English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (136 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
stylolite U ستون سنگی همجنس صخره متصل بخود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
stele U ستون سنگی یادبود یاد بود یالوح سنگی دستگیره
stela U ستون سنگی یادبود یاد بود یالوح سنگی دستگیره
herma U ستون هرمس :ستون سنگی چارپرکه پیکربربالای ان بود
en delit U میل ستون سنگی
obelisk U ستون هرمی شکل سنگی
aguilla U [ستون هرمی شکل سنگی]
obelisks U ستون هرمی شکل سنگی
l like like U بازبا باز کند همجنس با همجنس پرواز
stakes U ستون چوبی یا سنگی تزئینی میخ چوبی
staked U ستون چوبی یا سنگی تزئینی میخ چوبی
stake U ستون چوبی یا سنگی تزئینی میخ چوبی
lithoprint U با چاپ سنگی چاپ کردن عکس از روی چاپ سنگی برداشتن
moving pivot U نفر لولای گردش ستون چرخش لولایی حرکت یک ستون
pilaster U هرچیزی شبیه ستون یا استوانه دیواریا جرز ستون نما
Composite Order U [شیوه ی ترکیبی ستون سازی رمی با ستون های پیچکی تزئین شده]
pilaster U شبه ستون ستون چهارگوش یانیمدایره در بدنه بنا
blocked U [ستون، نیم ستون و پشته بند محافظ]
baluster U ستون کوچک گچ بری شده ستون نرده
eustyle U [دهنه بین ستون ها بر حسب قطر ستون]
personal column ستون فردی ستون خصوصی در روزنامه
there is many a slip between the cup and the lip <proverb> U از این ستون به آن ستون فرج است
rudder post U ستون تیغه سکان یا ستون پاشنه
columna rostrata U [ستون های توسکانی با پایه ستون]
cognate U همجنس
congeneric U همجنس
isophilic U همجنس دوست
sapphism U همجنس خواهی
homosexuality U همجنس گرایی
assimilative U همجنس کننده
gays U همجنس خواه
homosexuality U همجنس خواهی
biotype U ژنوتیپ همجنس
uranism U همجنس خواهی
inversion U همجنس خواهی
gayest U همجنس خواه
gay U همجنس خواه
gayer U همجنس خواه
butch U همجنس باز
inversions U همجنس خواهی
consubstantiate U همجنس کردن
homogeneously U بطور همجنس
homoerotism U همجنس خواهی
homosexual U همجنس باز
homosexual U همجنس خواه
homosexuals U همجنس باز
homogen U جزء همجنس
homosexual U همجنس گرا
homosexuals U همجنس خواه
homosexuals U همجنس گرا
urning U در همجنس خواهی مردان
latent homosexuality U همجنس خواهی نهفته
sapphism U همجنس خواهی زنان
of a piece with each other U ازسر هم همجنس یکدیگر
overt homosexuality U همجنس خواهی اشکار
tribade U همجنس خواه فاعلی
tribadism U همجنس خواهی فاعلی
cell U دریک صفحه گسترده کدی که موقعیت یک خانه را با سط ر و ستون مشخص میکند. معمولاگ سط رها شماره گذاری شده اند و ستون ها بر حسب حروف الفبا هستند
cells U دریک صفحه گسترده کدی که موقعیت یک خانه را با سط ر و ستون مشخص میکند. معمولاگ سط رها شماره گذاری شده اند و ستون ها بر حسب حروف الفبا هستند
cliff صخره
rocked U صخره
rocks U صخره
roach U صخره
scarp U صخره
roaches U صخره
cliffs U صخره
rupicolous U صخره زی
rupicoline U صخره زی
rock U صخره
broken rock U صخره
cannibals U جانوری که همجنس خود را میخورد
homogen U گروه چند چیز همجنس
faute de mieux U همجنس خواهی ناشی ازمحرومیت
cannibal U جانوری که همجنس خود را میخورد
physalis U عروسک پس پرده و گلهای همجنس ان
sighting bar U ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
from pillar to post U از این ستون بان ستون
band of shaft U [چنبره سر ستون اطراف ستون ها]
tabulated U مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
angle-leaf U [یکی از چهارشاخه، گوشه ستون ها یا برگ های بیرون زده کنده کاری شده در ته ستون های معماری قرون وسطی]
tabulates U مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
tabulate U مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
reefs U صخره دریایی
reef U صخره زیرابی
reefs U صخره زیرابی
reef U صخره دریایی
lithology U صخره شناسی
tor U صخره بلند
