English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 200 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
block structure U ساختار بلوکی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
hierarchy U روش سازماندهی شی یا داده یا ساختار آن . معمولا با مهمترین یا آنه حق تقدم بیشتر دارد یا کلی ترین موضوع در بالا و پس کارکردن یا پایین ساختار درختی
hierarchies U روش سازماندهی شی یا داده یا ساختار آن . معمولا با مهمترین یا آنه حق تقدم بیشتر دارد یا کلی ترین موضوع در بالا و پس کارکردن یا پایین ساختار درختی
anastylosis U [واژه ای برای ساختار دوباره سازی ساختمان با مواد اصلی و بر طبق سیستم ساختار اصلی]
parochial U بلوکی
block-cornice U قرنیز بلوکی
block cipher U رمزگذاری بلوکی
block lining U پوشش بلوکی
block diagram U نمودار بلوکی
interblock gap U فاصله میان بلوکی
padding U روشی برای پرکردن بلوکی از اطلاعات باکاراکترها
dollies U سندان یا بلوکی که درپرچکاری دستی ورقات فلزی بکار می رود
dolly U سندان یا بلوکی که درپرچکاری دستی ورقات فلزی بکار می رود
block diagram U نمودار بلوکی نمودار کلی
architecture U ساختار
structures U ساختار
structuring U ساختار
structure ساختار
linear structure U ساختار خطی
helical structure U ساختار مارپیچی
lewis structure U ساختار لوویس
kekule structure U ساختار ککوله
list structure U ساختار لیست
crane construction U ساختار جرثقیل
loop structure U ساختار حلقهای
ring structure U ساختار حلقهای
relational structure U ساختار رابطهای
pyramidal structure U ساختار هرمی
nuclear structure U ساختار هستهای
network structure U ساختار شبکهای
network stracture U ساختار شبکه
nested structure U ساختار لانهای
molecular structure U ساختار مولکولی
fine structure U ساختار فریف
age structure U ساختار سنی
atomic structure U ساختار اتمی
institutional structure U ساختار نهادی
crystalline structure U ساختار بلوری
cellular structure U ساختار شبکهای
data structure U ساختار داده ها
ingots structure U ساختار شمش
control structure U ساختار کنترلی
decision structure U ساختار تصمیم
diamond structure U ساختار الماس
economic structure U ساختار اقتصادی
crystal structure U ساختار بلور
internal structure U ساختار داخلی
electronic structure U ساختار الکترونی
factor structure U ساختار عاملی
band structure U ساختار نواری
file structure U ساختار فایل
inverted structure U ساختار معکوس
close packed structure U ساختار تنگچین
selection structure U ساختار گزینشی
structuring U ساختار ساخت
structure factor U عامل ساختار
structure [first order] U ساختار [ریاضی]
structure chart U نمودار ساختار
superstructures U ساختار بالا
structures U ساختار ساخت
shell structure U ساختار لایهای
grain structure U ساختار بلوری
superstructure U ساختار بالا
fabric U ساختار ساختمان
structure U ساختار ساخت
sequence structure U ساختار ترتیبی
tree structure U ساختار درخت
centralized network configuration U ساختار شبکهای متمرکز
database structure U ساختار پایگاه داده ها
structures U پی ریزی کردن ساختار
contiguous data structure U ساختار دادههای همجوار
structure U پی ریزی کردن ساختار
cubic closed packed structure U ساختار مکعبی تنگچین
graphic data structure U ساختار داده گرافیکی
hierachical structure U ساختار سلسله مراتبی
