English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
dispersion hardening U سخت گردانی فلزات با پراکندن ذرات ریزی با فازهای مختلف داخل ان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
intermoleculary U بین ذرات در داخل ذرات
vortex separation U جداکردن ذرات مختلف از یک سیال توسط نیروهای گریز ازمرکزی مختلف در حرکت حلقوی یا گردابی
intermolecular U در داخل ذرات
haze U غبارها یا ذرات ریزی که دراتمسفر پراکنده شده اند
amylose U مادهء قندی که داخل ذرات نشاستهای را تشکیل میدهد
metallography U شرح فلزات بررسی در ساختمان درونی فلزات
base metals U فلزات اصلی فلزات کم بها
base metal U فلزات اصلی فلزات کم بها
Honey comb design U طرح خانه زنبوری [یا بندی لوزی که بطور تکراری کل متن فرش را در بر گرفته و داخل خانه ها با اشکال و گل های مختلف تزپین شده است.]
Aurora Polaris U شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
northern lights شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
Aurora Polaris U شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
merry dancers U شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
merry dance U شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
strain hardenability U قابلیت سخت گردانی کششی قابلیت سخت گردانی تغییربعدی قابلیت سخت گردانی سرد
strain hadening U سخت گردانی کششی سخت گردانی تغییر بعدی
broadcasts U پراکندن
scatter U پراکندن
scatters U پراکندن
broadcast U پراکندن
linear programming U برنامه ریزی خطی طرح ریزی عملیات صنعتی ونظامی برحسب خطوط مشخص ومعین
ratline U عملیات عبور دادن مواد وپرسنل بطور پنهانی از مرزیا داخل داخل منطقه دشمن
broadcast U سخن پراکنی پراکندن
broadcasts U سخن پراکنی پراکندن
newscasts U اخباررادیویی یا تلویزیونی خبر پراکندن
newscast U اخباررادیویی یا تلویزیونی خبر پراکندن
diffuse U نفوذ کردن منتشر شدن پراکندن
diffuses U نفوذ کردن منتشر شدن پراکندن
diffusing U نفوذ کردن منتشر شدن پراکندن
diffused U نفوذ کردن منتشر شدن پراکندن
charts U شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
chart U شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
charting U شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
target discrimination U قدرت رادار برای درگیری باهدفهای مختلف یا تشخیص هدفهای مختلف
charted U شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
systems analysis U ترکیب محصولات مختلف از تولید کننده مختلف برای یک سیستم
fractional U اختصاص بخشهای مختلف پهنای باند به سیگنالها یا مشتریان مختلف
short cycle annealing U سخت گردانی در زمان کم سخت گردانی در مدت زمان کوتاه
selectable U مدار یا وسیلهای که انتخابهای مختلف آن با قرار دادن اتصالات سیم مختلف انتخاب می شوند
blocage U [بنایی با مواد مختلف و در اندازه های مختلف که در ساخت دیوارهای رومی بکار می رفت.]
symbiosis U همزیستی وتجانس دوموجود مختلف یا دوگروه مختلف باهم
break shot U نخستین ضربه برای پراکندن گویهای بیلیارد
heterogeneous network U سیستم ارتباطی تقسیم شده که با کانالهای با نرخ ارسال مختلف و پروتکلهای مختلف کار میکند
fdm U انتساب عددی با سیگنال مختلف به فرکانسهای مختلف تا سیگنالهای زیادی روی کانال فرستاده شوند
intercommand U داخل قسمت داخل یکان
paint program U نرم افزاری که به کاربر امکان رسم تصاویر روی صفحه نمایش با رنگهای مختلف با روشهای مختلف و جلوههای ویژه را میدهد
allocate U به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف
allocates U به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف
allocating U به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف
functions U سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
functioned U سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
function U سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
nuclide U کلیه مواد داخل هسته اتم اجزای شیمیایی داخل هسته
phases of the moon U صور ماه صورتهای ماه فازهای ماه
estate in common U درCL حالتی را گویند که دو یاچند نفر در زمینی با عناوین مختلف و یا با عنوان واحدولی در ازمنه مختلف اشتراک منافع داشته باشند ملک مشاع
busing U خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bussed U خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bused U خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bussing U خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bus U خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
buses U خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
busses U خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
frequencies U انتساب یک عدد از سیگنالهای مختلف به فرکانسهای مختلف یا سیگنالهای زیادی روی یک کانال ارسال شوند
frequency U انتساب یک عدد از سیگنالهای مختلف به فرکانسهای مختلف یا سیگنالهای زیادی روی یک کانال ارسال شوند
allogamous U مختلف الجنس و مختلف النوع
profiled U امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
profiles U امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
profiling U امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
profile U امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
tree of life U درخت زندگی [این نگاره بگونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف بکار رفته و جلوه ای از حیات انسان را تداعی می کند.]
island bases U پایگاههای داخل منطقه پدافندی هوایی پایگاهی داخل منطقه حیاتی پایگاههای جزیرهای دریایی
moulting U پر ریزی موی ریزی
highways U خط ارتباطی تشکیل شده از چندین سیم که بخشهای مختلف سیستم سخت افزاری کامپیوتر را بهم وصل میکند و روی آن ارسال و دریافت داده با مدارهای مختلف درون سیستم انجام میشود
highway U خط ارتباطی تشکیل شده از چندین سیم که بخشهای مختلف سیستم سخت افزاری کامپیوتر را بهم وصل میکند و روی آن ارسال و دریافت داده با مدارهای مختلف درون سیستم انجام میشود
planning directive U دستورالعمل طرح ریزی راهنمای طرح ریزی
planning factor U معیارهای طرح ریزی عوامل طرح ریزی
planning comission U هیات برنامه ریزی کمیسیون برنامه ریزی
mortise dead lock U قفل داخل کار قفل داخل درب
hunting design U طرح شکارگاهی [این طرح از زمان صفویه رواج یافته و در آن صحنه های مختلف شکار توسط انسان و یا نزاع حیوانات مختلف نشان داده می شود. منشاء اولیه آن کاشان ذکر شده است.]
