Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
relational structure
U
ساختار رابطهای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
hierarchies
U
روش سازماندهی شی یا داده یا ساختار آن . معمولا با مهمترین یا آنه حق تقدم بیشتر دارد یا کلی ترین موضوع در بالا و پس کارکردن یا پایین ساختار درختی
hierarchy
U
روش سازماندهی شی یا داده یا ساختار آن . معمولا با مهمترین یا آنه حق تقدم بیشتر دارد یا کلی ترین موضوع در بالا و پس کارکردن یا پایین ساختار درختی
anastylosis
U
[واژه ای برای ساختار دوباره سازی ساختمان با مواد اصلی و بر طبق سیستم ساختار اصلی]
relational operator
U
عملگر رابطهای
relational model
U
مدل رابطهای
rdbms
U
داده رابطهای
relative cell reference
U
ارجاع سل رابطهای
relational
U
وابستگی رابطهای
relational expression
U
عبارت رابطهای
relative addressing
U
ادرس دهی رابطهای
relational database
U
پایگاه داده رابطهای
relational database management
U
مدیریت پایگاه دادههای رابطهای
ac fittings
U
رابطهای لولهای پخدار بازاویه 53 درجه
rdbms
U
سیستم مدیریت پایگاه دادههای رابطهای
relational data menagement system
U
سیستم مدیریت پایگاه داده رابطهای
dbase iii
U
بسته نرم افزاری مدیریت پایگاه داده رابطهای
immanentism
U
نظریه فسلفی که معتقد است رابطه میان خدا و فکر و روح و دنیا رابطهای ذاتی است
plug compatible manufacurer
U
شرکت تولیدکننده تجهیزات کامپیوتری که بدون نیازمندی به رابطهای سخت افزاری یانرم افزاری اضافی میتواندبه سیستم کامپیوتری موجودوصل شود
structures
U
ساختار
structuring
U
ساختار
architecture
U
ساختار
structure
ساختار
network stracture
U
ساختار شبکه
nested structure
U
ساختار لانهای
molecular structure
U
ساختار مولکولی
diamond structure
U
ساختار الماس
network structure
U
ساختار شبکهای
age structure
U
ساختار سنی
loop structure
U
ساختار حلقهای
nuclear structure
U
ساختار هستهای
fine structure
U
ساختار فریف
file structure
U
ساختار فایل
factor structure
U
ساختار عاملی
electronic structure
U
ساختار الکترونی
economic structure
U
ساختار اقتصادی
list structure
U
ساختار لیست
linear structure
U
ساختار خطی
crystal structure
U
ساختار بلور
crane construction
U
ساختار جرثقیل
control structure
U
ساختار کنترلی
close packed structure
U
ساختار تنگچین
block structure
U
ساختار بلوکی
cellular structure
U
ساختار شبکهای
atomic structure
U
ساختار اتمی
helical structure
U
ساختار مارپیچی
crystalline structure
U
ساختار بلوری
ingots structure
U
ساختار شمش
lewis structure
U
ساختار لوویس
kekule structure
U
ساختار ککوله
inverted structure
U
ساختار معکوس
decision structure
U
ساختار تصمیم
institutional structure
U
ساختار نهادی
grain structure
U
ساختار بلوری
data structure
U
ساختار داده ها
band structure
U
ساختار نواری
structure chart
U
نمودار ساختار
structuring
U
ساختار ساخت
structure factor
U
عامل ساختار
structures
U
ساختار ساخت
internal structure
U
ساختار داخلی
structure
U
ساختار ساخت
tree structure
U
ساختار درخت
structure
[first order]
U
ساختار
[ریاضی]
shell structure
U
ساختار لایهای
selection structure
U
ساختار گزینشی
ring structure
U
ساختار حلقهای
fabric
U
ساختار ساختمان
superstructures
U
ساختار بالا
sequence structure
U
ساختار ترتیبی
pyramidal structure
U
ساختار هرمی
superstructure
U
ساختار بالا
cubic closed packed structure
U
ساختار مکعبی تنگچین
work breakdown structure
U
ساختار تفکیک کار
valence bond structure
U
ساختار پیوند والانسی
