Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
wickerwork
U
ساخته شده از ترکه سبدسازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
letters of administration
U
حکم انتصاب امین ترکه سندی است که به موجب ان سمت مدیر یامدیره ترکه بلاوارث احراز میشود و به وی اختیار قیام به امور راجع به اداره ترکه را میدهد
wattle
U
ترکه برای ساختن سبد ترکه
cost plus contracts
U
قسمتی از کالا را که به سفارش کسی ساخته میشود و هنوزعملا " ساخته نشده
scions
U
ترکه نو
sprigs
U
ترکه
sprig
U
ترکه
roof batten
U
ترکه
legacies
U
ترکه
sprays
U
ترکه
scion
U
ترکه نو
sprayed
U
ترکه
legacy
U
ترکه
twing
U
ترکه
spray
U
ترکه
spraying
U
ترکه
twig
U
ترکه
patrimony
U
ترکه
patrimonies
U
ترکه
succession
U
ترکه
successions
U
ترکه
wands
U
ترکه
wand
U
ترکه
boughs
U
ترکه
bough
U
ترکه
switches
U
ترکه
switched
U
ترکه
switch
U
ترکه
twigs
U
ترکه
heirlooms
U
ترکه
asthin as lath
<idiom>
ترکه ای
affshoot
U
ترکه
rod
U
ترکه
bequests
U
ترکه
branchlet
U
ترکه
bequest
U
ترکه
rods
U
ترکه
estate of a deceased
U
ترکه
virga
U
ترکه
heirloom
U
ترکه
withy
U
ترکه بید
one thrid of the estate
U
ثلث ترکه
personal representative
U
مدیر ترکه
offshoot
U
ترکه فرع
residue of the state
U
مازاد ترکه
residue of the state
U
باقیمانده ترکه
offshoots
U
ترکه فرع
legacy
U
ترکه موصی به
personal representative
U
امین ترکه
renouncing probate
U
رد سمت ترکه
residuary account
U
حساب ترکه
distribution of the estate
U
تقسیم ترکه
one third of estate
U
ثلث ترکه
twigged
U
ترکه مانند
legacies
U
ترکه موصی به
twiggy
U
ترکه مانند
viminal
U
ترکه دهنده
adminstrator of state
U
مدیر ترکه
administration of estate
U
اداره ترکه
distributions
U
تقسیم ترکه متوفی
distribution
U
تقسیم ترکه متوفی
wicker
U
ترکه یا چوب کوتاه
fiducial
U
وابسته به امین ترکه
letters of administration
U
سند مدیریت ترکه
special administration
U
اداره قسمت خاصی از ترکه
heritage
U
ماترک ترکه غیر منقول
pendent lite
U
حکم معلق امین ترکه
the system of
U
رد مازاد ترکه متوفی به خویشان ذکورپدری
packing sheet
U
حوله ترکه بتن بیمار بپیچند
productions
U
ساخته شده طبق طرح کارخانه اتومبیل سازی موتورسیکلت ساخته شده طبق طرح کارخانه
production
U
ساخته شده طبق طرح کارخانه اتومبیل سازی موتورسیکلت ساخته شده طبق طرح کارخانه
modular construction
U
ساختمان پیش ساخته ساختمان با بلوک پیش ساخته
plene administravit
U
دفاع امین یا مدیر ترکه درمقابل دعاوی مطروحه علیه متوفی
real representative
U
قائم مقامی حقیقی یا واقعی سمت وراث یا مدیر ترکه نسبت به اموال غیر منقول متوفی
wrought
U
ساخته
framed
U
ساخته
fecit
U
ساخته است
precast
U
پیش ساخته
bamboos
U
ساخته شده از نی
bamboo
U
ساخته شده از نی
paved ford
U
گدار ساخته
hand made
U
ساخته دست
prefabs
U
پیش ساخته
irowork
U
اهن ساخته
prefab
U
پیش ساخته
i do not have it in me
U
از من ساخته نیست
makable
U
ساخته شدنی
manufactured head
U
سر ساخته شده
simulated
U
شبیه ساخته
made
U
ساخته شده
officinal
U
ساخته واماده
artificalism
U
ساخته پنداری
haniwork
U
دست ساخته
prefabricate
U
پیش ساخته
pucka
U
ساخته شده
ruled surface
U
سطح خط ساخته
it is made
U
ساخته میشود
self made
U
خود ساخته
self-made
U
خود ساخته
prefabricated
U
پیش ساخته
self constituted
U
خود ساخته
self formed
U
خود ساخته
soi disant
U
خود ساخته
pukka
U
ساخته شده
immature
U
نیم ساخته
wicker work
U
سبد جگن بافته ترکه بافته دریچه در بچه
cellulosic
U
ساخته شده از سلول
build up beam
U
تیر ساخته شده
marmoreal
U
ساخته شده از مرمر
marmorean
U
ساخته شده از مرمر
zipgun
U
طپانچه دست ساخته
modular design
U
مدل پیش ساخته
wolframic
U
ساخته شده ازتنگستن
heparin
U
که در کبد ساخته میشود
it is made
U
ساخته شده است
finished goods
U
کالاهای ساخته شده
high wrought
U
با استادی ساخته شده
intermediate product
U
محصول نیم ساخته
fabrication
U
کالاهای ساخته شده
man made
U
ساخته دست انسان
built up beam
U
تیر ساخته شده
unregenerated
U
دوباره ساخته نشده
india rubbers
U
ساخته شده از لاستیک
pre cast concrete
U
بتن پیش ساخته
india rubber
U
ساخته شده از لاستیک
pre fabricated
U
پیش ساخته شده
man-made
U
ساخته دست انسان
semi finished goods
U
کالاهای نیمه ساخته
tubular
U
ساخته شده ازلوله
blueprints
U
نقشه پیش ساخته
synthetic tar
U
قطران باز ساخته
blueprint
U
نقشه پیش ساخته
stanchion
U
ستون پیش ساخته
unregenerate
U
دوباره ساخته نشده
teacher made test
U
ازمون معلم ساخته
piragua
U
ساخته شده ازتنه درخت
home-made
<adj.>
U
در خانه ساخته
[تهیه]
شده
plate girder
U
تیر ساخته شده از تسمه
whole wheat
U
ساخته شده از گندم ساییده
Who has composed this tune?
