English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
traffic release U ساعت عبور ازاد خودروها
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
regulating station U پست تنظیم حرکات و عبور ومرور پرسنل و خودروها
cone penetrometer U وسیله تعیین مقاومت خاک برای عبور و مرور خودروها
flow U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flows U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flowed U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
helicopter lane U کریدور پرواز هلیکوپتر کریدور ازاد عبور هلیکوپترها
sundial U ساعت خورشیدی ساعت شمسی ساعت فلی
sundials U ساعت خورشیدی ساعت شمسی ساعت فلی
Look at the watch. U نگاه کنید به ساعت [مچی] ببینید ساعت چند است.
By my watch it's five to nine. U طبق ساعت [مچی] من ساعت پنج دقیقه به نه است.
zone time U وقت یا ساعت منطقهای سیستم ساعت 42 ساعتی جهانی
My curfew is at 11. U من ساعت ۱۱ باید خانه باشم. [چونکه پدر و مادر اجازه نمی دهند از آن ساعت به بعد]
wallow course U خندق ضدعفونی خودروها
servicing U سرویس کردن خودروها
mutilation table U جدول راهنمای بارگیری خودروها
light line U خط خاموش کردن چراغ خودروها
glide path U مسیر حرکت ازاد یا پرواز ازاد هواپیما یاموشک
spindle U دسته کوک ساعت رقاصک ساعت
He arrives at 4 O'clock instead of 3 O'clock. U او [مرد] عوض ساعت ۳ ساعت ۴ می آید.
spindles U دسته کوک ساعت رقاصک ساعت
standard time U ساعت بین المللی ساعت استاندارد
alighting area U نقطه پیاده شدن خودروها به ساحل
truck head U سکوی نظامی یا بارانداز کنارایستگاه خودروها
wading crossing U عبور از اب درقسمتهای قابل عبور
hard stand U بارانداز داخل فرودگاه محل پارک اسفالت شده برای خودروها
energy transition U عبور انرژی [ عبور عرضه انرژی ازسوخت سنگواره ای به سوخت پایدار ]
synchronous U ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دو وسیله با یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسالی هم سان با سیگنال ساعت است
clockwise U مطابق گردش عقربه ساعت در جهت عقربه ساعت
o'clock U ساعت از روی ساعت
vehicle summary U فهرست پیاده شدن خودروها فهرست ترتیب و مشخصات خودروهای ستون
rallying points U محل تجمع برای تجدید قوا محل جمع اوری یکانها یا خودروها
rallying point U محل تجمع برای تجدید قوا محل جمع اوری یکانها یا خودروها
free gyroscope U نیروی ژیروسکوپی ازاد نیروی جاذبه مغناطیسی ازاد
following distance U فاصله بین وسائط نقلیه فاصله میان خودروها
transmissions U وسایل ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دویی یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسال شده با سیگنال ساعت سنکرون شده است
transmission U وسایل ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دویی یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسال شده با سیگنال ساعت سنکرون شده است
switching U مرکز مخابرات مرکزتلفن خودکار حرکت دادن خودروها از یک نقطه به نقطه دیگر برای بارگیری یاتخلیه
holdees U پرسنل یا خودروها یا هواپیمایا کشتی که به طور موقت دریک پادگان توقف کرده ومنتظر دستور یا وسایل حرکت به سمت محل ماموریت باشد
high sea U دریای ازاد دریای ازاد خارج از مرزکشور
traffic post U پست کنترل و عبور مرور پاسگاه کنترل عبور و مرور
dispersal lays U محوطههای تفرقه وسایل وخودروها محوطههای پناهگاه وسایل و خودروها
free enterprise U اقتصاد ازاد اقتصاد بازار ازاد
right of way U حق عبور
tolls U حق عبور
transit U عبور
road haulage U حق عبور
cross-Channel U عبور
tolling U حق عبور
toll U حق عبور
passage of lines U عبور از خط
transmissions U عبور
right of passage U حق عبور
transmission U عبور
