English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
bedbug U ساس که از خون انسان تغذیه میکنند
bedbugs U ساس که از خون انسان تغذیه میکنند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
anthropophagous U تغذیه کننده از گوشت انسان
dystrohpy U تغذیه معیوب یاناقص نقص تغذیه
anthrop U پیشوند بمعانی > انسان < و > جنس انسان <
anthropo U پیشوند بمعانی >انسان < و > جنس انسان <
artificial intelligence U طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
intelligence U طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
id U مجموع تمایلات انسان که نفس یا شخصیت انسان و تمایلات شهوانی وجنسی ازان ناشی میشود
anthropography U علم ساختمان بدن انسان رشتهای از علم انسان شناسی که درباره تاثیراوضاع جغرافیایی بر روی نژادها صحبت میکند
friction feed U تغذیه کاغذ توسط گیر دادن یک ورقه کاغذ میان دو غلطک تغذیه کاغذ تک
feelings indigenous to man U احساسات طبیعی انسان احساساتی که در انسان بومی یا طبیعی هستند
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
betting shop U جائیکهرویاسبهاشرط بندی میکنند
lamplighter U با ان چراغ را روشن میکنند
drainpipes U لولهای که با ان چرک را خارج میکنند
Havana U سیگاربرگی که درهاوانایاcuba درست میکنند
drainpipe U لولهای که با ان چرک را خارج میکنند
airbed U تشکی که آنرا با باد پر میکنند
trampolines U توری که در اکروبات از ان استفاده میکنند
trampoline U توری که در اکروبات از ان استفاده میکنند
aeroscope U اسبابی که غباروذرات هواراجمع میکنند
barbette U سنگری که از انجاتوپها رااتش میکنند
bisk U ماهی وغیره درست میکنند
moulding board U تختهای که خمیر را روی ان قالب میکنند
they overtax our strength U بما تکلیف میکنند که زیادنیروی خودرابکاراندازیم
needleful U نخی که یکبار درته سوزن میکنند
gilded youth U جوانان دولتمندکه بسبک روززندگی میکنند
they are under serveillance U انهارا نظارت میکنند انهارامی پایند
kick about U فوتبالی که بدون قانون بازی میکنند
kumiss U قومیس نوشابهای که تاتارهاازشیرمادیان درست میکنند
Plants store up the sun's energy. U گیاهان انرژی خورشید را ذخیره میکنند.
collarette U یقه زنانه که ازتوریاخزیاچیزهای دیگردرست میکنند
coffee mills U دستگاهی که با آن دانههای قهوه را آرد میکنند
endoparasite U انگلهایی که درداخل بدن زندگی میکنند
skipjack U بازیچهای که از جناغ مرغ درست میکنند
racket ball U گوی کوچکی که ازپنبه وریسمان درست میکنند)
halophile U موجوداتی که درمحیط یا ابهای شور زندگی میکنند
gridiron U اهن مشبکی که روی ان گوشت کباب میکنند
injection engine U ماشینی که بوسیله تزریق اب سرد بخارانرامنقبض میکنند
rolling U نیمرخهای فولادی را با عمل نورد تهیه میکنند
gabionade U خط جان پناهی که ازسبدهای خاک درست میکنند
bacillus U باکتریهای میلهای شکل که تولید هاگ میکنند
circular dispersion U قطر کوچکترین دایرهای که 57% پرتابه ها به ان برخورد میکنند
reference librery U کتابخانهای که مردم بدانجارفته بکتابهایی مراجعه میکنند
library paste U نوعی خمیر چسبنده که ازنشاسته درست میکنند
wimble U هر نوع اسباب یاوسیلهای که باان سوراخ میکنند
Bantu U عضو قبیلههایی که به زبانهای بانتو تکلم میکنند
promenade concert U مجلس ساز و اوازیکه تماشاکنندگان ان گردش میکنند
there is a rush for the papers U مردم را برای خرید روزنامه هجوم میکنند
hasty pudding U خوراکی که با ارد وشیروکره وگوشت درست میکنند
gingall U یکجورتفنگ سنگین که روی پایهای گذاشته اتش میکنند
littered U محمل برانکار یا چاچوبی که بیماران را با ان حمل میکنند اشغال
