English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9123 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
saree U ساری یا لباس زنان هندو که مشتمل است برپارچهای که بدور بدن می پیچند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sari U ساری یا لباس زنان هندو که مشتمل است بر پارچهای که بدور بدن می پیچند
saris U ساری یا لباس زنان هندو که مشتمل است بر پارچهای که بدور بدن می پیچند
distaff U التی که گلوله پشم نریشته راروی ان نگاه داشته و پس ازریشتن بدور دوک می پیچند
siva U خدای والامقام هندو که ازخدایان سه گانه یا تثلیث دین هندو بشمار میرود
to dress [put on your clothes or particular clothes] U لباس پوشیدن [لباس مهمانی یا لباس ویژه] [اصطلاح رسمی]
effluents U ساری
effluent U ساری
sluicy U ساری
profuse U ساری لبریز
Hindu U هندو
Hindus U هندو
profluent U جاری بمقدار زیاد ساری
Hinduism U ایین هندو
Hindoo U سبک هندو [معماری]
vedic U وابسته به وداکتاب مقدس هندو
suttee U زن هندو که خود راروی جنازه شوهرش میسوزاند
mopping U چوبی که سر ان را پارچه می پیچند و برای تمیز کردن بکارمیرود
mopped U چوبی که سر ان را پارچه می پیچند و برای تمیز کردن بکارمیرود
mops U چوبی که سر ان را پارچه می پیچند و برای تمیز کردن بکارمیرود
mop U چوبی که سر ان را پارچه می پیچند و برای تمیز کردن بکارمیرود
mopped U چوبی که کهنه یا پشم بر سران می پیچند ومانند جاروبکار میبرند
mopping U چوبی که کهنه یا پشم بر سران می پیچند ومانند جاروبکار میبرند
mop U چوبی که کهنه یا پشم بر سران می پیچند ومانند جاروبکار میبرند
mops U چوبی که کهنه یا پشم بر سران می پیچند ومانند جاروبکار میبرند
motley U مختلط لباس رنگارنگ دلقک ها لباس چهل تکه
hang out U پهن کردن لباس [روی بند لباس]
life jacket U لباس نجات لباس چوب پنبهای
that U اشاره بدور
circumambient U گردنده بدور
enwind U بدور چیزی پیچیدن
rotation U دوران گردش بدور
orb U بدور چیزی گشتن
slue U بدور محورثابتی گشتن
orbs U بدور چیزی گشتن
vertigo U دوار سر چرخش بدور
rotational U دوران گردش بدور
orbs U بدور مدار معینی گشتن
The earth moves round the sun . U زمین بدور خورشید می گردد
Make a journey round the world. U بدور دنیا سفر کردن
coil U بدور چیزی بطورمارپیچ پیچیدن
coiled U بدور چیزی بطورمارپیچ پیچیدن
orb U بدور مدار معینی گشتن
coils U بدور چیزی بطورمارپیچ پیچیدن
swinge U تلوتلو خوردن بدور چیزی چرخیدن
pomfret U یکجور ماهی خوراکی دراقیانوس هندو اقیانوس ارام ماهی سیم دریایی
paraboloid U سطحی که در اثر گردش جسم شلجمی بدور خود تشکیل میگردد
S-twist [S-spun] U نخ چپ تاب [جهت پیچیدن الیاف بدور یکدیگر در این نوع نخ مانند حرف اس لاتین است.]
Spanish knot U گره اسپانیایی [این گره بدور یک نخ تار زده شده و به آفریقا منسوب می باشد.]
