Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
high-rise
U
ساختمان چندین اشکوبه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
high-rise
U
وابسته به ساختمان چند اشکوبه
enterprise network
U
شبکهای که همه ایستگاههای کاری و ترمینال ها یا کامپیوتر ها را در یک شرکت بهم وصل میکند. این میتواند در یک ساختمان یا چندین ساختمان درکشورهای مختلف باشد
multistorey
U
ساختمان چندین طبقه
A multi-storey building.
U
ساختمان چندین طبقه
flanker
U
[یکی از چندین گوشه ساختمان]
two storeyed
U
دو اشکوبه
ranch house
U
خانه یک اشکوبه
building system
U
اصول ساختمان طرز ساختمان نظم و ترتیب ساختمان
campus environment
U
محل بزرگی که چندین اتصال کاربر با چندین شبکه دارد مثل دانشگاه یا بیمارستان
communication
U
پردازندهای که شامل چندین تابع handshaking وتشخیص خطا برای چندین اتصال بین وسایل است
polygenetic
U
دارای چندین نیا یا چندین تخم
multivalent
U
دارای چندین قدر چندین بنیانی
outline assembly drawing
U
نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
angle-post
U
[تیرک عمودی در گوشه ساختمان اسکلت چوبی، واقع در کنج ساختمان]
building material dealer
U
فروشنده مصالح ساختمان دلال مواد اولیه ساختمان
dependency
U
[قسمتی از ساختمان های جدا از ساختمان اصلی]
gigantic building
U
ساختمان غول پیکر ساختمان بسیار بزرگ
building enterprise
U
مقاطعه کاری ساختمان پیمانکاری ساختمان
coach-house
U
ساختمان خدمه
[در کنار ساختمان اصلی]
civil engineering contractor
U
مقاطعه کار ساختمان پیمانکار ساختمان
constructional feature
U
ترکیب ساختمان کیفیت ساختمان
rotunda
U
ساختمان مدور ساختمان گنبددار
block structure
U
ساختمان بلاکی ساختمان کندهای
rotundas
U
ساختمان مدور ساختمان گنبددار
double shell constraction
U
ساختمان دو جداره ساختمان دو غلافی
rotonda
U
ساختمان مدور ساختمان گنبددار
foundation soil
U
شالوده ساختمان فونداسیون ساختمان
overbuild
U
زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
base shear
U
نیروی کلی حاصل از زلزله در پای ساختمان برش پای ساختمان
rollover
U
صفحه کلید با بافرکوچک موقت به طوری که میتواند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوندارسال کند
formulas
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
beneficial occupancy
U
اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
construction batalion
U
گردان مهندسی ساختمان گردان ساختمان
multiple
U
چندین
Several persons ( people ).
U
چندین تن
lot
U
چندین
several
U
چندین
multipoint
U
با چندین خط وط
ten
U
چندین
multifold
U
چندین
often
<adv.>
U
چندین بار
over and over again
U
چندین بار
many
U
چندین بسا
many books
U
چندین کتاب
many times
<adv.>
U
چندین بار
frequently
<adv.>
U
چندین بار
several thousands
U
چندین هزار
many times
U
چندین بار
dozens of times
U
چندین بار
a lot of times
<adv.>
U
چندین بار
over again
U
چندین بار
oft
[archaic, literary]
<adv.>
U
چندین بار
on any number of occasions
<adv.>
U
چندین بار
regularly
[often]
<adv.>
U
چندین بار
time and again
U
چندین بار
manyfold
U
چندین مرتبه
multivalve
U
چندین دریچهای
various
U
چندتا چندین
alternate
U
چندین بار
alternated
U
چندین بار
multivincular
U
چندین پیوندی
alternates
U
چندین بار
multilineal
U
دارای چندین خط
on several occasions
U
در چندین وهله
multicolour
U
با چندین رنگ
for reasons
U
به چندین دلیل
many a time
U
چندین بار
over and over
U
چندین بار
manifold copies
U
چندین نسخه
multi tasking
U
اجرای چندین کار
multiplicate
U
چندین نسخه برداشتن از
multifoliate
U
دارای چندین برگچه
ends
U
در انتها یا پس از چندین مشکل
polyphonic
U
نماینده چندین صدا
polygenetic
U
دارای چندین مبدا
polyphonous
U
نماینده چندین صدا
floscular
U
مرکب از چندین گلچه
polygastric
U
دارای چندین معده
pooh bah
U
صاحب چندین مقام
multivocal
U
دارای چندین معنی
polymerous
U
دارای چندین جزء
multitasking
U
اجرای چندین کار
multicoloured
U
دارای چندین رنگ
variform
U
دارای چندین شکل
master keys
U
کلید چندین قفل
swarms
U
چندین اشکال برنامه
ended
U
در انتها یا پس از چندین مشکل
end
U
در انتها یا پس از چندین مشکل
swarmed
U
چندین اشکال برنامه
swarm
U
چندین اشکال برنامه
He received several bullet wounds
U
چندین تیربه اوخورد
cluster-block
U
چندین طبقه آپارتمان
master key
U
کلید چندین قفل
integration
U
انجام چندین عمل با هم
Many years passed .