littering U محمل برانکار یا چاچوبی که بیماران را با ان حمل میکنند اشغال
litters U محمل برانکار یا چاچوبی که بیماران را با ان حمل میکنند اشغال
coach dog U یکجورسگ که برای رفتن دنبال درشکه تربیت میکنند
durometer U اسبابی که بوسیله ان سختی وسفتی اجسام را معین میکنند
figure head مجسمه ای که بر دماغه کشتی نصب میکنند [رئیس پوشالی]
fog curing room U اطاق نمداری که نمونههای بتن ازمایشی را در ان نگهداری میکنند
litter U محمل برانکار یا چاچوبی که بیماران را با ان حمل میکنند اشغال
crazing mill U اسیاب یا کارخانهای که قلع معدنی رادران خرد میکنند
kermis U جشن وعیدسالیانهای که درهلندوبلژیک بادادن نمایش وفریادهای ...میکنند
bloody marys U مشروبی که از ودکا و سوس گوجه فرنگی درست میکنند
camp follower U اشخاص غیر نظامی که همراه قشون حرکت میکنند
clearinghouse U سازمانی که چکهای بانکهای مختلف را دران مبادله میکنند
bloody mary U مشروبی که از ودکا و سوس گوجه فرنگی درست میکنند
G-string U پارچهی باریک که برخی رقاصههابا آن ستر عورت میکنند
camp followers U اشخاص غیر نظامی که همراه قشون حرکت میکنند
G-strings U پارچهی باریک که برخی رقاصههابا آن ستر عورت میکنند
embrasures U مزغل یا شکافی که ازانجا توپ و تفنگ رااتش میکنند
brainstorming U گردهمایی که در آن همه چارهها و اندیشههای خود را ابراز میکنند
embrasure U مزغل یا شکافی که ازانجا توپ و تفنگ رااتش میکنند
american plan U مسافرخانهای که مسافرین پول غذا و اطاق را یکجاپرداخت میکنند
songfest U دستهای که اواز معروفومحبوب یا اهنگهای محلی جالبی را اجراء میکنند
bowling alley U مسیری که توپ بولینگ را در راستای آن به سوی هدف پرتاب میکنند
happy family U دستهای ازجانوران جوربجورکه دریک قفس باهم زندگی میکنند
bowling alleys U مسیری که توپ بولینگ را در راستای آن به سوی هدف پرتاب میکنند
energetics U رشتهای ازعلم مکانیک که درباره نیرو وتحولات ان بحث میکنند
creme U نام چند جورنوشابه خوش خوراک که از جوهرنعناع درست میکنند
fitting shop U کارگاهی که در انجا اجزای ماشین را سوار میکنند کارگاه مونتاژ
moleskin U جامه وبویژه شلواری که ازپوست کورموش ومانندان درست میکنند
matriculated students U شاگردانی که ازدبیرستان بیرون امده دردانشگاه نام نویسی میکنند
vasculum U کبریت قوطی ای که گیاه شناسان دران نمونه جمع میکنند
live box U جعبه یا قلمی که در اب اویزان میکنند تا موجودات ابزی را زنده نگاهدارند
clobbered U خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
clobbering U خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
bandstands U تختگاه یا صحنهی طاقدار که دستهی نوازندگان روی آن برنامه اجرا میکنند
churchwarden U هر یک از دو نفر اعضای غیر روحانی که به برخی از امور کلیسا رسیدگی میکنند
churchwardens U هر یک از دو نفر اعضای غیر روحانی که به برخی از امور کلیسا رسیدگی میکنند
bandstand U تختگاه یا صحنهی طاقدار که دستهی نوازندگان روی آن برنامه اجرا میکنند
clobber U خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
quiot U حلقه یاصفحه اهنی که دربازی پرت میکنند تاروی میخی بیفتد
nowel U کلمه ایست که درسرود خوانی و هلهلههای عید میلادمسیح تکرار میکنند
chopsticks U میلههای عاج یا چوبی که چینی ها برای خوردن برنج از ان استفاده میکنند
sand iron U یکجور چوگان در بازی گلف که با ان گوی را از میان ریگ بلند میکنند
autoharp U سنتوری که در ان بعضی ازسیمها را خفه میکنند تاسیمهای ازاد صدا کنند
islets of langerhans U دستههای سلولی اثنی عشر بنام >جزایرلانگرهانس < که تولید انسولین میکنند
telescopic chimney U دود کشی که تیکههای انراتوی هم برده انرا کوتاه وبلند میکنند