database structure
U
ساختار پایگاه داده ها
structuralist
U
وابسته به ساختار گرایی
structuralists
U
وابسته به ساختار گرایی
algebraic structure
U
ساختار جبری
[ریاضی]
tertiary structure of protein
U
ساختار سوم پروتئین
contiguous data structure
U
ساختار دادههای همجوار
structure
U
پی ریزی کردن ساختار
secondary structure of portein
U
ساختار دوم پروتئین
loop control structure
U
ساختار کنترل حلقه
sequential data structure
U
ساختار ترتیبی داده
straight chain structure
U
ساختار راست زنجیر
structuring
U
پی ریزی کردن ساختار
hyperfine structure
U
ساختار فوق فریف
infrastructure
U
ساختار یا سرویس ابتدایی
structures
U
پی ریزی کردن ساختار
hydrogen depleted structure
U
ساختار هیدروژن زدوده
structured design
U
طراحی ساختار یافته
hierachical structure
U
ساختار سلسله مراتبی
sequence control structure
U
ساختار کنترل ترتیبی
branch control structure
U
ساختار کنترل انشعاب
graphic data structure
U
ساختار داده گرافیکی
centralized network configuration
U
ساختار شبکهای متمرکز
pawn structure
U
ساختار یا اسکلت پیادهای شطرنج
wurtzite
U
ساختار شش گوشهای روی سولفید
node
U
نقط ه اتصال در یک ساختار یا شبکه
leaf
U
گره آخر در ساختار درختی
definitions
U
شرح ساختار در برنامه یا سیستم
definition
U
شرح ساختار در برنامه یا سیستم
inclusion
U
عمل منط قی با ساختار THEN-IF. اگر A
implications
U
عمل منط قی با ساختار THEN-IF. اگر A
implication
U
عمل منط قی با ساختار THEN-IF. اگر A
branched chain structure
U
ساختار زنجیری شاخه دار
nodes
U
نقط ه اتصال در یک ساختار یا شبکه
hierarchies
U
ساختار دادهای سلسله مراتبی
hierarchy
U
ساختار دادهای سلسله مراتبی
forest
U
تعداد درختهای ساختار داده متصل
reconfiguration
U
تغییر دادن ساختار داده در سیستم
externals
U
دید کاربر از ساختار داده یا برنامه
external
U
دید کاربر از ساختار داده یا برنامه
forests
U
تعداد درختهای ساختار داده متصل
skeletal code
U
برنامه ناکامل با کدگذاری در ساختار ابتدایی
broch
U
[ساختار خشکه چینی ماقبل تاریخ]
h.f.s
U
structure hyperfine ساختار فوق فریف
hexonal zinc sulfide structure
U
ساختار شش گوشهای روی سولفید وورتیست
backsteingotit
U
[آجری با ساختار ساده در معماری قرون وسطایی]
queue
U
روش استفاده شده در ساختار صف , Lifd یا Fifd
queued
U
روش استفاده شده در ساختار صف , Lifd یا Fifd
DNA double helix
U
[یک ساختار دو رشته ایی متشکل از ۴ نوکلئوتید است. ]
logic
U
ترمیم فرم و ساختار بدون توجه به محتوا
frameworks
U
ساختار ابتدایی پایگاه داده یا فرآیند یا برنامه
framework
U
ساختار ابتدایی پایگاه داده یا فرآیند یا برنامه
schemata
U
شرح گرافیکی فرآیند یا ساختار پایگاه داده ها
queueing
U
روش استفاده شده در ساختار صف , Lifd یا Fifd
queues
U
روش استفاده شده در ساختار صف , Lifd یا Fifd
schema
U
شرح گرافیکی فرآیند یا ساختار پایگاه داده ها
High Victorian
U
[سبک احیای گوتیک با ساختار چند رگه]
variables
U
شمارهای که با هر تابع یا ساختار در برنامه قابل دستیابی است
array
U
ساختار مرتب که اعضایشان در یک جدول ساخت یافته اند.
scripts
U
ساختار الگو گونه برای نمایش ترتیب حوادث
hierarchical communications system
U
پایگاه دادهای که رکوردها بهم مربوطند با یک ساختار مشخص
variable
U
شمارهای که با هر تابع یا ساختار در برنامه قابل دستیابی است
randomly
U
سیستمی که خروجی آن به ورووودی یا ساختار داخلی آن ربط ی ندارد
arrays
U
ساختار مرتب که اعضایشان در یک جدول ساخت یافته اند.
abutment
U
[ساختار جامدی که فشار قوس یا شمع بر آن است.]
