
U
گمان جهت
supposing
U
گمان کردن
i do not think so
U
گمان نمیکنم
suppose
U
گمان کردن
suppositions
U
گمان پندار
trusting
U
نیک گمان
dubitate
U
گمان چیزنامعلوم
suspecting
U
گمان کردن
suspects
U
گمان کردن
believes
U
گمان داشتن
believed
U
گمان داشتن
suspect
U
گمان کردن
belief
U
ایمان گمان
conjecture
U
گمان بردن
supposable
U
گمان کردن
supposes
U
گمان کردن
dubitation
U
گمان شک داشتن
doubt
U
گمان دودلی
i have a hunch that
U
سخت گمان دارم که
surmised
U
گمان بردن حدس
think well of
U
خوش گمان بودن به
to think ill of any one
U
نسبت به کسی بد گمان
surmises
U
گمان بردن حدس
surmise
U
گمان بردن حدس
to believe wrong
U
اشتباه گمان کردن
surmising
U
گمان بردن حدس
antibiotic
U
مادهای که از بعضی موجودات ذره بینی بدست میاید و باعث کشتن میکربهای دیگر میشود
antibiotics
U
مادهای که از بعضی موجودات ذره بینی بدست میاید و باعث کشتن میکربهای دیگر میشود
outguess
U
در حدس و گمان برتری داشتن بر
hunch player
U
شرطبند از روی حدس و گمان
open hearted
U
راست باز خوش گمان
i suspect him to be a liar
U
گمان میکنم دروغگو باشد
i shoudel hardly think so
U
گمان نمیکنم اینطور باشد
evangelical
U
پیرو این عقیده که رستگاری و نجات دراثرایمان به مسیح بدست میاید نه دراثر کردار و اعمال نیکو
evangelic
U
پیرو این عقیده که رستگاری و نجات دراثرایمان به مسیح بدست میاید نه دراثر کردار و اعمال نیکو
bark up the wrong tree
<idiom>
[درمورد چیزی گمان اشتباه کردن]
to think well of a person
U
درباره کسی خوش گمان بودن
Baldenfreude
U
[حس ارضایی که از کچل بودن یا کچل شدن دیگران به دست میاید]
off one's hands
U
بیرون از اختیار شخص بیرون از نظارت شخص
pale face
U
سفید پوست لقبی است که گمان می کنندسرخ پوستان امریکایی بمردم سفیدپوست
OS
U
دهان
saliva
U
اب دهان
spittle
U
اب دهان
jibs
U
دهان
jibbed
U
دهان
slobber
U
اب دهان
jibbing
U
دهان
slobbered
U
اب دهان
jib
U
دهان
puss
U
دهان
mouthed
U
دهان
polystome
U
دهان
mouth
U
دهان
unmuffle
U
دهان
polystomatous
U
دهان
potato box
U
دهان
chops
U
دهان
gobs
U
دهان
mouthing
U
دهان
gob
U
دهان
astomatous
U
بی دهان
mouths
U
دهان
astomatal
U
بی دهان
slobbers
U
اب دهان
slobbering
U
اب دهان
slobbering
U
دهان را اب انداختن
reeked
U
بخار دهان
mouth-watering
U
دهان آب انداز
scold
U
ادم بد دهان
gagging
U
دهان باز کن
gagged
U
دهان باز کن
palate
U
سقف دهان
fetid
U
گند دهان
halitosis
U
گند دهان
palates
U
سقف دهان
gag
U
دهان باز کن
scolds
U
ادم بد دهان
scolded
U
ادم بد دهان
orals
U
از راه دهان
to shut up
U
دهان بستن
oral
U
از راه دهان
mouthwash
U
دهان شویه
mouth
U
در دهان گذاشتن
mouthed
U
در دهان گذاشتن
mum's the word
<idiom>
U
دهان قرص
mouths
U
در دهان گذاشتن
slobber
U
دهان را اب انداختن
mouthing
U
در دهان گذاشتن
slobbers
U
دهان را اب انداختن
reek
U
بخار دهان
say a mouthful
<idiom>
U
حرف دهان پر کن
gags
U
دهان باز کن
mouthwashes
U
دهان شویه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com