English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
furcula U ساختمان یا عضو چنگالی شل
furculum U ساختمان یا عضو چنگالی شل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
building system U اصول ساختمان طرز ساختمان نظم و ترتیب ساختمان
furcate U چنگالی
forky U چنگالی
hook spanner U کلید چنگالی
point d'arret U نوک چنگالی شمشیر
jurel U انواع ماهیان خارداردم چنگالی
gig U نیزه چنگالی برای گرفتن ماهی
gigs U نیزه چنگالی برای گرفتن ماهی
outline assembly drawing U نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
angle-post U [تیرک عمودی در گوشه ساختمان اسکلت چوبی، واقع در کنج ساختمان]
building material dealer U فروشنده مصالح ساختمان دلال مواد اولیه ساختمان
dependency U [قسمتی از ساختمان های جدا از ساختمان اصلی]
gigantic building U ساختمان غول پیکر ساختمان بسیار بزرگ
grains U نیزه ماهی گیری که دارای چهارپنجه یابیشترباشد نیزه چنگالی
coach-house U ساختمان خدمه [در کنار ساختمان اصلی]
civil engineering contractor U مقاطعه کار ساختمان پیمانکار ساختمان
building enterprise U مقاطعه کاری ساختمان پیمانکاری ساختمان
enterprise network U شبکهای که همه ایستگاههای کاری و ترمینال ها یا کامپیوتر ها را در یک شرکت بهم وصل میکند. این میتواند در یک ساختمان یا چندین ساختمان درکشورهای مختلف باشد
rotonda U ساختمان مدور ساختمان گنبددار
double shell constraction U ساختمان دو جداره ساختمان دو غلافی
constructional feature U ترکیب ساختمان کیفیت ساختمان
foundation soil U شالوده ساختمان فونداسیون ساختمان
block structure U ساختمان بلاکی ساختمان کندهای
rotundas U ساختمان مدور ساختمان گنبددار
rotunda U ساختمان مدور ساختمان گنبددار
overbuild U زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
base shear U نیروی کلی حاصل از زلزله در پای ساختمان برش پای ساختمان
formulae U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
beneficial occupancy U اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
construction batalion U گردان مهندسی ساختمان گردان ساختمان
bifurcate U چنگالی شدن شاخه شاخه شدن
modular construction U ساختمان پیش ساخته ساختمان با بلوک پیش ساخته
erection U ساختمان
homoplastic U هم ساختمان
foundation U پی ساختمان
constructions U ساختمان
construction U ساختمان
erections U ساختمان
built up U پر از ساختمان
building line U بر ساختمان
carbody U ساختمان
stances U ساختمان
stance U ساختمان
substructures U پی ساختمان
substructure U پی ساختمان
frame U ساختمان
types U ساختمان
typed U ساختمان
type U ساختمان
making U ساختمان
built-up U پر از ساختمان
structures U ساختمان
structure of an animal U ساختمان
structuring U ساختمان
structureless U بی ساختمان
mechanism U ساختمان
mechanisms U ساختمان
building U ساختمان
structure U ساختمان
contractors pump U پمپ ساختمان
structuralize U ساختمان کردن
contracting industry U صنعت ساختمان
constructiveness U قوه ساختمان
columnar structure U ساختمان ستونی
steel framed structured U ساختمان فولادی
front U نمای ساختمان
constructional dimension U بعد ساختمان
structuralization U ایجاد ساختمان
constructional feature U طرح ساختمان
component part U جزء ساختمان
steel construction U ساختمان فولادی
data structure U ساختمان داده ها
constructional dimension U ابعاد ساختمان
office building U ساختمان اداری
plant construction U ساختمان کارخانه
apartment building U ساختمان اپارتمانی
building costs U هزینههای ساختمان
building connection U انشعاب ساختمان
building component U اجزای ساختمان
blindage U صافکاری ساختمان
primary structure U ساختمان اصلی
primary structure U ساختمان اولیه
banded structure U ساختمان نواری
propylaeum U در بزرگ ساختمان
auxiliary construction U ساختمان کومکی
building material U مصالح ساختمان
