Total search result: 202 (16 milliseconds) |
ارسال یک معنی جدید |
|
|
|
|
Menu
 |
English |
Persian |
Menu
 |
 |
dynamic U |
زیر برنامهای که هر با که فراخوانی میشود باید کارش مشخص شود |
 |
 |
dynamically U |
زیر برنامهای که هر با که فراخوانی میشود باید کارش مشخص شود |
 |
|
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
Other Matches |
|
 |
daemon U |
در سیستم unix برنامهای که کارش را بدون دانستن کاربر خودکار انجام میدهد |
 |
 |
segments U |
فضای آدرس حافظه که به فضاهایی به نام سگمنت تقسیم میشود. آدرس دادن به یک محل خاص , مقدار سگمنت و امنت باید مشخص باشند |
 |
 |
segment U |
فضای آدرس حافظه که به فضاهایی به نام سگمنت تقسیم میشود. آدرس دادن به یک محل خاص , مقدار سگمنت و امنت باید مشخص باشند |
 |
 |
subprogram U |
1-زیر تابع در یک برنامه . 2-برنامهای که با برنامه اصلی فراخوانی شود |
 |
 |
calling sequence U |
مجموعهای مشخص ازدستورالعمل و داده که برای فراخوانی یک ریزبرنامه معین ضروری است |
 |
 |
resident U |
برنامهای که از خط دستور شروع میشود , وسپس درحافظه بار میشود, آماده دریافت توسط عملی است و کنترل را به خط دستور برمی گرداند |
 |
 |
residents U |
برنامهای که از خط دستور شروع میشود , وسپس درحافظه بار میشود, آماده دریافت توسط عملی است و کنترل را به خط دستور برمی گرداند |
 |
 |
air man U |
کشی که کارش بنحوی باپرواز تعمیر یا راه اندازی هواپیما مربوط میشود |
 |
 |
he has a rushing business U |
کارش خوب گرفته است کارش خیلی رونق دارد |
 |
 |
One must draw the line somewhere. <proverb> U |
هر کس باید ید و مرزش را مشخص کند . |
 |
 |
standards U |
نامهای که بدون تغییر به متن اصلی فرستاده میشود ولی سپس با درج نام و آدرس افراد مختلف مشخص میشود |
 |
 |
standard U |
نامهای که بدون تغییر به متن اصلی فرستاده میشود ولی سپس با درج نام و آدرس افراد مختلف مشخص میشود |
 |
 |
routinely U |
بخشی از کد در یک محل که توسط فراخوانی ها در تابع استفاده میشود |
 |
 |
routine U |
بخشی از کد در یک محل که توسط فراخوانی ها در تابع استفاده میشود |
 |
 |
re entry U |
نقط های در برنامه یا تابع که فراخوانی مجدد میشود |
 |
 |
routines U |
بخشی از کد در یک محل که توسط فراخوانی ها در تابع استفاده میشود |
 |
 |
re-entry U |
نقط های در برنامه یا تابع که فراخوانی مجدد میشود |
 |
 |
paging U |
که آدرس به آنها اختصاص داده میشود و در صورت نیاز فراخوانی می شوند |
 |
 |
subroutine U |
کد زیر تابع که در حافظه پس از پیدا شدن دستور فراخوانی کپی میشود |
 |
 |
self- U |
برنامهای که در هر بخش از حافظه بار میشود. |
 |
 |
thrashing U |
وضعیتی دریک سیستم عملکرد چند برنامهای که کامپیوتر باید بجای اجرای برنامه ها وقت بیشتری را صرف صفحه بندی کند |
 |
 |
quartz clock U |
بخش کوچکی از کریستال کواترنر که در فرکانس مشخص با اعمال ولتاژ مشخص مرتعش میشود و برای سیگنالهای ساعت بسیار دقیق کامپیوتر ها و سایر برنامههای زمانی بسیار دقیق به کار می رود |
 |
 |
handle U |
شمارهای که فایل فعال را مشخص میکند در برنامهای که به فایل دستیابی دارد |
 |
 |
handles U |
شمارهای که فایل فعال را مشخص میکند در برنامهای که به فایل دستیابی دارد |
 |
 |
op code U |
بخشی از دستور کد ماشین که عملی که باید انجام شود را مشخص میکند |
 |
 |
operation U |
بخشی از دستور کد ماشین که عملی باید انجام شود را مشخص میکند |
 |
 |
fall back U |
توابعی که فراخوانی و پردازش می شوند پس از اینکه ماشین یا سیستم خراب شد و توسط کاربر اجرا میشود |
 |
 |
agenda U |
لیستی از کارها و قرارهای ملاقات یا فعالیتها که باید در یک روز مشخص انجام شوند |
 |
 |
agendas U |
لیستی از کارها و قرارهای ملاقات یا فعالیتها که باید در یک روز مشخص انجام شوند |
 |
 |
language U |
زبان برنامه نویسی ساخته شده از توابع برای کارهای مختلف که توسط مجموعه دستوراتی فراخوانی میشود |
 |
 |
languages U |
زبان برنامه نویسی ساخته شده از توابع برای کارهای مختلف که توسط مجموعه دستوراتی فراخوانی میشود |
