Perdic | ساق یا پایه بخشی از جعبه | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (3 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	box section leg U	ساق یا پایه بخشی از جعبه

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	container U	جعبه حاوی وسایل جعبه اماد جعبه محفظه فرف
	containers U	جعبه حاوی وسایل جعبه اماد جعبه محفظه فرف
	magazines U	مخزن مهمات ناو جعبه خزانه تفنگ جعبه خوراک دهنده
	magazine U	مخزن مهمات ناو جعبه خزانه تفنگ جعبه خوراک دهنده
	limber chest U	جعبه حمل مهمات توپخانه جعبه پیش قطار
	box pass U	جعبه کالیبر جعبه پاس
	modification kit U	جعبه تعمیر یا اصلاح وسیله جعبه وسایل مربوط به اصلاح مدل
	scissoring U	1-معرفی بخشی از تصویرو سپس بریدن آن به طوری که قابل چسباندن در تصویر دیگر باشد.2-معرفی بخشی از تصویروحذف هراخلاعی خارج از این ناحیه
	base width U	عرض پایه پهنای پایه
	hatch beam U	پایه دریچه پایه دهلیز
	oil gear U	جعبه دنده برقی و هیدرولیکی دستگاه جعبه دنده روغنی برقی
	decimals U	تبدیل یک عدد دهدهی بر پایه ده به یک عدد دودویی بر پایه دو
	decimal U	تبدیل یک عدد دهدهی بر پایه ده به یک عدد دودویی بر پایه دو
	base piece U	پایه پایه استقرار
	kit U	جعبه ابزار یا وسایل جعبه وسایل
	kits U	جعبه ابزار یا وسایل جعبه وسایل
	socle U	پایه ستون برامدگی پایه ستون وامثال ان
	chest U	جعبه
	cist U	جعبه
	cages U	جعبه
	hutch U	جعبه
	hutches U	جعبه
	hot bus bar U	جعبه
	chest set U	جعبه
	chests U	جعبه
	box U	جعبه
	boxes U	جعبه
	drawer U	جعبه
	drawers U	جعبه
	cage U	جعبه
	box pass U	جعبه رخ ده
	case U	جعبه
	incasement U	جعبه
	kit U	جعبه
	air box U	جعبه دم
	kits U	جعبه
	cases U	جعبه
	battery box U	جعبه باتری
	cartridge box U	جعبه فشنگ
	carter U	جعبه کارتر
	blocked U	جعبه قرقره
	block U	جعبه قرقره
	breakout box U	جعبه قطع
	puzzle box U	جعبه معما
	pouch kit U	جعبه دارو
	ammunition chest U	جعبه مهمات
	problem box U	جعبه مساله
	busbar U	جعبه تقسیم
	power pack U	جعبه تغذیه
	blocks U	جعبه قرقره
	box connector U	رابط جعبه
	repair kit U	جعبه تعمیر
	bernoulli box U	جعبه برنولی
	battery case U	جعبه باتری
	box suitmeats U	جعبه شیرینی
	sandtable U	جعبه شنی
	box stall U	جعبه اخور
	shuttle box U	جعبه دو سره
	skinner box U	جعبه اسکینر
	battery bus U	جعبه تقسیم
	boxy U	جعبه مانند
	battery box U	جعبه باطری
	receivers U	جعبه خزانه
	smoke pot U	جعبه دودانگیز
	receiver U	جعبه خزانه
	box maker U	جعبه ساز
	gun bag U	جعبه توپ
	drive mechanism U	جعبه دنده
	caskets U	جعبه جواهرات
	caskets U	جعبه کوچک
	casket U	جعبه جواهرات
	panel U	جعبه کلیدبرق
	cabinets U	جعبه کشودار
	cabinet U	جعبه کشودار
	distribution box U	جعبه تقسیم
	echo box U	جعبه بازاوا
	phantom target U	جعبه بازاوا
	goal box U	جعبه هدف
	incase U	در جعبه گذاردن
	incase etc U	در جعبه گذاشتن
	inductance box U	جعبه اندوکتانس
	gear case U	جعبه دنده
	jack box U	جعبه اتصال
	gear box U	جعبه دنده
	jardiniere U	جعبه گلدان
	jewel box U	جعبه جواهر
	distribution box U	جعبه انشعاب
	mail box U	جعبه پستی
	outlet box U	جعبه دیواری
	outlet box U	جعبه خروجی
	output box U	جعبه فیوز
	panel box U	جعبه تابلو
	colour box U	جعبه رنگ