tasite U صخره اتشفشانی
saxicolous U سنگ زی صخره زی
saxicoline U سنگ زی صخره زی
precipices U صخره پرتگاه
cliff U صخره عمودی
cliffs U صخره عمودی
precipice U صخره پرتگاه
scarp U صخره زیرابی
rock U سنگ خاره صخره
rock U تخته سنگ یا صخره
rock work U خاره یا صخره مصنوعی
rocks U سنگ خاره صخره
rockbound U احاطه شده با صخره
vertical cliffs U صخره های عمودی
rocked U تخته سنگ یا صخره
rocked U سنگ خاره صخره
slickenside U سطح صیقلی صخره
rocks U تخته سنگ یا صخره
holophytic U تغذیه کننده از گیاهان سبز همجنس خوار
bank U صخره زیرابی کم ارتفاع ساحل
rimrock U لبه بر امده صخره مزبور
talus U توده سنگریزه در پای صخره
banks U صخره زیرابی کم ارتفاع ساحل
pace setter U نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
pace-setters U نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
pace-setter U نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
march outpost U نگهبان ستون راهپیمایی پاسدار ستون طلایه یا جلودارستون راهپیمایی
barrier reef U صخره مرجانی که تقریباموازی ساحل است
gabbro U نوعی صخره از دسته سنگهای محترقه و اتشفشانی
rimrock U صخره پیش امده فلات بشکل جبهه عمودی
cadre strength column U ستون مربوط به استعدادپرسنل یکان ستون استعدادپرسنل کادر
trail formation U ارایشات ستون راهپیمایی ارایش حرکت در ستون راهپیمایی
pillows U صخره بزرگ زیر اب در عمق کافی برای جریان ارام اب
pillow U صخره بزرگ زیر اب در عمق کافی برای جریان ارام اب
piled U ستون ستون لنگرگاه
pile U ستون ستون لنگرگاه
line haul U زمان لازم برای حمل بار به وسیله ستون زمان حمل باریا زمان حرکت ستون موتوری
land plaster U صخره گچی فریفی که بعنوان کود برای اصلاح خاک بکار میرود
lithic U سنگی
clapper bridge U پل سنگی
stoney U سنگی
barrier reef U سد اب سنگی
lithoid U سنگی
petrean U سنگی
petrolsal U سنگی
petrous U سنگی
monolithic U تک سنگی
equiponderance U هم سنگی
rock fill dam U سد سنگی
stony U سنگی
bubble cap plate column U ستون تقطیر بشقابک فنجانک دار ستون تقطیر با بشقابک وفنجانک حباب
socle U پایه ستون برامدگی پایه ستون وامثال ان
acentrous U فاقد ستون پشتی فاقد ستون فقرات
stone work U کار سنگی
layer of rock U طبقه سنگی
gabion U تور سنگی
paleolithic U دیرینه سنگی
eolith U اسکله سنگی
autography U چاپ سنگی
stone lining U روکش سنگی
stone lining U پوشش سنگی
lithography U چاپ سنگی
lithographic print U چاپ سنگی
lithographs U چاپ سنگی
rock salt U نمک سنگی
cordon U ازاره سنگی
rock wash U پوشش سنگی
mesolithic U میانه سنگی
stonework U ساختمان سنگی
Stone Age U پارینه سنگی
cordons U ازاره سنگی
bracket U کژ پشت سنگی
concretion U سنگی شدن
paleolithic U پارینه سنگی
polyantography U چاپ سنگی
Lantern-cross U صلیب سنگی
layer of rock U لایه سنگی
lithograph U چاپ سنگی
preens U بخود بالیدن
assumes U بخود گرفتن
assume U بخود گرفتن
assumed U بخود بسته
to remember oneself U بخود امدن
playact U بخود بستن
sham U بخود بستن
preening U بخود بالیدن
narcissism U عشق بخود
preened U بخود بالیدن
pretend U بخود بستن
he was restored to reason U بخود امد
introspect U بخود برگشتن
aplomb U اطمینان بخود
feign U بخود بستن
to suck in U بخود کشیدن
preen U بخود بالیدن
self help U کمک بخود
dissemble U بخود بستن
substantive U متکی بخود
self-help U کمک بخود
self respect U احترام بخود
spohnge U بخود کشیدن
bethink U بخود امدن
self dependent U متکی بخود
self importance U دادن بخود
by it self U خود بخود
spontaneous U خود بخود
self dramatization U بخود بندی
assumable U بخود گرفتنی
self exaltation U بخود بالیدن
to imbrue in blood U بخود اغشتن
to imbrue with blood U بخود اغشتن
self trust U اعتماد بخود
self relative U نسبت بخود
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com