hydrogen depleted structure U ساختار هیدروژن زدوده
hyperfine structure U ساختار فوق فریف
sequential data structure U ساختار ترتیبی داده
branch control structure U ساختار کنترل انشعاب
tertiary structure of protein U ساختار سوم پروتئین
sequence control structure U ساختار کنترل ترتیبی
algebraic structure U ساختار جبری [ریاضی]
straight chain structure U ساختار راست زنجیر
structured design U طراحی ساختار یافته
valence bond structure U ساختار پیوند والانسی
secondary structure of portein U ساختار دوم پروتئین
work breakdown structure U ساختار تفکیک کار
infrastructure U ساختار یا سرویس ابتدایی
structuralist U وابسته به ساختار گرایی
structuralists U وابسته به ساختار گرایی
loop control structure U ساختار کنترل حلقه
structuring U پی ریزی کردن ساختار
leaf U گره آخر در ساختار درختی
pawn structure U ساختار یا اسکلت پیادهای شطرنج
nodes U نقط ه اتصال در یک ساختار یا شبکه
branched chain structure U ساختار زنجیری شاخه دار
definitions U شرح ساختار در برنامه یا سیستم
implication U عمل منط قی با ساختار THEN-IF. اگر A
hierarchy U ساختار دادهای سلسله مراتبی
definition U شرح ساختار در برنامه یا سیستم
hierarchies U ساختار دادهای سلسله مراتبی
inclusion U عمل منط قی با ساختار THEN-IF. اگر A
implications U عمل منط قی با ساختار THEN-IF. اگر A
node U نقط ه اتصال در یک ساختار یا شبکه
wurtzite U ساختار شش گوشهای روی سولفید
skeletal code U برنامه ناکامل با کدگذاری در ساختار ابتدایی
h.f.s U structure hyperfine ساختار فوق فریف
broch U [ساختار خشکه چینی ماقبل تاریخ]
reconfiguration U تغییر دادن ساختار داده در سیستم
externals U دید کاربر از ساختار داده یا برنامه
forests U تعداد درختهای ساختار داده متصل
forest U تعداد درختهای ساختار داده متصل
hexonal zinc sulfide structure U ساختار شش گوشهای روی سولفید وورتیست
external U دید کاربر از ساختار داده یا برنامه
DNA double helix U [یک ساختار دو رشته ایی متشکل از ۴ نوکلئوتید است. ]
logic U ترمیم فرم و ساختار بدون توجه به محتوا
frameworks U ساختار ابتدایی پایگاه داده یا فرآیند یا برنامه
framework U ساختار ابتدایی پایگاه داده یا فرآیند یا برنامه
backsteingotit U [آجری با ساختار ساده در معماری قرون وسطایی]
queueing U روش استفاده شده در ساختار صف , Lifd یا Fifd
queues U روش استفاده شده در ساختار صف , Lifd یا Fifd
High Victorian U [سبک احیای گوتیک با ساختار چند رگه]
queued U روش استفاده شده در ساختار صف , Lifd یا Fifd
schema U شرح گرافیکی فرآیند یا ساختار پایگاه داده ها
schemata U شرح گرافیکی فرآیند یا ساختار پایگاه داده ها
queue U روش استفاده شده در ساختار صف , Lifd یا Fifd
arrays U ساختار مرتب که اعضایشان در یک جدول ساخت یافته اند.
physical U سازمان دهی و ساختار پایگاه داده ذخیره شده
plex structure U ساختار شبکه یا دادهای که هر گره آن به سایرین وصل است
random U سیستمی که خروجی آن به ورووودی یا ساختار داخلی آن ربط ی ندارد
randomly U سیستمی که خروجی آن به ورووودی یا ساختار داخلی آن ربط ی ندارد
variable U شمارهای که با هر تابع یا ساختار در برنامه قابل دستیابی است
chimney-cricket U [ساختار محافظ بالای بام برای دودکش کوره ای]
abutment U [ساختار جامدی که فشار قوس یا شمع بر آن است.] [معماری]
array U ساختار مرتب که اعضایشان در یک جدول ساخت یافته اند.