burl [nep] U گلوله ای یا نپ شدن الیاف در سطح بافته شده بدلیل پیچش الیاف بدور یکدیگر
berber knot U گره مراکشی که بدور دو تار دو مرتبه گره می خورد
womenfolk U زنان
womankind U زنان
fair sex U زنان
feminine U زنان
applaudingly U کف زنان
heliocentric U دارای مرکز در خورشید دوار بدور خورشید
wifely U درخور زنان
uneven parallel bars U پارالل زنان
womankind U گروه زنان
plumes U پر کلاه زنان تل
womanish U مربوط به زن یا زنان
plume U پر کلاه زنان تل
greensickness U کم خونی زنان
gynaecocracy U حکومت زنان
gynecocracy U حکومت زنان
womanly U در خور زنان
boxers U مشت زنان
boastingly U لاف زنان
mutch U زنان وکودکان
flutteringly U پروبال زنان
feminity U طبقه زنان
asymetrical bars U پارالل زنان
evadingly U طفره زنان
womenfolk U جماعت زنان
catamenia U قاعدگی زنان
demimonde U زنان هرزه
gaspingly U نفس زنان
beauties U زنان زیبا
menstruation U قاعدگی در زنان
gynecology U پزشکی زنان
beauty U زنان زیبا
vauntingly U لاف زنان
when will women have the vote? U زنان کی حق رای
periods U قاعده زنان
women's dres U جامه زنان
period U قاعده زنان
women's army corps U ارتش زنان
feminicide U قتل زنان
the female sex U زنان ودختران
reelingly U چرخ زنان
gynocracy U حکومت زنان
pantingly U نفس زنان
hirsutism U نابجارویی مو در زنان
petticoats rule U تسلط زنان
gyringly U چرخ زنان
menses U قاعدگی زنان
metallic thread U نخ زربفت [اینگونه نخ ها که از تابیده شدن ورقه های نازک طلا، نقره و یا دیگر فلزات بدور نخ تهیه می شوند، جهت تزئین فرش بکار رفته.]
ladykiller U مرد محبوب زنان
ladykillers U مرد محبوب زنان
women's army corps U قسمت زنان ارتش
feminist U طرفدار حقوق زنان
feminism U برابری طلبی زنان
music stool U کرسی پیانو زنان
gynecologist U متخصص بیماریهای زنان
lothario U گمراه کننده زنان
feminists U طرفدار حقوق زنان
heats U تحریک جنسی زنان
menstruation U قاعدگی زنان طمث
heat U تحریک جنسی زنان
phlegmasia alba dolens U ورم سفیدران زنان
chlorosis U سبزرنگی زنان کم خون
female participation rate U نرخ مشارکت زنان
premenstrual U قبل از قاعدگی زنان
demimonde U جهان زنان هرجایی
to catch napping U چرت زنان گرفتن
sapphism U همجنس خواهی زنان
fluor U قاعدگی زنان سیال
columbia round U تیراندازی مخصوص زنان
catamenia U عادت ماهیانه زنان
women labor force U نیروی کار زنان
closed back U بافت پشت بسته که در آن گره های نامتقارن بدور تارهای مخالف گره خورده و در نهایت خود تار دیده نمی شود
leucorrhoea U سوزنک مزمن غیرمسری زنان
housecoats U لباسی که زنان درخانه می پوشند
gynaecophysiology U علم ووفایف جهازتناسلی زنان
housecoat U لباسی که زنان درخانه می پوشند
evadingly U گریز زنان بابهانه یاحیله
steatopygia U بزرگی وفربهی کفل زنان
suffragettes U زن طرفدار حق رای وانتخاب زنان
diva U سردسته زنان خواننده اپرا
plead for the widow U در حق بیوه زنان دادخواهی کنید
a comparison of men's salaries with those of women U مقایسه حقوق مردان با زنان
suffragette U زن طرفدار حق رای وانتخاب زنان
steam irons U ماشین بخار لباس شویی دستگاه بخار لباس شویی
steam iron U ماشین بخار لباس شویی دستگاه بخار لباس شویی
height of the volleyball net U 34/2متر برای مردان و 42/2 متربرای زنان
women students U زنان دانش اموز محصلین اناث
accoucheur U پزشک متخصص قابلگی وبیماریهای زنان
wimple U روسری زنان قرون وسطی چرخ
chatelaine U زنجیرکمربند که زنان کلیدوساعت ومدادومانندانهابدان می اویزند
YWCA U مخفف باشگاه زنان جوان مسیحی
YWCAs U مخفف باشگاه زنان جوان مسیحی
hysteria U غش یابیهوشی وحمله در زنان هیجان زیاد
modiste U کسی که کلاه وجامه زنان رامیفروشد
phlegmasia dolens U ران زنان ژماس سیاهرگهای نفاسی
hairdos U ارایش موی زنان بفرم مخصوصی
greensick U مبتلا به بیماری کم خونی زنان جوان
lady paramount U بانوی سرپرست مسابقه تیراندازی زنان
hairdo U ارایش موی زنان بفرم مخصوصی
sapphic vice U شهوت رانی زنان نسبت به یکدیگر
whites U سوزنک مزمن غیر مسری زنان
gallant U متعارف وخوش زبان درپیش زنان
abbesses U رئیسه صومعه زنان تارک دنیا
abbess U رئیسه صومعه زنان تارک دنیا
uniforms U لباس متحدالشکل لباس نظامی متحدالشکل
uniform U لباس متحدالشکل لباس نظامی متحدالشکل
sanitary napkin U دستمال کاغذضد عفونی مخصوص قاعدگی زنان
sanitary napkins U دستمال کاغذضد عفونی مخصوص قاعدگی زنان
hereford round U مسابقه تیراندازی مخصوص زنان در مسافتهای مختلف
lady's man U مردی که علاقه زیادی بمعاشرت زنان دارد
ladies' men U مردی که علاقه زیادی بمعاشرت زنان دارد
ladies' man U مردی که علاقه زیادی بمعاشرت زنان دارد
symmetric knot U گره ترکی [گره نامتقارن] [که بدور دو تار زده می شود و معمولا از قلاب جهت خفت زدن استفاده می شود.]
