Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
hard beach
U
ساحل مستحکم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
hard beach
U
قسمت مستحکم ساحل یا اسکله اسکله روسازی شده
Other Matches
ship to shore
U
حرکت از دریا به ساحل عملیات پیاده کردن افراد ازدریا به ساحل
beach marker
U
علامت یا وسیله مشخص کننده ساحل یا تاسیسات ساحلی شاخص خط ساحل
shore to shore movement
U
عملیات و حرکت مستقیم از یک ساحل به ساحل دیگر
onshore
U
روی ساحل متوجه بطرف ساحل
inshore
U
بطرف ساحل جلو ساحل
reinforced
U
مستحکم
crenellated
U
مستحکم
crenelated
U
مستحکم
tenacious
U
مستحکم
fortified
U
مستحکم
well found
U
مستحکم
well founded
U
مستحکم
walled
U
مستحکم
fortification
U
مستحکم کردن
crenellate
U
مستحکم کردن
fortifying
U
مستحکم کردن
fortifier
U
مستحکم کننده
fortify
U
مستحکم کردن
crenelate
U
مستحکم کردن
block house
U
موضع مستحکم
fortifications
U
مستحکم کردن
fortifies
U
مستحکم کردن
redoubtable
U
مستحکم سهمناک
fortress
U
سنگر مستحکم
bastle
U
خانه مستحکم
strong point
U
نقطه مستحکم
bastille
U
قلعه مستحکم
fortresses
U
سنگر مستحکم
pillbox
U
سنگر مستحکم
pillboxes
U
سنگر مستحکم
retrenchment
U
مستحکم سازی
bastel
U
خانه مستحکم
retrench
U
مستحکم کردن
hard missile base
U
پایگاه مستحکم موشک
citadel
U
پایگاه مستحکم ارگ
citadels
U
پایگاه مستحکم ارگ
hard base
U
سکوی پرتاب مستحکم
hard missile base
U
سکوی پرتاب مستحکم ضد ترکش اتمی
approach lane
U
مسیر نزدیک شدن به ساحل خطوط نزدیک شدن به ساحل
tower house
U
قلعه مستحکم قرون وسطی خانه بالای برج
castellation
U
تهیه استحکامات تدافعی سنگربندی کردن مستحکم کردن
beached
U
ساحل
coast
U
ساحل
coasts
U
ساحل
landside
U
ساحل
littoral
U
ساحل
causey
U
ساحل
brae
U
ساحل
rivage
U
ساحل
sea shore
U
ساحل
beach
U
ساحل
beaches
U
ساحل
ashore
U
به ساحل
banks
U
ساحل
bank
U
ساحل
shore
U
ساحل
shores
U
ساحل
strong point
U
پایگاه دفاعی سنگر مستحکم دفاعی
beach party
U
تیم ساحل
basegram
U
پیام از ساحل
stethe
U
ساحل رودخانه
in-
U
نزدیک ساحل
attack group
U
گروه تک به ساحل
back beach
U
ساحل جزرو مد
backshore
U
ساحل جزرو مد
backshore beach
U
ساحل جزرو مد
shore duty
U
خدمت ساحل
bank protection
U
ساحل داری
bank revetment
U
پوشش ساحل
seacoast
U
ساحل دریا
coast guardsman
U
ساحل بان
sea coast
U
ساحل دریا
land combat
U
نبرد در ساحل
near shore
U
نزدیک به ساحل
shore
U
ساحل دریا
coastward
U
بطرف ساحل
on shore
U
روی ساحل
shores
U
کرانه ساحل
bankside
U
شیب ساحل
shores
U
ساحل دریا
riparian
U
ساحل رودخانه زی
coral reef
U
ساحل مرجانی
coastwise
U
درطول ساحل
coastwards
U
درامتداد ساحل
coastwards
U
بطرف ساحل
coastward
U
درامتداد ساحل
shore
U
کرانه ساحل
river line
U
خط ساحل رودخانه
low lander
U
ساحل نشین
beach
U
ساحل شنی
offshore
U
از جانب ساحل
offshore
U
دور از ساحل
shorelines
U
خط ساحل یا خط ساحلی
sandbank
U
ساحل شنی
beach
U
زدن به ساحل
sandbanks
U
ساحل شنی
seashore
U
ساحل دریا
seashores
U
ساحل دریا
river banks
U
ساحل رودخانه
river bank
U
ساحل رودخانه
beaches
U
ساحل شنی
shoreline
U
خط ساحل یا خط ساحلی
beaches
U
زدن به ساحل
inshore
U
به طرف ساحل
onshore
U
واقع در ساحل
in
U
نزدیک ساحل
beached
U
ساحل شنی
beached
U
زدن به ساحل
near bank
U
ساحل نزدیک رودخانه
put out
U
از ساحل عازم شدن
hinterlands
U
زمین پشت ساحل
landing beach
U
ساحل پیاده شدن
lee shore
U
ساحل در معرض باد
hinterland
U
زمین پشت ساحل
insides
U
موج نزدیک ساحل
waterside
U
متعلق به کناردریا ساحل
shelf
U
سراشیب ساحل دریا
riverain
U
ساکن ساحل رودخانه
roadstead
U
لنگرگاه دور از ساحل
the waves beats or the shore
U
امواج به ساحل می کوبد
shoring
U
پیاده شدن در ساحل
retracting
U
دور شدن از ساحل
ashore
U
بکنار بطرف ساحل
Ivory Coast
U
کشور ساحل عاج
retracted
U
دور شدن از ساحل
retract
U
دور شدن از ساحل
bar
U
خور پیشرفتگی اب به ساحل
bank line
U
نخ ماهیگیری وصل به ساحل