one address computer U ساختار کامپیوتر که کد ماشین آن در هر لحظه یک آدرس استفاده میکند
bandolite U ساختار سبک وزنی از چوب بالسا با روکش الومینیوم
hierarchical communications system U پایگاه دادهای که رکوردها بهم مربوطند با یک ساختار مشخص
scripts U ساختار الگو گونه برای نمایش ترتیب حوادث
variables U شمارهای که با هر تابع یا ساختار در برنامه قابل دستیابی است
flowchart U دیاگرامی برای شرح یک کامپیوتر یک ساختار سیستم پردازش داده
structuring U ساختار داده که به هر گره امکان اتصال به گرههای دیگر میدهد
structures U ساختار داده که به هر گره امکان اتصال به گرههای دیگر میدهد
structure U ساختار داده که به هر گره امکان اتصال به گرههای دیگر میدهد
cartesian structure U ساختار دادهای که اندازه ثابتی دارد و عناصر به صورت خط ی مرتبند
sparse array U ساختار ماتریس داده که بیشتر و ورودیهای آن صفر و خالی است
flow diagram U دیاگرامی برای شرح یک کامپیوتر یک ساختار سیستم پردازش داده
local U که فقط در بخش خاصی از برنامه کامپیوتری یا ساختار به کار می رود
locals U که فقط در بخش خاصی از برنامه کامپیوتری یا ساختار به کار می رود
rung U [تکه ای افقی که باعث قویتر شدن ساختار سندلی میشود]
roots U گره شروع که از آن تمام مسیرهای شاخههای ساختار درخت آغاز می شوند
globally U متغیر یا عددی که توسط هر تابع یا ساختار برنامه قابل دستیابی است
locals U انتساب متغیر که فقط در بخشی از برنامه کامپیوتری یا ساختار آن معتبر است
dynamically U ساختار سیستم مدیریت داده که میتواند تغییر کند یا تط بیق یابد
local U انتساب متغیر که فقط در بخشی از برنامه کامپیوتری یا ساختار آن معتبر است
global U متغیر یا عددی که توسط هر تابع یا ساختار برنامه قابل دستیابی است
dynamic U ساختار سیستم مدیریت داده که میتواند تغییر کند یا تط بیق یابد
root U گره شروع که از آن تمام مسیرهای شاخههای ساختار درخت آغاز می شوند
if/then/else U یک نوع ساختار کنترل شاخهای است که متغیر یا داده راازمایش میکند تا ببیند
CDs U دستور سیستم در UNIX , DOS-MS برای حرکت دادن شما اطراف ساختار دایرکتوری
frees U پایگاه دادهای که هر نوع داده را میتواند ذخیره کند و ساختار رکورد ثابت ندارد
freeing U پایگاه دادهای که هر نوع داده را میتواند ذخیره کند و ساختار رکورد ثابت ندارد
electrographic architecture U [واژه ای که توسط تام ولف برای توصیف ساختار تبلیغات الکتریکی به آمریکا آمد.]
gallium arsenide U ماده جدید برای ساختار قطعه که عملیات را سریع تر از قط عات سیلیکف انجام میدهد
CD U دستور سیستم در UNIX , DOS-MS برای حرکت دادن شما اطراف ساختار دایرکتوری
heterosphere U قسمتی از اتمسفر که در ان ساختار و وزن مولکولی متوسط گازهای تشکیل دهنده مختلف است
freed U پایگاه دادهای که هر نوع داده را میتواند ذخیره کند و ساختار رکورد ثابت ندارد
columnar and trabeated U [نوعی از ساختار شامل ستون های عمدی یا تیرگهایی که از تیرهای افقی حمایت می کند.]