[معماری]
random
U
سیستمی که خروجی آن به ورووودی یا ساختار داخلی آن ربط ی ندارد
plex structure
U
ساختار شبکه یا دادهای که هر گره آن به سایرین وصل است
chimney-cricket
U
[ساختار محافظ بالای بام برای دودکش کوره ای]
physical
U
سازمان دهی و ساختار پایگاه داده ذخیره شده
bandolite
U
ساختار سبک وزنی از چوب بالسا با روکش الومینیوم
one address computer
U
ساختار کامپیوتر که کد ماشین آن در هر لحظه یک آدرس استفاده میکند
flow diagram
U
دیاگرامی برای شرح یک کامپیوتر یک ساختار سیستم پردازش داده
sparse array
U
ساختار ماتریس داده که بیشتر و ورودیهای آن صفر و خالی است
structuring
U
ساختار داده که به هر گره امکان اتصال به گرههای دیگر میدهد
rung
U
[تکه ای افقی که باعث قویتر شدن ساختار سندلی میشود]
locals
U
که فقط در بخش خاصی از برنامه کامپیوتری یا ساختار به کار می رود
structure
U
ساختار داده که به هر گره امکان اتصال به گرههای دیگر میدهد
flowchart
U
دیاگرامی برای شرح یک کامپیوتر یک ساختار سیستم پردازش داده
cartesian structure
U
ساختار دادهای که اندازه ثابتی دارد و عناصر به صورت خط ی مرتبند
structures
U
ساختار داده که به هر گره امکان اتصال به گرههای دیگر میدهد
local
U
که فقط در بخش خاصی از برنامه کامپیوتری یا ساختار به کار می رود
global
U
متغیر یا عددی که توسط هر تابع یا ساختار برنامه قابل دستیابی است
local
U
انتساب متغیر که فقط در بخشی از برنامه کامپیوتری یا ساختار آن معتبر است
locals
U
انتساب متغیر که فقط در بخشی از برنامه کامپیوتری یا ساختار آن معتبر است
roots
U
گره شروع که از آن تمام مسیرهای شاخههای ساختار درخت آغاز می شوند
dynamically
U
ساختار سیستم مدیریت داده که میتواند تغییر کند یا تط بیق یابد
dynamic
U
ساختار سیستم مدیریت داده که میتواند تغییر کند یا تط بیق یابد
globally
U
متغیر یا عددی که توسط هر تابع یا ساختار برنامه قابل دستیابی است
root
U
گره شروع که از آن تمام مسیرهای شاخههای ساختار درخت آغاز می شوند
if/then/else
U
یک نوع ساختار کنترل شاخهای است که متغیر یا داده راازمایش میکند تا ببیند
freeing
U
پایگاه دادهای که هر نوع داده را میتواند ذخیره کند و ساختار رکورد ثابت ندارد
heterosphere
U
قسمتی از اتمسفر که در ان ساختار و وزن مولکولی متوسط گازهای تشکیل دهنده مختلف است
CDs
U
دستور سیستم در UNIX , DOS-MS برای حرکت دادن شما اطراف ساختار دایرکتوری
free
U
پایگاه دادهای که هر نوع داده را میتواند ذخیره کند و ساختار رکورد ثابت ندارد
CD
U
دستور سیستم در UNIX , DOS-MS برای حرکت دادن شما اطراف ساختار دایرکتوری
gallium arsenide
U
ماده جدید برای ساختار قطعه که عملیات را سریع تر از قط عات سیلیکف انجام میدهد
electrographic architecture
U
[واژه ای که توسط تام ولف برای توصیف ساختار تبلیغات الکتریکی به آمریکا آمد.]