regimental U گردانی
rambled U سر گردانی
rambles U سر گردانی
ramble U سر گردانی
dioxide; metals U دیاکسید-فلزات
noble metals U فلزات نجیب
fineness U عیار فلزات
post transition metals U فلزات پس واسطه
scissel U دم قیچی فلزات
coinage metals U فلزات مسکوک
drillings U براده فلزات
abrasive grit خرده فلزات
base metal U فلزات بنیانی
metal physics U فیزیک فلزات
whitesmith U ابکار فلزات
parting of metals U تجزیه فلزات
base metals U فلزات بنیانی
cuttings U براده فلزات
simplex method U روش سیمپلکس در برنامه ریزی خطی روش سیستماتیک و منظم برای حل مسائل برنامه ریزی خطی
rectification U راست گردانی
rim drive U لبه گردانی
runaround U دور سر گردانی
repeal U باز گردانی
magnetization U مغناطیس گردانی
thinning U رقیق گردانی
transliteration U نویسه گردانی
data handling U داده گردانی
hardening U سخت گردانی
revolvable U دور گردانی
repeals U باز گردانی
exception handling U استثنا گردانی
file handling U پرونده گردانی
metallurgical engineering U علم ذوب فلزات
metllurgist U متخصص ذوب فلزات
native metals U فلزات خالص طبیعی
metallize U روکش کردن با فلزات
non ferrous metal industry U صنعت فلزات غیراهنی
melting pots U دیگ ذوب فلزات
molten bath U حمام ذوب فلزات
metal foulings U خرده سوفاله فلزات
metal foundry U ریخته گری فلزات
narrow band filter U صافی فلزات باریک
docimasy U فن ازمایش فلزات ودواها
white bearing metals U فلزات سفید یاطاقان
smeltery U کارخانه ذوب فلزات
work hardening U سخت کاری فلزات
melting pot U دیگ ذوب فلزات
burnisher U الت پرداخت فلزات
ferrous U فلزات اهن دار
metallurgy U استخراج و ذوب فلزات
ingredients U ذرات
ingredient U ذرات
cementation U سیمانکاری سخت گردانی
case hardening U سخت گردانی سطحی
hardening room U اطاق سخت گردانی
cure rate U سرعت سخت گردانی
curing oven U کوره سخت گردانی
direct quenching U سخت گردانی مستقیم
curing vessel U فرف سخت گردانی
toughen by sparks U سخت گردانی با جرقه
hardening furnace U کوره سخت گردانی
work hardening U سخت گردانی سرد
aging U سخت گردانی زمانی
austemper U سخت گردانی باینیت
age hardening U سخت گردانی زمانی
partial jurisdiction U حق خود گردانی محدود
ausformig U سخت گردانی اوستینیتی
austemper U سخت گردانی حرارتی
broken hardening U سخت گردانی شکسته
case harden U سخت گردانی سطحی
hard surfacing U سخت گردانی سطحی
nitrogen hardening U سخت گردانی ازتی
double hardening U سخت گردانی مضاعف
strain hadening U سخت گردانی کرنشی
radiation hardening U سخت گردانی تابشی
magnetic biasing U مغناطیس گردانی مقدماتی
strain hadening U سخت گردانی سرد
hardening distortion U شکستگی سخت گردانی
softening point U نقطه نرم گردانی
softening furnace U کوره نرم گردانی
hardening constituent U جزء سخت گردانی
hardening crake U ترک سخت گردانی
selective hardening U سخت گردانی انتخابی
induction harening U سخت گردانی القائی
quenching and tempering U ترساندن و سخت گردانی
hot tempering U سخت گردانی درجهای
electrolytic deposition U متالیزه گردانی گالوانیکی
temper hardening U سخت گردانی بازپخت
precipitation hardening U سخت گردانی رسوبی
induced magnetization U مغناطیس گردانی القائی
magnetizing field U میدان مغناطیس گردانی
magnetizing current U جریان مغناطیس گردانی
quench age hardening U سخت گردانی و ترساندن
magnetization characteristic U منحنی مغناطیس گردانی
metallurgist U متخصص قال کردن فلزات
metallurgy U فن استخراج وذوب فلزات فلزگری
metallurgists U متخصص قال کردن فلزات
edging machine U دستگاه خم کننده لبه فلزات
assay U عیارگیری فلزات گران قیمت
assays U عیارگیری فلزات گران قیمت
joming test U ازمایش تعیین سختی فلزات
metallurgical U وابسته به فن استخراج وذوب فلزات
metalline U فلزی اغشته به نمک فلزات
cupellation U گرفتن فلزات قیمتی از سرب
electrometallurgy U ذوب فلزات بوسیله برق
electro plating U ابکاری فلزات به کمک برق
bullion U شمش فلزات با عیار معین
mill U دستگاهی که فلزات را تراش میدهد
founding U علم ذوب وریختن فلزات
sullage U مواد اضافی فلزات مذاب
pyrometallurgy U استخراج فلزات در اثر حرارت
mills U دستگاهی که فلزات را تراش میدهد
tumbling barrel U غلتک مخصوص صیقل فلزات
carat U درجه خلوص فلزات پربها
carats U درجه خلوص فلزات پربها
nonferrous U غیراهنی فلزات غیر اهنی
elementary particles U ذرات بنیادی
roily U پر از ذرات رسوبی
planetesimal U ذرات سیارهای
fundamental particles U ذرات بنیادی
particle physics U فیزیک ذرات
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com