Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
array
U
ساختار مرتب که اعضایشان در یک جدول ساخت یافته اند.
arrays
U
ساختار مرتب که اعضایشان در یک جدول ساخت یافته اند.
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
array
U
ساختار مرتب دارای عناصر قابل دسترسی توسط اعداد برای ذخیره سازی جدول ها یا مجموعهای از دادههای مربوطه
arrays
U
ساختار مرتب دارای عناصر قابل دسترسی توسط اعداد برای ذخیره سازی جدول ها یا مجموعهای از دادههای مربوطه
structured programming
U
برنامه نویسی ساختار یافته برنامه نویسی ساختاری برنامه نویسی ساخت یافته
structured design
U
طراحی ساختار یافته
structured
U
ساخت یافته
structure
U
ساختار ساخت
structures
U
ساختار ساخت
structuring
U
ساختار ساخت
structured english
U
انگلیسی ساخت یافته
structured walkthroughs
U
بررسیهای ساخت یافته
structures coding
U
برنامه نویسی ساخت یافته
structured programming
U
برنامه نویسی ساخت یافته
structured flowchart
U
نمودار گردش کار ساخت یافته
tabular
U
مرتب شده در یک جدول
elegant programming
U
نوشتن برنامه ساخت یافته با استفاده از کمترین تعداد دستور است
digital sorting
U
روش مرتب کردن شبیه ماشینهای جدول بندی
tabulation
U
1-مرتب کردن جدول اعداد.2-حرکت نوک چاپ یا نشانه گر در یک فاصله معین شده در امتداد یک خط
c
U
زبان برنامه نویسی سطح بالا برای برنامه نویس ساخت یافته
database
U
مجموعه پیچیده از فایل ها یا دادههای ذخیره شده به صورت ساخت یافته در یک حافظه بزرگ که توسط یک یا چند کاربر در ترمینالهای مختلف قابل دستیابی است
databases
U
مجموعه پیچیده از فایل ها یا دادههای ذخیره شده به صورت ساخت یافته در یک حافظه بزرگ که توسط یک یا چند کاربر در ترمینالهای مختلف قابل دستیابی است
sort
U
روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند تا مرتب شوند
sorted
U
روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند تا مرتب شوند
sorts
U
روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند تا مرتب شوند
reversing
U
روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reverse
U
روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
pascal
U
زبان برنامه نویسی ساخت یافته سطح بالا که برای میکروها و آموزش برنامه نویسی به کار می رود
reversed
U
روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reverses
U
روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
databank
U
1-حجم بزرگی از داده که به صورت ساخت یافته ذخیره شده است . 2-رکوردهای شخصی که در کامپیوتر ذخیره شده اند
hierarchies
U
روش سازماندهی شی یا داده یا ساختار آن . معمولا با مهمترین یا آنه حق تقدم بیشتر دارد یا کلی ترین موضوع در بالا و پس کارکردن یا پایین ساختار درختی
hierarchy
U
روش سازماندهی شی یا داده یا ساختار آن . معمولا با مهمترین یا آنه حق تقدم بیشتر دارد یا کلی ترین موضوع در بالا و پس کارکردن یا پایین ساختار درختی
anastylosis
U
[واژه ای برای ساختار دوباره سازی ساختمان با مواد اصلی و بر طبق سیستم ساختار اصلی]
manning table
U
جدول تعیین مشاغل جدول وفایف پرسنل
work in process
U
کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
work in progress
U
کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
sort
U
روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند
sorts
U
روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند
sorted
U
روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند
exchanging
U
روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
exchanges
U
روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
exchange
U
روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
exchanged
U
روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
merge sorting algorithm
U
الگوریتمی که در ان محتویات دو ارایه مرتب برای ایجادارایه مرتب سوم ترکیب می شوند
Visual Basic
U
ابزار برنامه نویسی ساخت ماکروسافت که باعث ساخت برنامههای کاربردی ویندوز به آسانی میشود
symbol table
U
جدول نمادها جدول نمادی
sorted
U
برنامهای که امکان مرتب سازی فایلهای جدید وسپس ترکیب آنها به صورت مرتب در فایلهای موجود را فراهم میکند
sorts
U
برنامهای که امکان مرتب سازی فایلهای جدید وسپس ترکیب آنها به صورت مرتب در فایلهای موجود را فراهم میکند
sort
U
برنامهای که امکان مرتب سازی فایلهای جدید وسپس ترکیب آنها به صورت مرتب در فایلهای موجود را فراهم میکند
dive schedule
U
جدول حداکثر زمان و عمق استخر برای شیرجه جدول نشاندهنده عمق و زمان ماندن زیر اب غواص
spelling table
U
جدول کلمات تهجی رمزی جدول تهجی رمز
correction index
U
جدول تصحیح خطای توپ جدول تصحیح یا تصحیحات
filing
U
1-مرتب کردن متن ها. 2-متن هایی که باید مرتب شوند
os/
U
سیستم عامل چندکاره برای کامپیوترهای PC ساخت IBM و ماکروسافت که ساخت آن توسط IBM ادامه دارد تا تغییری در ویندوز ماکروسافت باشد
sort
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
bubble sort
U
روش مرتب کردن که در آن مرتب جفت جفت داده ها عوض می شوند تامرتب شوند
formats
U
روش خاص مرتب کردن متن یا داده . روش مرتب کردن داده روی دیسک
format
U
روش خاص مرتب کردن متن یا داده . روش مرتب کردن داده روی دیسک
findings
U
یافته
finding
U
یافته
architecture
U
ساختار
structures
U
ساختار
structure
ساختار
structuring
U
ساختار
transmissive
U
انتقال یافته
generalized
U
تعمیم یافته
glorified
U
تجلیل یافته
nascent
U
پیدایش یافته
extended
U
تمدید یافته
abroad
U
گسترش یافته
nee
U
تولد یافته
applied
<adj.>
<past-p.>
U
گسترش یافته
porrect
U
بسط یافته
past
U
پایان یافته
allocated
U
اختصاص یافته
full-fledged
U
تکامل یافته
done
U
وقوع یافته
installed
<adj.>
<past-p.>
U
گسترش یافته
inserted
<adj.>
<past-p.>
U
گسترش یافته
deployed
<adj.>
<past-p.>
U
گسترش یافته
expanded
U
بسط یافته
tuned
U
وفق یافته
transferred
U
انتقال یافته
appointed
<adj.>
<past-p.>
U
گسترش یافته
organized
U
سازمان یافته
endrgized
U
انرژی یافته
waney
U
کاهش یافته
matched
U
تطبیق یافته
wany
U
کاهش یافته
linked
U
پیوند یافته
depauperate
U
تقلیل یافته
full fledged
U
تکامل یافته
instinct with force
U
نیرو یافته
instinct with life
U
روح یافته
deployed
U
گسترش یافته
downfallen
U
زوال یافته
awakened
U
اگاهی یافته
due out
U
خاتمه یافته
mature economy
U
تکامل یافته
economic structure
U
ساختار اقتصادی
decision structure
U
ساختار تصمیم
block structure
U
ساختار بلوکی
institutional structure
U
ساختار نهادی
cellular structure
U
ساختار شبکهای
internal structure
U
ساختار داخلی
inverted structure
U
ساختار معکوس
close packed structure
U
ساختار تنگچین
kekule structure
U
ساختار ککوله
electronic structure
U
ساختار الکترونی
ingots structure
U
ساختار شمش
superstructure
U
ساختار بالا
grain structure
U
ساختار بلوری
structure factor
U
عامل ساختار
age structure
U
ساختار سنی
