English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
home-made U ساخت میهن
homemade U ساخت میهن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
silk manufactures of home U کالاهای ابریشمی ساخت میهن
Other Matches
work in process U کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
work in progress U کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
Visual Basic U ابزار برنامه نویسی ساخت ماکروسافت که باعث ساخت برنامههای کاربردی ویندوز به آسانی میشود
os/ U سیستم عامل چندکاره برای کامپیوترهای PC ساخت IBM و ماکروسافت که ساخت آن توسط IBM ادامه دارد تا تغییری در ویندوز ماکروسافت باشد
countrymen U هم میهن
compatriot U هم میهن
mother land U میهن
fellow countryman U هم میهن
fatherland U میهن
countryman U هم میهن
mother countries U میهن
fatherlands U میهن
mother country U میهن
motherland U میهن
motherlands U میهن
homeland U میهن
natire country U میهن
native country U میهن
compatriotic U هم میهن
patiot U هم میهن
homeland U میهن
compatriots U هم میهن
homelands U میهن
homes U میهن
country man U هم میهن
countrywoman U هم میهن
native land U میهن
home U میهن
fenow country men U هم میهن
f.countryman U هم میهن
home U میهن
motherlands U مادر میهن
homesick U در فراق میهن
motherland U مادر میهن
one's native soil U میهن زمین
landsman U بومی هم میهن
patriotically U میهن پرستانه
immigrated U میهن گزیدن
immigrate U میهن گزیدن
civism U دلبستگی به میهن
immigrates U میهن گزیدن
homes U میهن وطن
home U میهن وطن
patiot U میهن دوست
patriot U میهن پرست
patrioism U میهن پرستی
immigrating U میهن گزیدن
public spiritedness U میهن پرستی
patriotism U میهن پرستی
patriotic U میهن دوست
public-spirited U میهن پرست
incivism U بی علاقگی به میهن
partisans U میهن پرست
patiot U میهن پرست
partisan U میهن پرست
patriotically U از روی میهن دوستی
to expatriate oneself U جلای میهن کردن
parricide U خائن به میهن پدر کش
patriots U میهن پرست ها [مرد]
compatriot U هم وطن هم میهن هواخواه
parricides U خائن به میهن پدر کش
spread eagle U میهن پرستی افراطی
compatriots U هم وطن هم میهن هواخواه
jingo U میهن پرست متجاوز
patriot U شخص میهن پرست
patricide U خائن به میهن پدرکش
chauvinist U میهن پرست متعصب
patriots U شخص میهن پرست
nostalgia U دلتنگی برای میهن
repatriations U برگشتن یا برگرداندن به میهن
repatriation U برگشتن یا برگرداندن به میهن
patriots U میهن پرستان [مرد]
patricides U خائن به میهن پدرکش
expatriate U ترک کردن میهن تبعیدی
chauvinism U میهن پرستی از روی تعصب
chauvinism U میهن پرستی افراطی شوونیسم
bound for home U اماده رفتن به کشور میهن
hom ward bound U اماده رفتن به کشور میهن
expatriates U ترک کردن میهن تبعیدی
maccabees U خانواده میهن پرستان مکابی یهود
to bleed for one's country U برای میهن خود خون دادن
flag waving U میهن پرستی بحد افراط وجنون
flag-waving U میهن پرستی بحد افراط وجنون
public spirit U خیر خواهی برای مردم میهن پرستی
public spiritedly U ازلحاظ خیر خواهی مردم میهن پرستانه
parricidal U خائن نسبت به پدر و مادر یا میهن یاپادشاه
homecomings U عازم میهن مراجعت به وطن یامحل تحصیل
homecoming U عازم میهن مراجعت به وطن یامحل تحصیل
sickfor home U دلتنگی کننده برای میهن وخانه خود بیماروطن
chauvinism U افراط کورکورانه در میهن پرستی ناسیونالیسم در حد افراطی و غیر منطقی
jingo U کسی که به عنوان میهن پرستی از سیاست جنگجویانه و تجاوزکارانه دولت خودطرفداری میکند
to pine for home U دلتنگی برای میهن کردن ارزوی وطن کردن
conformation U ساخت
manufactory U ساخت
make up U ساخت
make-up U ساخت
making U ساخت
fecit U ساخت
habitus U ساخت
form U ساخت
compositions U ساخت
formed U ساخت
forms U ساخت
invenit U ساخت
structures U ساخت
substandard U بد ساخت
formation U ساخت
texture U ساخت
textures U ساخت
design U ساخت
designs U ساخت
performance U ساخت
performances U ساخت
structuring U ساخت
workmanship U ساخت
manufacture U ساخت
manufactured U ساخت
manufactures U ساخت
unstructured U بی ساخت
generation U ساخت
synthesis U ساخت
syntheses U ساخت
fabrication U ساخت
generations U ساخت
composition U ساخت
built U ساخت
manufacturing U ساخت
construction U ساخت
constructions U ساخت
structure U ساخت
covin U ساخت وپاخت
file structure U ساخت پرونده
covinous U ساخت وپاختی
formatio reticularis U ساخت شبکهای
control structure U ساخت کنترل
reticular formation U ساخت شبکهای
program structure U ساخت برنامه
data structure U ساخت داده ها
deep structure U ژرف ساخت
home made U ساخت بومی
field strcture U ساخت میدانی
home made U ساخت داخلی
dynamic structure U ساخت پویا
factory order U سفارش ساخت
family structure U ساخت خانواده
group structure U ساخت گروهی
manufacture process U فرایند ساخت
manufacture process U فراگرد ساخت
manufacturing cost U هزینه ساخت
manufacturing process U فرایند ساخت
manufacturing process U پویش ساخت
market structure U ساخت بازار
mental structure U ساخت ذهنی
production time U زمان ساخت
new built U تازه ساخت
new buit U تازه ساخت
newmade U تازه ساخت
production cost U ارزش ساخت
production process U روند ساخت
power structure U ساخت قدرت
population structure U ساخت جمعیت
phrase structure U با ساخت عبارتی
prototyping U ساخت یک نمونه
simple structure U ساخت ساده
social strcture U ساخت اجتماعی
infra structure U زیر ساخت
design and construction U طراحی و ساخت
latent structure U ساخت نهفته
machine made U ساخت ماشین
perceptual structure U ساخت ادراکی
manufacturing U صنعت ساخت
manufacture cost U ارزش ساخت
structuralists U ساخت گرای
structuralist U ساخت گرای
well made U خوش ساخت
unstructured interview U مصاحبه بی ساخت
tree structure U ساخت درختی
tectonics U زمین ساخت
tectonic U زمین ساخت
static structure U ساخت ایستا
personality structure U ساخت شخصیت
man-made U ساخت بشر
shops U محل ساخت
elaborated U ساخت استاد
forbade U نا مقدور ساخت
workmanship U کار ساخت
structuring U ساختار ساخت
elaborate U ساخت استاد
brand name U علامت ساخت
building blocks U کنده ساخت
brand names U علامت ساخت
building block U کنده ساخت
structures U ساختار ساخت
collusion U ساخت وپاخت
collusion U ساخت و پاخت
elaborates U ساخت استاد
elaborating U ساخت استاد
shopped U محل ساخت
productions U ارائه ساخت
production U ارائه ساخت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com