U
چندین سال گذشت
group
U
جمع کردن چندین وسیله با هم
broadcast
U
ارسال داده به چندین گیرنده 2-
broadcasts
U
ارسال داده به چندین گیرنده 2-
groups
U
جمع کردن چندین وسیله با هم
skeleton keys
U
کلیدی که چندین قفل را بازکند
skeleton key
U
کلیدی که چندین قفل را بازکند
group
U
جمع اوری چندین چیز با هم
multipoint
U
اتصال چندین باره به یک خط یا یک کامپیوتر
groups
U
جمع اوری چندین چیز با هم
Several pages have been torn out.
U
چندین صفحه اش پاره شده
multi disk
U
مربوط به چندین نوع دیسک
heteronomous
U
روینده تحت چندین قانون
polygenous
U
از چندین جورخاره درست شده
Several cars collided.
U
چندین اتوموبیل بهم خوردند
cornet a pistons
U
یکجورسازشیپوری که چندین دکمه دارد
modular construction
U
ساختمان پیش ساخته ساختمان با بلوک پیش ساخته
i wrote letter a letter
U
چندین کاغذ پشت سرهم نوشتم
multiplex
U
ترکیب چندین پیام در یک رسانه ارسال
complicated
U
با چندین بخش یا مشکل برای فهمیدن
combination
U
چندین چیز که با هم ترکیب شده اند
Several engineeres were removed from office.
U
چندین مهندس از کار بر کنار شدند
manifolder
U
ماشینی که چندین تسخه باکاغذ بر گردان بر میدارد
array
U
آرایهای از چندین آرایه دو بعدی به صورت موازی
arrays
U
آرایهای از چندین آرایه دو بعدی به صورت موازی
parallel
U
که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
parallelling
U
که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
broadcasts
U
پیام یا دادهای که به چندین کاربر ارسال شود
paralleling
U
که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
parallelled
U
که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
parallels
U
که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
broadcast
U
شبکه ارسال داده به چندین دریافت کننده
broadcast
U
پیام یا دادهای که به چندین کاربر ارسال شود
manifold writer
U
ماشینی که چندین نسخه باکاغذ برگردان بر میدارد
paralleled
U
که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
broadcasts
U
شبکه ارسال داده به چندین دریافت کننده
bounced
U
برخورد چندین کلید در اثر تنظیم غلط
varriform
U
دارای چندین شکل گوناگون مختلف الشکل
bounces
U
برخورد چندین کلید در اثر تنظیم غلط
bounce
U
برخورد چندین کلید در اثر تنظیم غلط
common
U
متعلق بودن به چندین نفر یا برنامه به به همه کس
conditional
U
مین کننده وقوع چندین کار مشخص
commoners
U
متعلق بودن به چندین نفر یا برنامه به به همه کس
commonest
U
متعلق بودن به چندین نفر یا برنامه به به همه کس
compound
U
مدار یا تابع منط قی که از چندین ورودی که خروجی می سازد
bounce
U
جلوگیری از تماس با کلید که باعث چندین برخورد میشود
compounded
U
مدار یا تابع منط قی که از چندین ورودی که خروجی می سازد
compounds
U
مدار یا تابع منط قی که از چندین ورودی که خروجی می سازد
gulps
U
گروهی از چندین بایت که به عنوان یک واحد در نظرگرفته می شوند
gulping
U
گروهی از چندین بایت که به عنوان یک واحد در نظرگرفته می شوند
parallelling
U
کامپیوتری که روی چندین کاز همزمان کار میکند
hall-church
U
[کلیسایی با چندین راهرو اما بدون پنجره بام]
Hallenkirche
U
[کلیسایی با چندین راهرو اما بدون پنجره بام]
parallelled
U
کامپیوتری که روی چندین کاز همزمان کار میکند
bounces
U
جلوگیری از تماس با کلید که باعث چندین برخورد میشود
parallel
U
کامپیوتری که روی چندین کاز همزمان کار میکند
bounced
U
جلوگیری از تماس با کلید که باعث چندین برخورد میشود
paralleled
U
کامپیوتری که روی چندین کاز همزمان کار میکند
paralleling
U
کامپیوتری که روی چندین کاز همزمان کار میکند
gulp
U
گروهی از چندین بایت که به عنوان یک واحد در نظرگرفته می شوند
multifunction
U
ایستگاه کاری که چندین کار می توانند انجام شوند
polypidom
U
ساق یا پایهای که چندین مرجان روی ان قرار می گیرند
resource
U
استفاده از یک منبع در شبکه یا سیستم توسط چندین کاربر
parallels
U
کامپیوتری که روی چندین کاز همزمان کار میکند
polypary
U
ساق یا پایهای که چندین مرجان روی ان قرار می گیرند
Several people could be accommodated in this room.