clobbers U خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
get a word in <idiom> U یافتن فرصتی برای گفتن چیزی بقیه دارند صحبت میکنند
recharged U تغذیه
nutrition U تغذیه
nutriments U تغذیه
nutriment U تغذیه
nourish U تغذیه
nourished U تغذیه
nourishes U تغذیه
alimentation U تغذیه
feeders U خط تغذیه
recharging U تغذیه
feeding U تغذیه
feeder U خط تغذیه
recharges U تغذیه
recharge U تغذیه
nourishment U تغذیه
nurture U تغذیه
nurturing U تغذیه
diet U تغذیه
line feed U تغذیه خط
nurtures U تغذیه
nurtured U تغذیه
sustenance U تغذیه
feedings U تغذیه
beanpoles U چوبه یا تیرچه یا ترکهای که بر زمین فرو میکنند تا بته لوبیا از آن بالا رود
braced U گره فشاری که اجزاء دیگر ساختمان را نگهداری یابار انها را تحمل میکنند
brace U گره فشاری که اجزاء دیگر ساختمان را نگهداری یابار انها را تحمل میکنند
muslin U یکجور پارچه پشت نما که ازان جامههای زنانه و پرده درست میکنند
beanpole U چوبه یا تیرچه یا ترکهای که بر زمین فرو میکنند تا بته لوبیا از آن بالا رود
etna U فرف کوچکی که اندک ابی رادران بوسیله چراغ الکلی گرم میکنند
following my lead U یک جور بازی که هر بازیکن را وادار میکنند هرکاری که استاد کرد او نیز بکند
a hot potato <idiom> U [بحث داغ که خیلی از مردم در موردش صحبت میکنند و مورد جدال هست]
funeral home U محلی که دران مرده را جهت انجام مراسم تدفین یا سوزاندن اماده میکنند
admixtures U موادی بجز سیمان شن ماسه و اب که گاهی به عنوان ماده کمکی به بتن اضافه میکنند
malnourished U بد تغذیه شده
malnourished U دچارسوء تغذیه
power transformer U مبدل تغذیه
pastures U تغذیه کردن
fed U تغذیه شده
feeder U سیم تغذیه
breast-feeding U تغذیه پستانی
feeders U سیم تغذیه
pasture U تغذیه کردن
breast feeding U تغذیه پستانی
recharge basin U حوضچه تغذیه
undernourished U گرفتارسوء تغذیه
nutritionist U ویژه گر تغذیه
nutritionists U ویژه گر تغذیه
nourish U تغذیه کردن
aliment U تغذیه کردن
support [nourish, feed] U تغذیه کردن
unhealthy diet U تغذیه ناسالم
undernourishment U گرفتارسوء تغذیه
undernourishment U سوء تغذیه
supply cable U کابل تغذیه
serial feeding U تغذیه نوبتی
reverse bias U تغذیه معکوس
undernourished U سوء تغذیه
ab power pack U جعبه تغذیه ا.ب
innutrition U عدم تغذیه
recharge well U چاه تغذیه
injection well U چاه تغذیه
feed pipe U لوله تغذیه
cross feed U تغذیه عرضی
cutler feed U تغذیه کاتلر
downfeed U تغذیه رو به پایین
form feed U تغذیه کاغذ
food program U رژیم تغذیه
dystrophic nutrition U تغذیه دش بار
dystrophy U سوء تغذیه
feedway U تغذیه کننده
feeding problem U مشکل تغذیه
feeding center U مرکز تغذیه
feed mechanism U مکانیزم تغذیه
feeder panel U تابلوی تغذیه
feeder canal U کانال تغذیه
magazine feed U تغذیه مخزن
main feed U تغذیه اصلی
bacteriophagy U تغذیه ازباکتری
ad lib feeding U تغذیه ازاد
power supply U منبع تغذیه
power supplay U منبع تغذیه
power pack U جعبه تغذیه
pouring gate U تغذیه قالب
alimentiveness U قوه تغذیه
pasturage U تغذیه کردن
anode supply U تغذیه صفحه
plate supply U تغذیه صفحه
anthophagous U تغذیه شده با گل
paper feer U تغذیه کاغذ
natural recharge U تغذیه طبیعی
anti parallel feeding U تغذیه مخالف
artificial recharge U تغذیه مصنوعی
mulnutrition U سوء تغذیه
main supply line U خط تغذیه اصلی
feed pump U پمپ تغذیه
feeds U تغذیه کردن
ff U تغذیه کاغذ
feed U تغذیه کردن
feeds U تغذیه گردن
feed U تغذیه گردن
noises U منبع تغذیه
noise U منبع تغذیه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com