ply yarn U نخ چندلا [در اثر تاباندن دو یا تعداد بیشتر رشته نخ بدور یکدیگر بوجود آمده و بسته به نیاز می تواند دولا، چهارلا، شش لا، نه لا و یا طنابی باشد. نخ یک لا فقط از به هم پیچیدن الیاف بوجود می آید.]
squire of dames U کسی که همراه زنان میرودیابیشتردرگروه انان داخل میشود
triathlon U مسابقه سه گانه بین زنان شامل دو 001 متر
purdah U برای پوشیدن زنان ازدیدارمردان بویژه در هند پارچه پردهای
bluestockings U منسوب به جمعیت زنان جوراب ابی درقرن هیجدهم زن فاضله
bluestocking U منسوب به جمعیت زنان جوراب ابی درقرن هیجدهم زن فاضله
ducking stool U کرسی ای که زنان بدکاررابدان بسته ودراب پرت کرده غوطه میدادند
finishing school U اموزشگاهی که زنان جوان رابرای دخول درجامعه اماده ومهذب میسار
finishing schools U اموزشگاهی که زنان جوان رابرای دخول درجامعه اماده ومهذب میسار
ruffe U یقه گرد و حلقوی چین دار مردان و زنان قرون 61و 71 میلادی
ruff U یقه گرد و حلقوی چین دار مردان و زنان قرون 61و 71 میلادی
venire facias tot matrons U دستور تشکیل هیات منصفهای از زنان برای زنی که مدعی ابستنی است
ruffs U یقه گرد و حلقوی چین دار مردان و زنان قرون 61و 71 میلادی
false selvage U شیرازه تقلبی [هر نوع نخ اضافی که جزء پودهای اصلی نبوده و بدلیل تزئین و یا پوشاندن پارگی ها در محل شیرازه بدور تار پیچیده شود از این دسته محسوب شده و کاهش اصالت فرش را به همراه دارد.]
esturm U مرحله تحریکات جنسی زنان که دران زن میل به نزدیکی بامرد وقابلیت ابستن شدن رادارد
estrus U مرحله تحریکات جنسی زنان که دران زن میل به نزدیکی بامرد وقابلیت ابستن شدن رادارد
filikli U [نوعی فرش با پرز بلند و نسبتا زبر و خشن و بیشتر از جنس پشم بز که در مناطق عشایری ترکیه و آذربایجان شوروی بافته شده، گره ها بدور نخ تار زده شده و کل فرش پس از اتمام بافت رنگرزی می شود.]
sprint medley U دو سرعت امدادی شامل 002004 و 008 متر برای مردان و 001 002 و 004 متربرای زنان
shot U ساچمه وزنه برای مردان 62/7 کیلوگرم وبرای زنان 520/4 کیلوگرم
shots U ساچمه وزنه برای مردان 62/7 کیلوگرم وبرای زنان 520/4 کیلوگرم
estrogen U هورمن جنسی زنانه که موجب بروز سفات جنسی ثانویه زنان میشود
western round U مسابقه تیراندازی زنان با 84تیر از مسافت 06 متری و84 تیر از 05 متری با کمان
fita round U مسابقه تیراندازی با 63 تیراز فاصله 03 تا 09 متربرای مردان و 03 تا 07 متربرای زنان با تیر و کمان
rosette U گل لباس
untented U بی لباس
flannel U لباس
clothing U لباس
flannels U لباس
rosettes U گل لباس
nightgowns U لباس شب
vesture U لباس
vestment U لباس
nightgown U لباس شب
oilskins U لباس ضد اب
frou frou U خش خش لباس
costume U لباس
costumes U لباس ها
evining dress U لباس شب
Recent search history Forum search
1Vintage style
1لباس معمولي وغيررسمي
1همه باید که لباس کار خود را بر تن داشته باشن
1preppy
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com