Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
music hall
U
سالن موسیقی
music halls
U
سالن موسیقی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
play by ear
<idiom>
U
توانایی اجرای موسیقی تنها با گوش وبدون خواندن موسیقی
to sight-read something
U
از روی ورقه
[نت موسیقی]
آلت موسیقی بازی کردن
melodies
U
مجموعه نتهای موسیقی که پایه موسیقی را تشکیل میدهد
melody
U
مجموعه نتهای موسیقی که پایه موسیقی را تشکیل میدهد
musicom
U
یک زبان برنامه نویسی تصنیفی که روش هایی برای تولید تصنیفهای موسیقی اصیل بعلاوه موسیقی ترکیبی ارائه میدهد
MIDI Mapper
U
برنامه پشتیبانی شده با windows که به کاربران MIDI با تجربه امکان تغییر نحوه ارسال نت موسیقی به دستگاههای موسیقی به PC را بیان میکند
MIDI file
U
فایل ذخیره شده روی PC که حاوی نتهای موسیقی و اطلاعات صوتی است که توسط کارت وسط MIDI به قطعه موسیقی ارسال میشود
coliseum
U
سالن
amphitheater
U
سالن
beauty salon
U
سالن زیبایی
basilicas
U
سالن درازومستطیل
basilica
U
سالن درازومستطیل
colosseum
U
سالن بزرگ
mess
U
سالن غذاخوری
gallery
U
سرسرا سالن
galleries
U
سرسرا سالن
living rooms
U
سالن نشیمن
arrival hall
U
سالن ورود
gyms
U
سالن ژیمناستیک
gym
U
سالن ژیمناستیک
ballrooms
U
سالن رقص
lyceum
U
سالن بحث
mass hall
U
سالن نهارخوری
mass hall
U
سالن غذاخوری
ballroom
U
سالن رقص
showrooms
U
سالن نمایشگاه
living room
U
سالن نشیمن
showroom
U
سالن نمایشگاه
drawing room
U
سالن پذیرایی
salons
U
سالن زیبایی
salon
U
سالن زیبایی
lobbies
U
سالن انتظار
arrival hall
U
سالن ورود
lobbied
U
سالن انتظار
lobby
U
سالن انتظار
concourse
U
سالن اصلی
messes
U
سالن غذاخوری
drawing rooms
U
سالن پذیرایی
dramshop
U
سالن مشروب فروشی
dojang
U
سالن تمرین تکواندو
wardroom
U
سالن بیماران بیمارستان
lyceum
U
سالن سخنرانی عمومی
court tennis
U
تنیس داخل سالن
lobby
U
سالن هتل و مهمانخانه
departure hall
U
سالن ترک کردن
officer's mess
U
سالن غذاخوری افسران
saloon
U
سالن زیبایی رستوران
parlor car
U
سالن استراحت قطار
astrodome
U
سالن رسد خانه
saloon car
U
واگن سالن دار
beauty shop
U
سالن ارایش وزیبایی
amusement arcade
U
سالن بازیهای الکترونیکی
indoor soccer
U
فوتبال داخل سالن
saloons
U
سالن زیبایی رستوران
lobbied
U
سالن هتل و مهمانخانه
refectories
U
سالن ناهار خوری
lobbies
U
سالن هتل و مهمانخانه
refectory
U
سالن ناهار خوری
parlormaid
U
کلفت یاپیشخدمت سالن پذیرایی
basilica
U
کلیساهایی که سالن دراز دارند
basilicas
U
کلیساهایی که سالن دراز دارند
The hall has three exits.
U
سالن دارای سه خروجی است.
valhalla
U
سالن پذیرایی خدای اودین
nave
U
سالن کلیسا یا سایر سالنهای بزرگ
Is there a beauty salon in the hotel?
