English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 151 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
heliacal U ستارهای که قبل از طلوع یا افول خورشیدقابل رویت است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
helical U ستارهای که قبل از طلوع یا افول خورشید قابل رویت است شمسی
payable at sight U قابل پرداخت به محض رویت به رویت
sunset U افول
cadences U افول
cadence U افول
sunsets U افول
toset U افول
bearish market U بازار رو به افول
waning U افول کم و کاستی
wanes U افول کم و کاستی
waned U افول کم و کاستی
wane U افول کم و کاستی
declining economy U اقتصاد در حال افول
heliacal setting of a star U افول نمودارستاره پیش ازخورشید
pentacular U ستارهای
siderial U ستارهای
sidereal U ستارهای
radial U ستارهای
astral U ستارهای
starry U ستارهای
asteroidal U ستارهای
radials U ستارهای
pulsation U ضربان ستارهای
planetary U ستارهای نجومی
interstellar U بین ستارهای
aster U گل ستارهای مینا
pulsation U تپش ستارهای
star nebula U سحابی ستارهای
star network U شبکه ستارهای
star nebula U ابری ستارهای
star cloud U سحابی ستارهای
star cloud U ابری ستارهای
star circuit U مدار ستارهای
stellar embryos U جنینهای ستارهای
star connection U اتصال ستارهای
radial form U شکل ستارهای
radial motor U موتور ستارهای
sphery U ستارهای شکل
staller cluster U خوشه ستارهای
interstellar U خلاء بین- ستارهای
star thistle U قنطوریون ستارهای گل توری
voltage to neutral U ولتاژ اتصال ستارهای
star grass U هر نوع گیاه گل ستارهای
stellar inertial navigation U ناوبری لختی ستارهای
multistar network U شبکه چند ستارهای
double bank radial engine U موتور ستارهای دوبل
open star cluster U خوشه باز ستارهای
interstellar matter U ماده بین- ستارهای
interstellar gas U گاز بین- ستارهای
interstellar dust U غبار بین- ستارهای
interstaller space U فضای بین- ستارهای
interstaller hydrogn U ئیدروژن بین- ستارهای
quasistellar objects U اجرام شبه ستارهای
five star U افسر پنج ستارهای
globular cluster U خوشه ستارهای کروی
asteroid U ستاره مانند ستارهای
asteroids U ستاره مانند ستارهای
sights U رویت
at sight U به رویت
sight U رویت
dawn U طلوع
rising U طلوع
dawned U طلوع
dawns U طلوع
dawning U طلوع
draft at sight U برات به رویت
bill pay able at sight U برات رویت
macroscopic U قابل رویت
option of inspection U خیار رویت
sights U رویت کردن
visible U قابل رویت
sight draft U برات به رویت
sight U رویت کردن
at sight U بمحض رویت
visibility U قابلیت رویت
anchor in sight U لنگر رویت شد
seeing U بینش رویت
angle of sight U زاویه رویت
apparent U قابل رویت
sunup U طلوع افتاب
dawn U طلوع کردن
p of dawn U طلوع فجر
p of the sun U طلوع افتاب
rise U صعود طلوع
sunrises U طلوع افتاب
rises U طلوع کردن
break U طلوع مهلت
visible rising U طلوع مرئی
breaks U طلوع مهلت
uprise U طلوع کردن
rises U صعود طلوع
theoretical rising U طلوع نظری
sunrise U طلوع افتاب
dawning U طلوع کردن
rise U طلوع کردن
dawning U طلوع افتاب
dawns U طلوع افتاب
dawns U طلوع کردن
arise U طلوع کردن
arising U طلوع کردن
dawned U طلوع کردن
dawned U طلوع افتاب
moonrise U طلوع ماه
risen U طلوع کرده
dawn U طلوع افتاب
arises U طلوع کردن
parallax-free <adj.> U بدون اختلاف در رویت
invisibles U معاملات غیرقابل رویت
inenarrable U غیر قابل رویت
invisible trade U تجارت غیرقابل رویت
preview U قبلا رویت کردن
previews U قبلا رویت کردن
visible U نمایان قابل رویت
visibles U کالاهای قابل رویت
arisen U قیام کردن طلوع
peep U نگاه دزدکی طلوع
ortive U وابسته به هنگام طلوع
peeped U نگاه دزدکی طلوع
peeping U نگاه دزدکی طلوع
peeps U نگاه دزدکی طلوع
sunrises U طلوع خورشید تیغ افتاب
sunrise U طلوع خورشید تیغ افتاب
heliacal rising of a star U طلوع نمودارستاره پیش ازخورشید
nova U ستارهای که نور ان چندروزی زیاد شده و دوباره کم شود
uncovered U واضح قابل رویت غیر سری
visibility U قابلیت دید قابل رویت بودن
the pot calls the kettle black U دیگ بدیگ میگوید رویت سیاه
prevue U قبلا رویت کردن اطلاع قبلی
Please face me when I'm talking to you. U لطفا وقتی که با تو صحبت می کنم رویت را به من بکن.
What brazen cheek ! Ilike your impudence . U بنازم که خیلی رویت زیاد است ( پررویی) !
parallax U اختلاف رویت با در نظر گرفتن محل دید نافر
discrimination U حداقل جدایی برای رویت دوهدف بصورت مجزا در رادار
subaqueous ranging U طریقه اکتشاف و تعیین محل هدفهای غیرقابل رویت دریایی
chip U خرده فلزی که قابل رویت که از موتور یا سایر دستگاههاجدا شده باشد
chips U خرده فلزی که قابل رویت که از موتور یا سایر دستگاههاجدا شده باشد
ebbed U فروکش کردن افول کردن
ebbs U فروکش کردن افول کردن
ebbing U فروکش کردن افول کردن
ebb U فروکش کردن افول کردن
reflected code U سیستم کد گذاری که نمایش دو رویت اعداد دهی با یک بیت در زمان از یک عدد به بعدی تغییر میکند
angle of view U زاویه رویت دوربین عکاسی میدان دید دوربین
pot calling the kettle black <idiom> U دیگ به دیگ میگوید رویت سیاه
invisible assets U دارائیهای نامرئی دارائیهای غیرقابل رویت
peep U از سوراخ نگاه کردن طلوع کردن
peeps U از سوراخ نگاه کردن طلوع کردن
peeping U از سوراخ نگاه کردن طلوع کردن
peeped U از سوراخ نگاه کردن طلوع کردن
sensible U قابل درک قابل رویت
sight U بازرسی کردن رویت کردن
sights U بازرسی کردن رویت کردن
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com