frees
U
پایگاه دادهای که هر نوع داده را میتواند ذخیره کند و ساختار رکورد ثابت ندارد
freed
U
پایگاه دادهای که هر نوع داده را میتواند ذخیره کند و ساختار رکورد ثابت ندارد
columnar and trabeated
U
[نوعی از ساختار شامل ستون های عمدی یا تیرگهایی که از تیرهای افقی حمایت می کند.]
kinematics
U
فرایند مهندسی کامپیوتر برای ترسیم یا روح دادن اجزاماشین یا ساختار تحت طراحی سیستم
flowchart
U
دیاگرامی که محل وقوع تصمیمات منط ق در یک ساختار را نشان میدهد و تاثیر آنها روی اجرای برنامه
flow diagram
U
دیاگرامی که محل وقوع تصمیمات منط ق در یک ساختار را نشان میدهد و تاثیر آنها روی اجرای برنامه
array
U
ساختار مرتب دارای عناصر قابل دسترسی توسط اعداد برای ذخیره سازی جدول ها یا مجموعهای از دادههای مربوطه
arrays
U
ساختار مرتب دارای عناصر قابل دسترسی توسط اعداد برای ذخیره سازی جدول ها یا مجموعهای از دادههای مربوطه
forward pointer
U
اشاره گری که محل داده بعدی در یک ساختار داده را بیان میکند
ddl
U
بخشی از نرم افزارسیستم پایگاه داده ها ساختار سیستم و داده را شرح میدهد
tree
U
سیستم ساختار داده که هر داده به دادههای دیگر بوسیله انشعابها وصل است .
onion skin language
U
زبان عملیات پایگاه داده ها که میتواند ساختار داده سلسله مراتبی را پردازش کند
wiring
U
ساختار فلزی برای پشتیبانی کابلهای ورودی و ایجاد اتصال برای وصل کابل ها
plex database
U
ساختار پایگاه داده ها که داده ها بهم متصل می شوند
derivation graph
U
ساختار پایگاه داده سراسری که حاوی اطلاعات قوانین و مسیر هایی برای یافتن داده است
V format
U
ساختار داده که درآن دکوردهای با طول مختلف ذخیره شده اند با یک مشخصات ابتدایی که طول آنها را نوشته است
bell-cage
U
[ساختار نگهدارنده ناقوس در ناقوس خانه]
hair
U
[الیاف نازکتر از پشم مو یا کرک بز و شتر، تفاوت آن با پشم در داشتن ساختار سلولی است که کیسه های هوای موجود باعث ایجاد درخشندگی بیشتر آن می گردد.]
KSAM
U
ساختار فایل که به داده امکانی دستیابی توسط فیلد کلید یا محتوای فیلد کلید میدهد
key
ساختار فایلی که امکان دستیابی داده با استفاده از فیلد کلید یا محتوای فیلد کلید میدهد
rightsizing
U
فرایند جابجایی ساختار فناوری اطلاعات یک شرکت به کاراترین سخت افزار. اغلب به معنای جابجایی از شبکه مبتنی بر mainfrome به شبکه بر پایه pc
patches
U
تصحیح کوچک در نرم افزار توسط کاربر در ساختار ناشر نرم افزار
patch
U
تصحیح کوچک در نرم افزار توسط کاربر در ساختار ناشر نرم افزار
descriptions
U
بخشی از سیستم پایگاه داده که ساختار سیستم و داده را شرح میدهد
description
U
بخشی از سیستم پایگاه داده که ساختار سیستم و داده را شرح میدهد
austenitize
U
سخت کردن لایههای استنیتی ساختار استنیتیکی را سخت کردن
houses
U
1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
housed
U
1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
house
U
1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
dictionaries
U
1-بلاکی که کلمات و معنای آنها را لیست میکند. 2-ساختار مدیرت داده که امکان مراجعه و ذخیره سازی فایلها را فراهم میکند. 3-بخشی از برنامه آزمایش دیکته :لیست کلمات صحیح برای بررسی متن وجود دارند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com