U
چندین نفر رامی توان دراین اتاق جاداد
polygenist
U
کسیکه عقیده داردبشر دارای چندین مبدابوده است
multi programming
U
سیستم عامل که چندین برنامه را همزمان اجرا میکند
multi terminal system
U
سیستمی که چندین ترمینال به یک CPU وصل شده اند
omnim gatherum
U
امیختگی چندین چیز باهم توده امیخته جنگ
gulped
U
گروهی از چندین بایت که به عنوان یک واحد در نظرگرفته می شوند
decentralized computer network
U
شبکهای که کنترل بین چندین کامپیوتر تقسیم شده است
combinational
U
مدار الکترونیکی که از چندین عنصر متصل تشکیل شده است
acronym
U
حالت خلاصه چندین حرف که کلمهای خوانا را ایجاد می کنند
acronyms
U
حالت خلاصه چندین حرف که کلمهای خوانا را ایجاد می کنند
package
U
توافق وقتی چندین موضوع مختلف همزمان موافق باشند
packaged
U
توافق وقتی چندین موضوع مختلف همزمان موافق باشند
letters
U
حروف ارسالی به چندین آدرس با نام بدون تغییر در متن
letter
U
حروف ارسالی به چندین آدرس با نام بدون تغییر در متن
compounds
U
متنی که حاوی اطلاعات چندین برنامه کاربردنی دیگر است
packages
U
توافق وقتی چندین موضوع مختلف همزمان موافق باشند
commoners
U
کانالی که به عنوان خط ارتباطی به چندین وسیله یا مدار به کار می رود
logical
U
تابعی که از چندین عملگر منط قی مثل AND و OR تشکیل شده است
distributing
U
سیسم نا متمرکز که در آن چندین کامپیوتر مختلف شیارهای ثابتی دارند
distributes
U
سیسم نا متمرکز که در آن چندین کامپیوتر مختلف شیارهای ثابتی دارند
distribute
U
سیسم نا متمرکز که در آن چندین کامپیوتر مختلف شیارهای ثابتی دارند
condition
U
وضعیتی که پس از اعمال چندین خطا روی داده انجام میشود
common
U
کانالی که به عنوان خط ارتباطی به چندین وسیله یا مدار به کار می رود
pack
U
توافق وقتی چندین موضوع مختلف همزمان موافق باشند
commonest
U
کانالی که به عنوان خط ارتباطی به چندین وسیله یا مدار به کار می رود
micro prolog
U
PROLO بطوریکه قابل دسترس چندین سیستم ریزکامپیوتر باشد
packs
U
توافق وقتی چندین موضوع مختلف همزمان موافق باشند
compound
U
متنی که حاوی اطلاعات چندین برنامه کاربردنی دیگر است
dithers
U
رنگی که از الگوی چندین پیکسل متفات تشکیل شده است
dithered
U
رنگی که از الگوی چندین پیکسل متفات تشکیل شده است
compounded
U
متنی که حاوی اطلاعات چندین برنامه کاربردنی دیگر است
dither
U
رنگی که از الگوی چندین پیکسل متفات تشکیل شده است
star network topology
U
شبکهای از چندین ماشین که هر گره آن به hub مرکزی وصل است
shared
U
پردازشگر کلمات موجود برای چندین کاربر سیستم منط قی اشتراکی
shares
U
پردازشگر کلمات موجود برای چندین کاربر سیستم منط قی اشتراکی
logic
U
مدار الکترونیکی که از چندین دروازههای منط قی مثل EXOR,OR,AND تشکیل شده
share
U
پردازشگر کلمات موجود برای چندین کاربر سیستم منط قی اشتراکی
backwards
U
روشی در هوش مصنوعی برای محاسبه هدف از بین چندین قانون
YMODEM
U
بایت بلاک استفاده میکند و میتواند چندین فایل ارسال کند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com