U
این آهنگ راکی ساخته ؟
half timber
U
ساخته شده از الوار کوتاه
gimmal
U
ساخته شده از حلقههای تودرتو
spar bridge
U
پل ساخته شده ازگرده چوب
on site concrete
U
بتن ساخته شده در کارگاه
sculpturesque
U
ساخته شده بشکل مجسمه
modular design
U
مدل ساختمانی پیش ساخته
pinwale
U
ساخته شده ازالیاف باریک
icehouse
U
خانه وساختمان ساخته شده از یخ
ice crete
U
بتون یک پارچه یا پیش ساخته
sapphirine
U
ساخته شده ازیاقوت کبود
finish stock
U
موجودی کالای ساخته شده
reed
U
قصب ساخته شده ازنی
alligator
U
ساخته شده ازپوست تمساح
rebuilds
U
چیز دوباره ساخته شده
herbal
U
ساخته شده از علف وگیاه
boxes are made of wood
U
جعبه ها از چوب ساخته میشوند
rebuild
U
چیز دوباره ساخته شده
alligators
U
ساخته شده ازپوست تمساح
broadloom
U
ساخته شده درکارگاه وسیع
fictile
U
فرف سفالی ساخته شده از گل
wooden
U
از چوب ساخته شده خشن
slatted
U
ساخته شده از تکههای باریک
oaken
U
ساخته شده از چوب بلوط بلوطی
He is cut out for it ( this job ).
U
برای اینکار ساخته شده است
Is there anything I can do to help?
U
آیا کاری از دست من ساخته است ؟
on chip
U
مدار ساخته شده روی یک قطعه
Ethiopian architecture
U
معماری حبشی
[معبدهایی که از سنگ ساخته می شد]
orthogonal
U
ساخته شده از پارامترها یا بخشهای مستقل
one address computer
U
دستور ساخته شده از اپراتور و آدرس
originals
U
آنچه اول استفاده یا ساخته شود
collapsible form work
U
قالب قطعات پیش ساخته بتونی
gyle
U
مقدارابجوی که دریک وهله ساخته میشود
productive
U
مدت زمانی که یک محصولی ساخته میشود
twice laid
U
ساخته شده از انتهای رشتههای طناب
hand made brick
U
اجر ساخته شده با قالب دستی
alpaca
U
پارچهء ساخته شده ازپشم الپاکا
trabeation
U
ساخته شده بوسیله تیرهای افقی
site concrete
U
بتنی که در پای کار ساخته شود
specification
U
یات مشخصات ساخته نشده باشد
trabeated
U
ساخته شده بوسیله تیرهای افقی
original
U
آنچه اول استفاده یا ساخته شود
waxen
U
ساخته شده از موم مومی شکل
paisley
U
ساخته شده از پشم نرم کشمیری
nitrosulphuric
U
ساخته شده از امیزش تیزاب و جوهر گوگرد
Golden House
U
[سرای رومی ساخته شده توسط نرو]
prototypes
U
اولین کالاهایی که بعنوان نمونه ساخته میشود
viaduct
U
پلی که جهت عبورومرورروی دره ساخته میشود
shack
U
خانه کوچک وسردستی ساخته شده کاشانه
timber dam
U
سدی که اسکلت ان از چوب ساخته شده باشد
widdy
U
طناب یا بند ساخته شده ازترکه نرم
There is nothing I can do about it.
U
از دست من دراین باره کاری ساخته نیست
viaducts
U
پلی که جهت عبورومرورروی دره ساخته میشود
prototype
U
اولین کالاهایی که بعنوان نمونه ساخته میشود
persepolis
U
شهر باستانی که بعداشهر استخر بجای ان ساخته شد
shacks
U
خانه کوچک وسردستی ساخته شده کاشانه
iambic verse
U
شعری که بحر ان بر وتدمجموع ساخته شده باشد
fibre ribbon
U
ریبون مخصوص ساخته شده برای چاپگر
custom-built
U
آنچه مخصوص یک مشتری ساخته شده است
durn
U
[تیر عمودی در ساخته شده از چوب بائو]
technology
U
قط عات الکترونیکی که تازه ساخته شده اند
hydro
U
هتل یامهمانخانهای که مجاور اب معدنی ساخته میشود
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com