the wares beat the shore
U
خوردن امواج به ساحل
bars
U
خور پیشرفتگی اب به ساحل
bank angle
U
زاویه شیب ساحل
inside
U
موج نزدیک ساحل
coast defence
U
سازمان پدافنداز ساحل
seebreeze
U
باد از دریا به ساحل
retracts
U
دور شدن از ساحل
coast in point
U
نقطه ورود به ساحل
skate boat
U
قایق بسته به ساحل در اغازمسابقه
surf cast
U
قلاب اندازی از ساحل در موج
to wash something up
U
بکنار ساحل شستن چیزی
to wash something ashore
U
بکنار ساحل شستن چیزی
shore break
U
موجهاییکه نزدیک ساحل می شکنند
offshore winds
U
بادخشکی بادهای دور از ساحل
banks
U
صخره زیرابی کم ارتفاع ساحل
bank
U
صخره زیرابی کم ارتفاع ساحل
foreshores
U
لبه جلوی ساحل دریا
landing attack
U
تک همراه با پیاده شدن به ساحل
beaching gear
U
وسایل به ساحل کشیدن ناو
debarkation net
U
پل تخلیه پرسنل ازکشتی به ساحل
landing forces
U
نیروها پیاده شونده به ساحل
foreshore
U
لبه جلوی ساحل دریا
cay
U
ساحل مرجانی یاشنی درجزیره
coasting
U
کشتی رانی در طول ساحل
reinforces
U
مستحکم کردن محکم کردن
reinforce
U
مستحکم کردن محکم کردن
mooring
U
نقطه مهار کردن قایق به ساحل
barrier reef
U
صخره مرجانی که تقریباموازی ساحل است
beachheads
U
پایگاه یا اراضی تسخیر شده در ساحل
coast in point
U
نقطه نزدیک شدن کشتی به ساحل
council of entent
U
ساحل عاج نیجریه و ولتای علیا
shore duty
U
ماموریت کار در ساحل یاپایگاه خودی
straight off
U
مستقیما درجلو موج روبه ساحل
alighting area
U
نقطه پیاده شدن خودروها به ساحل
point break
U
موجهاییکه با زاویه به ساحل نزدیک می شوند
offshore
U
دور از ساحل قسمت ساحلی دریا
landing
U
پیاده شدن به ساحل فرود هواپیما
landings
U
پیاده شدن به ساحل فرود هواپیما
liberty man
U
ملوانی که اجازه دارد به ساحل برود
beachhead
U
پایگاه یا اراضی تسخیر شده در ساحل
approach line
U
خط نزدیک شدن به ساحل خط تقرب به دشمن خط مسیرفرود
dune
U
خاکریز یاتپه شنی ساحل که بادانها را جابجامیکند
wharfs
U
لنگر گاه ساحل رودخانه با اسکله یادیوار
camp-shedding
U
[پایه ها و تخته های روی ساحل رودخانه]
wharves
U
لنگر گاه ساحل رودخانه با اسکله یادیوار
soup
U
موج شکسته کف دار که بسرعت به ساحل می رسد
jolly boat
U
قایق بار کشی از کشتی به ساحل و بعکس
wharf
U
لنگر گاه ساحل رودخانه با اسکله یادیوار
coastal refraction
U
تغییر جهت امواج رادیویی در برخورد به ساحل
landing attack
U
تک فرود یا پیاده شدن به ساحل با کشتی یاهواپیما
landing party
U
گروه پیاده شونده به ساحل تیم فرود
mooring line
U
طناب برای مهار کردن قایق به ساحل
soups
U
موج شکسته کف دار که بسرعت به ساحل می رسد
painter
U
طناب کوتاه وصل به قایق برای بستن به ساحل
hard-up
U
جاده شیب دارکه ازمیان پیش ساحل بگذرد
scylla
U
صخرهای در ساحل ایتالیاروبروی گرداب معروف به "شاریبدیس " در سیسیل
hard up
U
جاده شیب دارکه ازمیان پیش ساحل بگذرد
painters
U
طناب کوتاه وصل به قایق برای بستن به ساحل
bollards
U
تیر عمودی ساحل برای بستن قایق منقاری
bank protection
U
حفافت ساحل رودخانه درمقابل تخریبهای ناشی ازجریان
bollard
U
تیر عمودی ساحل برای بستن قایق منقاری
barrier light
U
نورافکن ساحل دریا برای پیداکردن مسیر کشتی
transfer berth
U
دوبه یا سکوی نقل و انتقال نیروها به ساحل از ناوچههای اب خاکی
transfer area
U
در عملیات اب خاکی منطقه نقل و انتقال نیروها ازناوچه ها به ساحل
mooring penant
U
طناب کوتاه وصل به گوی شناور برای بستن قایق به ساحل
touchdown
U
درعملیات اب خاکی پیاده شدن اولین گروههای موج هجومی در ساحل
touchdowns
U
درعملیات اب خاکی پیاده شدن اولین گروههای موج هجومی در ساحل
tac log group
U
گروه رابط نیروهای پیاده شونده به ساحل در روی ناوهای اب خاکی
cabotage
U
کشتیرانی و حمل کالا از یک بندر به بندر دیگر بدون دورشدن از ساحل
left slide
U
حرکت موج سوار روی موج بسمت چپ روبرو ساحل
catch
U
مانوردادن روی موج و رانده شدن موج سواربطرف ساحل
landing area
U
منطقه نشستن هواپیما منطقه پیاده شدن به ساحل
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com