free U پایگاه دادهای که هر نوع داده را میتواند ذخیره کند و ساختار رکورد ثابت ندارد
kinematics U فرایند مهندسی کامپیوتر برای ترسیم یا روح دادن اجزاماشین یا ساختار تحت طراحی سیستم
flow diagram U دیاگرامی که محل وقوع تصمیمات منط ق در یک ساختار را نشان میدهد و تاثیر آنها روی اجرای برنامه
flowchart U دیاگرامی که محل وقوع تصمیمات منط ق در یک ساختار را نشان میدهد و تاثیر آنها روی اجرای برنامه
array U ساختار مرتب دارای عناصر قابل دسترسی توسط اعداد برای ذخیره سازی جدول ها یا مجموعهای از دادههای مربوطه
arrays U ساختار مرتب دارای عناصر قابل دسترسی توسط اعداد برای ذخیره سازی جدول ها یا مجموعهای از دادههای مربوطه
forward pointer U اشاره گری که محل داده بعدی در یک ساختار داده را بیان میکند
ddl U بخشی از نرم افزارسیستم پایگاه داده ها ساختار سیستم و داده را شرح میدهد
tree U سیستم ساختار داده که هر داده به دادههای دیگر بوسیله انشعابها وصل است .
wiring U ساختار فلزی برای پشتیبانی کابلهای ورودی و ایجاد اتصال برای وصل کابل ها
onion skin language U زبان عملیات پایگاه داده ها که میتواند ساختار داده سلسله مراتبی را پردازش کند
plex database U ساختار پایگاه داده ها که داده ها بهم متصل می شوند
derivation graph U ساختار پایگاه داده سراسری که حاوی اطلاعات قوانین و مسیر هایی برای یافتن داده است
V format U ساختار داده که درآن دکوردهای با طول مختلف ذخیره شده اند با یک مشخصات ابتدایی که طول آنها را نوشته است
bell-cage U [ساختار نگهدارنده ناقوس در ناقوس خانه]
hair U [الیاف نازکتر از پشم مو یا کرک بز و شتر، تفاوت آن با پشم در داشتن ساختار سلولی است که کیسه های هوای موجود باعث ایجاد درخشندگی بیشتر آن می گردد.]
key ساختار فایلی که امکان دستیابی داده با استفاده از فیلد کلید یا محتوای فیلد کلید میدهد
KSAM U ساختار فایل که به داده امکانی دستیابی توسط فیلد کلید یا محتوای فیلد کلید میدهد
rightsizing U فرایند جابجایی ساختار فناوری اطلاعات یک شرکت به کاراترین سخت افزار. اغلب به معنای جابجایی از شبکه مبتنی بر mainfrome به شبکه بر پایه pc
patch U تصحیح کوچک در نرم افزار توسط کاربر در ساختار ناشر نرم افزار
patches U تصحیح کوچک در نرم افزار توسط کاربر در ساختار ناشر نرم افزار
description U بخشی از سیستم پایگاه داده که ساختار سیستم و داده را شرح میدهد
descriptions U بخشی از سیستم پایگاه داده که ساختار سیستم و داده را شرح میدهد
austenitize U سخت کردن لایههای استنیتی ساختار استنیتیکی را سخت کردن
house U 1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
housed U 1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
houses U 1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
dictionaries U 1-بلاکی که کلمات و معنای آنها را لیست میکند. 2-ساختار مدیرت داده که امکان مراجعه و ذخیره سازی فایلها را فراهم میکند. 3-بخشی از برنامه آزمایش دیکته :لیست کلمات صحیح برای بررسی متن وجود دارند
dictionary U 1-بلاکی که کلمات و معنای آنها را لیست میکند. 2-ساختار مدیرت داده که امکان مراجعه و ذخیره سازی فایلها را فراهم میکند. 3-بخشی از برنامه آزمایش دیکته :لیست کلمات صحیح برای بررسی متن وجود دارند
resource U قالب داده چند رسانهای IBM و ماکرو سافت که از نشانه هایی برای معرفی بخشهای ساختار فایل چند رسانهای استفاده میکند و امکان جابجایی فایل در مراحل مختلفف را ایجاد میکند
RIFF U قالب داده چند رسانهای IBM و ماکرو سافت که از نشانه هایی برای معرفی بخشهای ساختار فایل چند رسانهای استفاده میکند و امکان جابجایی فایل در مراحل مختلفف را ایجاد میکند
structured programming U برنامه نویسی ساختار یافته برنامه نویسی ساختاری برنامه نویسی ساخت یافته
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com