sandwitch construction U ساختمان لایهای
on the stocks U در دست ساختمان
capital construction U ساختمان سرمایه
built in U جزو ساختمان
building trade worker U تعمیرکار ساختمان
building trade joinery U نجاری ساختمان
overall width U عرض ساختمان
situation of a building U موقعیت ساختمان
building system U سیستم ساختمان
building plant U وسایل ساختمان
building permit U پروانه ساختمان
building official U بازرسان ساختمان
site engineering U مدیر ساختمان
architectonic U تکنولوژی ساختمان
apartment house U ساختمان آپارتمانی
laminated construction U ساختمان ورقهای
laminated structure U ساختمان لایهای
height of building U بلندی ساختمان
laminated structure U ساختمان متورق
turn out U ساختمان اب پخش
length overall U طول ساختمان
trisyly U ساختمان سه ستونی
tower building U ساختمان برجی
height overall U ارتفاع ساختمان
high rise block U ساختمان بلند
pygidium U ساختمان دم و کفل
industrial building U ساختمان صنعتی
high-rise U ساختمان بلند
hydraulic construction U ساختمان ابی
inhouse work U توکار ساختمان
integral construction U ساختمان یکپارچه
intermediate structure U ساختمان داخلی
City Hall U ساختمان شهرداری
zonation U ساختمان غشایی
house building U ساختمان مسکونی
home building U ساختمان مسکونی
local building inspector U پلیس ساختمان
annexe U ساختمان فرعی
building line U خط کناری ساختمان
dentition U ساختمان دندانها
chapter-house U ساختمان جلسات
under construction U دردست ساختمان
cone U ساختمان مخروطی
fabric U ساختار ساختمان
crane construction U ساختمان جرثقیل
cost of construction U هزینه ساختمان
cost of construction U بهای ساختمان
exhibition building U ساختمان نمایشگاه
imperfect structural U ساختمان ناتمام
foundation soil U پی ریزی ساختمان
gross area U پهنه ساختمان
low loss construction U ساختمان کم تلفات
main building U ساختمان اصلی
tectonics U ساختمان شناسی
system's design U ساختمان سیستم
soil structure U ساختمان خاک
fleuron U [آراستن ساختمان با گل]
handrails U نرده ساختمان
handrail U نرده ساختمان
constructions U تعبیر ساختمان
civil engineering U مهندسی ساختمان
headroom U ارتفاع ساختمان
smokestacks U دودکش ساختمان
smokestack U دودکش ساختمان
facility U مکان ساختمان
shells U بدنه ساختمان
shelling U بدنه ساختمان
shell U بدنه ساختمان
civil engineers U مهندس ساختمان
formation U ساختمان تشکیلات
materials U مصالح ساختمان
material U مصالح ساختمان
real estate U املاک و ساختمان
entrance door U در جلویی [ساختمان]
entry door U در جلویی [ساختمان]
front door [of house] U در جلویی [ساختمان]
superstructures U ساختمان فوقانی
superstructure U ساختمان فوقانی
fronting U نمای ساختمان
front U نمای ساختمان
steeples U ساختمان بلند
block U یک دستگاه ساختمان
blocked U یک دستگاه ساختمان
blocks U یک دستگاه ساختمان
civil engineer U مهندس ساختمان
frontages U نمای ساختمان
frontage U نمای ساختمان
makes U ساختمان ساخت
make U ساختمان ساخت
construction U تعبیر ساختمان
physiques U ساختمان بدن
physique U ساختمان بدن
trenches U گود ساختمان
trench U گود ساختمان
edifices U ساختمان بزرگ
edifice U ساختمان بزرگ
steeple U ساختمان بلند
aircraft structure U ساختمان هواپیما
aesthetically U زیباشناسی ساختمان
aesthetic U زیباشناسی ساختمان
bunkhouse U ساختمان خوابگاه
administration building U ساختمان اداری
entrance U در جلویی [ساختمان]
structurally U وابسته به ساختمان
structural U وابسته به ساختمان
stonework U ساختمان سنگی
to fall in U متلاشی شدن [ساختمان]
to fall in U خراب شدن [ساختمان]
symmetrical pawn structure U ساختمان پیادهای متقارن
structureless U بدون ساختمان مشخص
house of cards U ساختمان با ورقهای پاسور
tholos=tholus U ساختمان گنبدی شکل
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com