English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
prototyping U ساخت یک نمونه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
modules U اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
module U اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
work in process U کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
work in progress U کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
Visual Basic U ابزار برنامه نویسی ساخت ماکروسافت که باعث ساخت برنامههای کاربردی ویندوز به آسانی میشود
acceptance sampling U نمونه برداری جهت پذیرش نمونه قبولی
sample U نمونه برداشتن نمونه نشان دادن
sampled U نمونه برداشتن نمونه نشان دادن
sampling U نمونه گیری برداشت نمونه
os/ U سیستم عامل چندکاره برای کامپیوترهای PC ساخت IBM و ماکروسافت که ساخت آن توسط IBM ادامه دارد تا تغییری در ویندوز ماکروسافت باشد
undisturbed sample U نمونه گیری بهم نخورده نمونه دست نخورده
natural dyes U رنگینه های طبیعی [که عموما از گیاهان و بعضی حیوانات تهیه می شوند. نمونه گیاهی رنگ قرمز گیاه روناس و نمونه حیوانی رنگ قرمز، حشره قرمزدانه می باشد.]
formats U نمونه
specimens U نمونه
specimen U نمونه
type U نمونه
sampling U نمونه
exemplar U نمونه
format U نمونه
exemplars U نمونه
examples U نمونه
module U نمونه
modules U نمونه
example U نمونه
types U نمونه
precedents U نمونه
precedent U نمونه
typed U نمونه
progenitor U نمونه
progenitors U نمونه
paradigm U نمونه
patterns U نمونه
instance U نمونه
instances U نمونه
schemata U نمونه
forme U نمونه
sampled U نمونه
representatives U نمونه
representative U نمونه
paradigms U نمونه
schema U نمونه
pattern U نمونه
model U نمونه
modeled U نمونه
modelled U نمونه
copied U نمونه
copies U نمونه
copy U نمونه
copying U نمونه
models U نمونه
breadboard U نمونه
calligraph U نمونه
copyslip U نمونه
ensample U نمونه
paragons U نمونه
foretype U نمونه
sample U نمونه
paragon U نمونه
strickle U نمونه
typicalness U نمونه
forms U ساخت
design U ساخت
designs U ساخت
performance U ساخت
performances U ساخت
manufacturing U ساخت
textures U ساخت
texture U ساخت
formation U ساخت
composition U ساخت
compositions U ساخت
formed U ساخت
fecit U ساخت
habitus U ساخت
invenit U ساخت
generation U ساخت
make up U ساخت
substandard U بد ساخت
generations U ساخت
manufactory U ساخت
make-up U ساخت
constructions U ساخت
form U ساخت
conformation U ساخت
construction U ساخت
making U ساخت
built U ساخت
manufacture U ساخت
workmanship U ساخت
structuring U ساخت
synthesis U ساخت
structure U ساخت
unstructured U بی ساخت
syntheses U ساخت
manufactures U ساخت
structures U ساخت
fabrication U ساخت
manufactured U ساخت
representative sample U نمونه معرف
sample cell U فرف نمونه
reference pilot U نمونه مرجع
probability sample U نمونه احتمالاتی
standards U نمونه قانونی
standard U نمونه قانونی
protoplast U نمونه اصل
quota sample U نمونه سهمیه
random sample U نمونه تصادفی
sample U واحد نمونه
typifying U نمونه بودن
typifying U نمونه دادن
sample size U بزرگی نمونه
samplery U نمونه برداری
samplery U نمونه گیری
screamer U نمونه بسیارخوب
gauges U سنجیدن نمونه
gauged U سنجیدن نمونه
gauge U سنجیدن نمونه
sight form U نمونه رصد
sample size U حجم نمونه
sample distribution U توزیع نمونه
sample U نمونه قراردادن
typified U نمونه دادن
typify U نمونه بودن
typify U نمونه دادن
typifies U نمونه بودن
typifies U نمونه دادن
typified U نمونه بودن
sample U نمونه گرفتن
sample data U داده نمونه
specimen signature U نمونه امضاء
modeling U نمونه سازی
g U نمونه معیار
free sample U نمونه مجانی
foretype U نمونه قبلی
for example U برای نمونه
test model U نمونه ی ازمایش
copies U نمونه ساختن
exemplum U مثال نمونه
exemplification U نمونه اوری
exemplarily U بطور نمونه
emulator U نمونه ساز
emulation U نمونه سازی
coring U نمونه گیری
core sample U نمونه استوانهای
by the square U مطابق نمونه
biased sample U نمونه سودار
demo U نمونه نمایشی
holotype U نمونه شاخص
pilot production U تولید نمونه
pilot plant U کارخانه نمونه
pilot plant U کارگاه نمونه
pilot model U نمونه ازمایشی
sampling U نمونه گیری
sampling U نمونه برداری
phony U مدل یا نمونه
pattern making U نمونه سازی
ladle samble U نمونه پاتیل
breadboard U نمونه تابلویی
samples U نمونه کالا
copying U نمونه ساختن
sampler U نمونه بردار
samplers U نمونه بردار
type of use U نمونه کاربرد
survey U نمونه گیری
model U نمونه اصلی
surveys U نمونه گیری
surveyed U نمونه گیری
typical U یک نمونه بارز
patterning U نمونه سازی
cells U فرف نمونه
prototype U نمونه نخستین
prototype U نمونه اولیه
copied U نمونه ساختن
polled U نمونه برداشتن
copy U نمونه ساختن
cell U فرف نمونه
typical U نمونه نوعی
poll U نمونه برداشتن
archetype U نمونه اولیه
archetypes U نمونه اولیه
prototype U نمونه ازمایشی
polls U نمونه برداشتن
tokenism U نمونه کاری
sample U نمونه کالا
typical sample U نمونه نوعی
models U نمونه اصلی
sampled U واحد نمونه
sampled U نمونه گرفتن
typification U تعیین نمونه
sampled U نمونه قراردادن
sampled U نمونه کالا
typical galaxy U کهکشان نمونه
typal U شبیه نمونه
prototypes U نمونه اولیه
prototypes U نمونه نخستین
test piece U نمونه ازمایشی
test piece U نمونه ازمایش
test specimen U نمونه ازمایشی
test specimen U نمونه ازمایش
test specimen U نمونه ی ازمایش
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com