rights of way U حق عبور
crossing U عبور
alpha canis majoris U عبور
passage U عبور
passages U حق عبور
passages U عبور
fording U عبور از اب
transmittal U عبور
transmittance U عبور
passage U حق عبور
transmittancy U عبور
timepiece U ساعت
watches U ساعت
watched U ساعت
Every so often . Every hour on the hour. U دم به ساعت
hours U ساعت
watch U ساعت
time-piece U ساعت
ticker [colloquial] [watch] U ساعت
clock U ساعت
watching U ساعت
hourly U ساعت به ساعت
clocks U ساعت
by my watch U ساعت من
clk U ساعت
clock generator U ساعت زا
hour U ساعت
in hour's time U دو ساعت
maypop U گل ساعت
oclock U ساعت
timŠepiece U ساعت
zero hour U ساعت س
passion flower U گل ساعت
passionflower U گل ساعت
clocks U ساعت ها
clock U ساعت
hour ly U ساعت به ساعت
horologium U ساعت
self-esteem U ساعت
horologe U ساعت
horologii U ساعت
h hour U ساعت س
ticker U ساعت
timepiece U ساعت
timepieces U ساعت
cruising U عبور کردن
fords U محل عبور
pass U اجازه عبور
cruises U عبور کردن
pass U کلمه عبور
cruised U عبور کردن
password U اسم عبور
passwords U اسم عبور
pass U عبور کردن
cruise U عبور کردن
thoroughfare U راه عبور
communication U عبور اطلاعات
pass U گذر عبور
passed U عبور کردن
thoroughfares U راه عبور
forded U محل عبور
ford U محل عبور
tolling U عوارض عبور
tolls U عوارض عبور
transit U راه عبور
transit U عبور کردن
passageway U محل عبور
passes U اجازه عبور
passageways U محل عبور
passes U کلمه عبور
passes U گذر عبور
passes U عبور کردن
passed U اجازه عبور
passed U کلمه عبور
passed U گذر عبور
toll U عوارض عبور
cross U عبور کردن
through traffic U عبور یکسره
transit traffic U عبور ترانزیتی
light passing U عبور نور
transmission factor U ضریب عبور
laissez passer U پروانه عبور
transmission grating U شبکه عبور
transmittance U مقدار عبور
overfly U عبور کردن
transoceanic U عبور از اقیانوس
traversable U قابل عبور
girdle traverse U عبور کمربندی
wading crossing U عبور از پایاب
fordless U غیرقابل عبور
oil passage U عبور روغن
transit time U زمان عبور
tessera U کلمه عبور
trafficability U قابلیت عبور
traject U عبور گذرگاه
shallow fording U عبور از اب کم عمق
transduction U انقال عبور
transit bill U اجازه عبور
transit bill U پروانه عبور
transit error U خطای عبور
transit time U مدت عبور
practicableness U قابلیت عبور
penstock U مجرای عبور اب
passavani U سند عبور
fordable U قابل عبور
fordability U قابلیت عبور
electron transition U عبور الکترون
traverse U عبور کردن
crossing area U منطقه عبور
fleets U عبور سریع
fleet U عبور سریع
faring U هزینه عبور
fares U هزینه عبور
fared U هزینه عبور
fare U هزینه عبور
crossest U عبور کردن
crosses U عبور کردن
traversed U عبور کردن
traverses U عبور کردن
deep fording U عبور از اب عمیق
passable U قابل عبور
current passage U عبور جریان
crossing the line U عبور از خط استوا
crossing the line U عبور از استوا
counter sign U اسم عبور
conge U اجازه عبور
band pass U نوار عبور
highway user tax U مالیات حق عبور
traversing U عبور کردن
crosser U عبور کردن
safe-conducts U رخصت عبور
traffic U عبور و مرور
passage U عبور سفر
passages U اجازه عبور
passages U راه عبور
safe conducts U رخصت عبور
safe conduct U رخصت عبور
passages U عبور سفر
traffics U عبور و مرور
passage U راه عبور
passage U اجازه عبور
trafficking U عبور و مرور
trafficked U عبور و مرور
watchcase U جعبه ساعت
watt hour U وات ساعت
alarm clock U ساعت شماطهای
watch case U قاب ساعت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com