	musical boxes U	جعبه ساز
	musical box U	جعبه ساز
	coil box U	جعبه پیچک
	fuse box U	جعبه فیوز
	completed case U	جعبه پر شده
	panels U	جعبه کلیدبرق
	splice box U	جعبه تقسیم
	distributing box U	جعبه تقسیم
	discrimination box U	جعبه افتراق
	mirror frame U	جعبه اینه
	demolition kit U	جعبه تخریب
	decision box U	جعبه تصمیم
	crankcase U	جعبه کارتر
	cotainer U	جعبه باطری
	connection box U	جعبه اتصال
	conduit box U	جعبه انشعاب
	fuse boxes U	جعبه فیوز
	carton U	جعبه مقوایی
	crate U	جعبه بندی
	crates U	جعبه بندی
	boxes U	جعبه مقوایی
	box U	جعبه مقوایی
	cartons U	جعبه مقوایی
	black boxes U	جعبه سیاه
	sandboxes U	جعبه یا گودال شن
	black box U	جعبه سیاه
	junction boxes U	جعبه ترمینال
	holdalls U	جعبه هزارپیشه
	holdall U	جعبه هزارپیشه
	tray U	جعبه دو خانه
	trays U	جعبه دو خانه
	junction boxes U	جعبه تقسیم
	junction boxes U	جعبه اتصال
	soapboxes U	جعبه صابون
	soapbox U	جعبه صابون
	transmissions U	جعبه دنده
	transmission U	جعبه دنده
	junction box U	جعبه اتصال
	junction box U	جعبه تقسیم
	junction box U	جعبه ترمینال
	tool kits U	جعبه ابزار
	casket U	جعبه کوچک
	transmission case U	جعبه دنده
	showcase U	جعبه اینه
	ab power pack U	جعبه تغذیه ا.ب
	hatboxes U	جعبه کلاه
	hatbox U	جعبه کلاه
	toolbox U	جعبه ابزار
	steering gear U	جعبه فرمان
	alarm box U	جعبه الارم
	case U	صندوق جعبه
	switching kit U	جعبه اتصال
	air box U	جعبه هوا
	terminal box U	جعبه کلم
	terminal box U	جعبه ترمینال
	cases U	صندوق جعبه
	tool box U	جعبه ابزار
	tool boxes U	جعبه ابزار
	tool kit U	جعبه ابزار
	gears U	جعبه دنده
	showcasing U	جعبه اینه
	geared U	جعبه دنده
	gear U	جعبه دنده
	chain case U	جعبه زنجیر
	watchcase U	جعبه ساعت
	socket box U	جعبه پریز
	workbox U	جعبه ابزار
	zoom box U	جعبه درشتنمایی
	showcases U	جعبه اینه
	gearbox U	جعبه دنده
	gearboxes U	جعبه دنده
	showcased U	جعبه اینه
	gearing U	جعبه دنده
	gear change box U	جعبه تعویض دنده
	boxed U	قرار دادن در یک جعبه
	cameras U	دوربین یا جعبه عکاسی
	gearbox position U	وضعیت جعبه دنده
	gear quadrant U	ماهک جعبه دنده
	first aid kit U	جعبه کمکهای اولیه
	camera	دوربین یا جعبه عکاسی
	gear case U	پوسته جعبه دنده
	gland cock U	شیر جعبه اببندی
	shell U	جعبه حاوی باروت
	shelling U	جعبه حاوی باروت
	shells U	جعبه حاوی باروت
	extention alarm push U	جعبه انشعاب اژیر
	dressing case U	جعبه لوازم ارایش
	buoyant mine case U	جعبه مین شناور
	reliquary U	جعبه اشیاء متبرکه
	receiver U	جعبه خوراک دهنده
	receivers U	جعبه خوراک دهنده
	boxiness U	شکل جعبه بودن
	boxes are made of wood U	جعبه ها را از چوب میسازند
	box section bed U	جعبه ماشینهای ابزار
	adaptation kit U	جعبه ابزار تطبیق
	bevel gear drive U	جعبه دنده مخروطی
	reliquaries U	جعبه اشیاء متبرکه
	chain case U	جعبه محافظ زنجیر
	kettle U	جعبه قطب نما
	kettles U	جعبه قطب نما
	district call box U	جعبه خبر محلی
	holdall U	جعبه اسبابهای مختلف
	holdalls U	جعبه اسبابهای مختلف
	glove compartment U	جعبه داش بورد
	glove compartments U	جعبه داش بورد
	dialog box U	جعبه تبادل دوطرفه
	demolition kit U	جعبه وسایل تخریب