Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 118 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
obscurantism
U
سبک نگارش مبهم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
recording
U
نگارش
version
U
نگارش
versions
U
نگارش
recordings
U
نگارش
freedom of the press
U
ازادی نگارش
penned
U
شیوه نگارش
penning
U
شیوه نگارش
pens
U
شیوه نگارش
record
U
یادداشت نگارش
department of publications
U
اداره نگارش
meteorgraph
U
الت نگارش
dipartment of publications
U
اداره نگارش
depiction
U
نگارش تعریف
depictions
U
نگارش تعریف
pen
U
شیوه نگارش
touch-typed
U
نگارش با روش پرماسی
styled
U
خامه سبک نگارش
styles
U
خامه سبک نگارش
surveillance video recording
U
نگارش ویدئوی نظارتی
gutter press
U
نگارش هایامطبوعات پست
style
U
خامه سبک نگارش
styling
U
خامه سبک نگارش
stylistics
U
فن نگارش سبک شناسی
xylograph
U
نگارش روی چوپ
touch-typing
U
نگارش با روش پرماسی
touch-types
U
نگارش با روش پرماسی
touch-type
U
نگارش با روش پرماسی
aerometeorograph
U
دستگاه نگارش عوامل هواسنجی
illusionism
U
نگارش یا توصیف منافر وهمی
surrealism
U
سبک نگارش خیالی سوررئالیسم
autobiography
U
نگارش شرح زندگی شخصی بوسیلهء خود او
pnemograph
U
الت نگارش حرکات سینه هنگام تنفس
autobiographies
U
نگارش شرح زندگی شخصی بوسیلهء خود او
pick wickian
U
شبیه پیکویک قهرمان داستان نگارش چارلز دیکنز
moulage
U
انگشت نگاری یا نگارش اثر چیزی برای کشف جرم
vaguer
U
مبهم
vague
U
مبهم
vaguest
U
مبهم
amphibolic
U
مبهم
involute
U
مبهم
opaque
U
مبهم
nebular
U
مبهم
nubilous
U
مبهم
enigmatical
U
مبهم
veiled
U
مبهم
obscuring
U
مبهم
slurry
U
مبهم
misty
U
مبهم
hazier
U
مبهم
enigmatic
U
مبهم
obscurer
U
مبهم
irrational
U
مبهم
forked
U
مبهم
obscure
U
مبهم
esoteric
U
مبهم
hazy
U
مبهم
obscured
U
مبهم
haziest
U
مبهم
dusky
U
مبهم
obscurest
U
مبهم
dim
U
مبهم
imprecise
U
مبهم
obscures
U
مبهم
ambiguous
U
مبهم
dims
U
مبهم
mysterious
U
مبهم
dimmed
U
مبهم
obscure
U
مبهم نامفهوم
ambiguously
U
بطور مبهم
pronominal adjective
U
صفت مبهم
unequivocally
U
غیر مبهم
ambiguous language
U
زبان مبهم
unequivocal
U
غیر مبهم
ambiguous figure
U
شکل مبهم
obscures
U
مبهم نامفهوم
oracles
U
پاسخ مبهم
vaguely
U
بطور مبهم
obscurest
U
مبهم نامفهوم
obscurer
U
مبهم نامفهوم
obscuring
U
مبهم نامفهوم
incidental
U
غیر مبهم
obscured
U
مبهم نامفهوم
adumbrate
U
مبهم کردن
oracle
U
پاسخ مبهم
involved
U
مبهم گرفتار
ambiguous grammar
U
دستور زبان مبهم
obfuscation
U
مبهم و تاریک کردن
obfuscate
U
مبهم و تاریک کردن
enigma
U
رمز بیان مبهم
left handedly
U
بطورمشکوک یا مبهم یا دوپهلو
hazily
U
بطور تیره و مبهم
enigmas
U
رمز بیان مبهم
oracularly
U
بطور سر بسته یا مبهم ازغیب
blurred
U
مبهم کردن لبه ها و رنگهای یک تصویر
blurring
U
مبهم کردن لبه ها و رنگهای یک تصویر
blurs
U
مبهم کردن لبه ها و رنگهای یک تصویر
blur
U
مبهم کردن لبه ها و رنگهای یک تصویر
ambiguities
U
خطای ناشی از انتخاب نادرست داده مبهم
ambiguity
U
خطای ناشی از انتخاب نادرست داده مبهم
blurred black ground
U
زمینه و متن فرشی که نامشخص و مبهم باشد
metaphysically
U
از روی علم ماورای طبیعت بطور معنوی یا مبهم
opaquely
U
چنانکه روشنایی پشت را بپوشاند بطور مبهم یا غیر مفهوم
testacy
U
دارای وصیت نامه بودن نگارش وصیت نامه
topography
U
نگارش عوارض زمین نشان دادن عوارض زمین
obscuring
U
مبهم کردن گمنام کردن
obscurest
U
مبهم کردن گمنام کردن
obscures
U
مبهم کردن گمنام کردن
obscure
U
مبهم کردن گمنام کردن
obscured
U
مبهم کردن گمنام کردن
obscurer
U
مبهم کردن گمنام کردن
soft-pedaled
U
رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedaling
U
رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedal
U
رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft pedal
U
رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedalled
U
رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedalling
U
رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedals
U
رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com