U
آیا سالن زیبایی در هتل هست؟
mess hall
U
سالن غذا خوری سرباز خانه
lounge car
U
قطار دارای سالن استراحت وتفریح
naves
U
سالن کلیسا یا سایر سالنهای بزرگ
lounger
U
کسیکه در نیمکت یا در سالن انتظار استراحت میکند
pullman car
U
واگن سالن دار که جای خواب نیز دارد
plateform
U
بلندی قسمتی از کف سالن یا محلی بنیاد یا اساس چیزی
gatecrashers
U
کسیکه بدون بلیط یا پرداخت ورودیه داخل سالن شدهاست
gatecrasher
U
کسیکه بدون بلیط یا پرداخت ورودیه داخل سالن شدهاست
dining facility
U
ساختمان ناهارخوری قسمت ناهارخوری سالن نهارخوری
lounge
U
اطاق استراحت سالن استراحت صندلی راحتی
lounges
U
اطاق استراحت سالن استراحت صندلی راحتی
lounged
U
اطاق استراحت سالن استراحت صندلی راحتی
lounging
U
اطاق استراحت سالن استراحت صندلی راحتی
music
U
موسیقی
ear for music
U
موسیقی
treble clef
U
موسیقی
ragtime
U
در موسیقی
treble staff
U
موسیقی
opus
U
قطعه موسیقی
opuses
U
قطعه موسیقی
boogied
U
موسیقی بوگی
boogieing
U
موسیقی راک
musicologist
U
موسیقی شناس
boogieing
U
موسیقی بوگی
concerto
U
قطعه موسیقی
concertos
U
قطعه موسیقی
philharmonic
U
عاشق موسیقی
background sound
U
موسیقی متن
subdominant
U
نت چهارم موسیقی
background music
U
موسیقی متن
ambient music
U
موسیقی متن
play music
U
موسیقی ساختن
unvocal
U
بدون موسیقی
boleros
U
موسیقی بولرو
make music
U
موسیقی ساختن
boogie
U
موسیقی بوگی
boogied
U
موسیقی راک
musician
U
موسیقی دان
musical ability
U
توانش موسیقی
music therapy
U
موسیقی درمانی
devotion to music
U
دلبستگی به موسیقی
music synthesizer
U
ایجادکننده موسیقی
chamber music
U
موسیقی مجلسی
disco
U
موسیقی دیسکو
electronic music
U
موسیقی الکترونیکی
instrumentally
U
با الت موسیقی
instructor of music
U
مشاق موسیقی
euterpe
U
الهه موسیقی
boogies
U
موسیقی بوگی
musical language
U
زبان موسیقی
musicality
U
برابری با موسیقی
musicians
U
موسیقی دان
discos
U
موسیقی دیسکو
boogie
U
موسیقی راک
boogies
U
موسیقی راک
noteless
U
غیر موسیقی
musicology
U
موسیقی شناسی
musicalness
U
ذوق موسیقی
musicalness
U
برابری با موسیقی
musicality
U
ذوق موسیقی
computer music
U
موسیقی کامپیوتری
fa
U
چهارمین نت موسیقی
prick
U
نقطه نت موسیقی
pricked
U
نقطه نت موسیقی
pricking
U
نقطه نت موسیقی
pricks
U
نقطه نت موسیقی
forte
U
موسیقی بلند
fortes
U
موسیقی بلند
jazz
U
موسیقی جاز
beat
U
ضربت موسیقی
beats
U
ضربت موسیقی
note
U
نت موسیقی نوشتن
ambient music
U
موسیقی پس زمینه
musical instrument
U
الت موسیقی
musical instruments
U
الت موسیقی
background sound
U
موسیقی پس زمینه
background music
U
موسیقی پس زمینه
ragtime
U
موسیقی ضربی
quire
U
گروه کر
[موسیقی]
noting
U
نت موسیقی نوشتن
carillons
U
زنگهای موسیقی
carillon
U
زنگهای موسیقی
notes
U
نت موسیقی نوشتن
timpano
U
دهل
[ساز موسیقی]
timpano
U
کوس
[ساز موسیقی]
tin pan alley
U
جماعت موسیقی دانان
kettledrums
U
کوسها
[ساز موسیقی]
to play
[the]
harp
U
چنگ زدن
[موسیقی]
to harp
U
چنگ زدن
[موسیقی]
talent for musics
U
استعداد یا ذوق موسیقی
timpani
U
کوسها
[ساز موسیقی]
kettledrums
U
دهل ها
[ساز موسیقی]
timpani
U
دهل ها
[ساز موسیقی]
kettledrums
U
تیمپانی ها
[ساز موسیقی]
timpani
U
تیمپانی ها
[ساز موسیقی]
tablature
U
نوعی علائم موسیقی
Beautiful music ( weather ) .
U
موسیقی ( هوای ) قشنگ
soul music
U
موسیقی مذهبی سیاهپوستان
stroke
[guitar]
U
زدن
[گیتار]
[موسیقی]
soundtrack
U
موسیقی ضبط شده
anvil
U
سندان
[آلت موسیقی]
soundtracks
U
موسیقی ضبط شده
chimes
U
ترتیب زنگهای موسیقی
gavotte
U
موسیقی این رقص
glockenspiel
U
نوعی الت موسیقی
notes
U
اهنگ صدا نت موسیقی
medley
U
قطعه موسیقی مختلط
lyrical
U
غزلی موسیقی یا شعربزمی
noting
U
اهنگ صدا نت موسیقی
chiming
U
ترتیب زنگهای موسیقی
immusical
U
خارج ازقواعد موسیقی
intermezzo
U
قطعه موسیقی کوتاه
melody
U
صدای موسیقی نوا
melodies
U
صدای موسیقی نوا
plainsong
U
سرودمناجاتی و بدون موسیقی
gavote
U
موسیقی این رقص
medleys
U
قطعه موسیقی مختلط
euphonium
U
یکجورالت موسیقی بادی
chimed
U
ترتیب زنگهای موسیقی
banstand
U
محل دستهء موسیقی
chime
U
ترتیب زنگهای موسیقی
duets
U
قطعه موسیقی یا اوازدونفری
duet
U
قطعه موسیقی یا اوازدونفری
duo
U
اواز یا موسیقی دونفری
symphony
U
قطعه طولانی موسیقی
symphonies
U
قطعه طولانی موسیقی
octave
U
نتهای هشتگانه موسیقی
note
U
اهنگ صدا نت موسیقی
reed
U
الت موسیقی بادی
etude
U
قطعهء موسیقی کوتاه
musically
U
مطابق اصول موسیقی
bandsmen
U
عضو دستهء موسیقی
wind instruments
U
الات موسیقی بادی
serenaded
U
قطعه موسیقی عاشقانه
serenade
U
قطعه موسیقی عاشقانه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com