superstructures
U
ساختار بالا
helical structure
U
ساختار مارپیچی
structure chart
U
نمودار ساختار
fabric
U
ساختار ساختمان
atomic structure
U
ساختار اتمی
band structure
U
ساختار نواری
structure
[first order]
U
ساختار
[ریاضی]
diamond structure
U
ساختار الماس
lewis structure
U
ساختار لوویس
data structure
U
ساختار داده ها
relational structure
U
ساختار رابطهای
tree structure
U
ساختار درخت
nested structure
U
ساختار لانهای
network stracture
U
ساختار شبکه
network structure
U
ساختار شبکهای
nuclear structure
U
ساختار هستهای
linear structure
U
ساختار خطی
crystal structure
U
ساختار بلور
crane construction
U
ساختار جرثقیل
file structure
U
ساختار فایل
loop structure
U
ساختار حلقهای
pyramidal structure
U
ساختار هرمی
fine structure
U
ساختار فریف
list structure
U
ساختار لیست
crystalline structure
U
ساختار بلوری
shell structure
U
ساختار لایهای
sequence structure
U
ساختار ترتیبی
selection structure
U
ساختار گزینشی
ring structure
U
ساختار حلقهای
molecular structure
U
ساختار مولکولی
factor structure
U
ساختار عاملی
control structure
U
ساختار کنترلی
centralized design
U
طراحی تمرکز یافته
endarch
U
از مرکزبخارج امتداد یافته
finds
U
چیز یافته مکشوف
generalized routine
U
روال تعمیم یافته
mature economy
U
اقتصاد رشد یافته
elaborated code
U
رمز بسط یافته
organized market
U
بازار سازمان یافته
mature soil
U
خاک تکامل یافته
organising
U
بازار سازمان یافته
organises
U
بازار سازمان یافته
linked subroutine
U
زیربرنامه پیوند یافته
extended precision
U
دقت توسعه یافته
inning
U
زمین باز یافته
sort merge program
U
پردازش تعمیم یافته
formatted display
U
نمایش شکل یافته
extended memory
U
حافظه توسعه یافته
development system
U
سیستم توسعه یافته
developed contries
U
ممالک توسعه یافته
reduced mass
U
جرم کاهش یافته
reduced form
U
فرم تقلیل یافته
generalized coordinates
U
مختصات تعمیم یافته
organizing
U
بازار سازمان یافته
find
U
چیز یافته مکشوف
redivivus
U
تولد تازه یافته
organizes
U
بازار سازمان یافته
organize
U
بازار سازمان یافته
generalized force
U
نیروی تعمیم یافته
diminished
U
[قوس تقلیل یافته]
diminished
U
: تقلیل یافته کاسته
reborn
U
تولد تازه یافته
twice born
U
تولدتازه روحانی یافته
allopatric
U
بتنهایی وقوع یافته
contd
U
مخفف ادامه یافته
bimanual
U
بادودست انجام یافته
systematized delusions
U
هذیانهای نظام یافته
infrastructure
U
ساختار یا سرویس ابتدایی
sequential data structure
U
ساختار ترتیبی داده
tertiary structure of protein
U
ساختار سوم پروتئین
contiguous data structure
U
ساختار دادههای همجوار
secondary structure of portein
U
ساختار دوم پروتئین
structure
U
پی ریزی کردن ساختار
sequence control structure
U
ساختار کنترل ترتیبی
database structure
U
ساختار پایگاه داده ها
loop control structure
U
ساختار کنترل حلقه
structuralist
U
وابسته به ساختار گرایی
structuralists
U
وابسته به ساختار گرایی
valence bond structure
U
ساختار پیوند والانسی
hyperfine structure
U
ساختار فوق فریف
hydrogen depleted structure
U
ساختار هیدروژن زدوده
algebraic structure
U
ساختار جبری
[ریاضی]
hierachical structure
U
ساختار سلسله مراتبی
graphic data structure
U
ساختار داده گرافیکی
work breakdown structure
U
ساختار تفکیک کار
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com