 |
 |
halts U |
دستور برنامهای که باعث توقف CPU میشود. تا وقتی که مجددا تنظیم شود |
 |
 |
halt U |
دستور برنامهای که باعث توقف CPU میشود. تا وقتی که مجددا تنظیم شود |
 |
 |
halted U |
دستور برنامهای که باعث توقف CPU میشود. تا وقتی که مجددا تنظیم شود |
 |
 |
language U |
دستوراتی که منابع لازم برای یک کار که باید توسط کامپیوتر انجام شود را مشخص می کنند |
 |
 |
languages U |
دستوراتی که منابع لازم برای یک کار که باید توسط کامپیوتر انجام شود را مشخص می کنند |
 |
 |
continental shelf U |
مقداری از خاک زیر اب دریا که از حاشیه ابهای ساحلی یک کشورشروع و به خطی که از ان اولین شیب تند قعر دریا اغاز میشود و ارتفاع ان باید بایداز سطح دریا 002 متر باشدختم میشود |
 |
 |
dual in line package U |
بسته درون برنامهای دوواحدی نوعی پایه متداول که روی ان یک تراشه نصب میشود |
 |
 |
library U |
تعدا دتوابع مفید و مستقل که وارد هر برنامهای میشود تا مانع نوشتن برنامه شود |
 |
 |
libraries U |
تعدا دتوابع مفید و مستقل که وارد هر برنامهای میشود تا مانع نوشتن برنامه شود |
 |
 |
caches U |
بخشی در حافظه سریع که چند دستور بعدی که باید توسط پردازنده پردازش شوند را مشخص میکند. |
 |
 |
cache U |
بخشی در حافظه سریع که چند دستور بعدی که باید توسط پردازنده پردازش شوند را مشخص میکند. |
 |
 |
cache memory U |
بخشی در حافظه سریع که چند دستور بعدی که باید توسط پردازنده پردازش شوند را مشخص میکند. |
 |
 |
notification message U |
پیام نرم افزار نشر برای تشخیص اشیا دیگر که کار مشخص باید کامل شود |
 |
 |
inserts U |
مجموعه دستوراتی که مستقیما در برنامه اصلی کپی می شوند که دستور فراخوانی نیز فاهر میشود یا جایی که کاربر نیاز دارد |
 |
 |
inserting U |
مجموعه دستوراتی که مستقیما در برنامه اصلی کپی می شوند که دستور فراخوانی نیز فاهر میشود یا جایی که کاربر نیاز دارد |
 |
 |
insert U |
مجموعه دستوراتی که مستقیما در برنامه اصلی کپی می شوند که دستور فراخوانی نیز فاهر میشود یا جایی که کاربر نیاز دارد |
 |
 |
routinely U |
توابعی که فراخوانی یا پردازش می شوند و وقتی ماشین یا سیستمی خراب میشود توسط کاربر استفاده می شوند |
 |
 |
routine U |
توابعی که فراخوانی یا پردازش می شوند و وقتی ماشین یا سیستمی خراب میشود توسط کاربر استفاده می شوند |
 |
 |
routines U |
توابعی که فراخوانی یا پردازش می شوند و وقتی ماشین یا سیستمی خراب میشود توسط کاربر استفاده می شوند |
 |
 |
intensity of rain fall U |
شدت بارندگی که بامیلیمتردرساعت مشخص میشود |
 |
 |
lane U |
مسیر که باخط کشی مشخص میشود |
 |
 |
lanes U |
مسیر که باخط کشی مشخص میشود |
 |
 |
trace U |
برنامه تشخیص که برنامهای که رفع اشکال میشود را اجرا میکند در هر لحظه یک دستور و وضعیته و ثباتها را نمایش میدهد |
 |
 |
traces U |
برنامه تشخیص که برنامهای که رفع اشکال میشود را اجرا میکند در هر لحظه یک دستور و وضعیته و ثباتها را نمایش میدهد |
 |
 |
traced U |
برنامه تشخیص که برنامهای که رفع اشکال میشود را اجرا میکند در هر لحظه یک دستور و وضعیته و ثباتها را نمایش میدهد |
 |
 |
compliant U |
وسیلهای که به مجموعهای از استانداردهای مشخص تط بیق میشود |
 |
 |
address U |
قرار دادن محل داده در باس آدرس برای مشخص کردن کلمهای در حافظه یا رسانه ذخیره سازی که باید به آن دستیابی شود |
 |
 |
addressed U |
قرار دادن محل داده در باس آدرس برای مشخص کردن کلمهای در حافظه یا رسانه ذخیره سازی که باید به آن دستیابی شود |
 |
 |
addresses U |
قرار دادن محل داده در باس آدرس برای مشخص کردن کلمهای در حافظه یا رسانه ذخیره سازی که باید به آن دستیابی شود |
 |
 |
programmable function key U |
یچی که کار مشخص یا دستورات مشخصی به آن منتسب میشود |
 |
 |
cell U |
خط ضخیم تری که اطراف خانهای که باید در آن نوشته شود ایجاد میشود |
 |
 |
cells U |
خط ضخیم تری که اطراف خانهای که باید در آن نوشته شود ایجاد میشود |
 |
 |
bi directional U |
انتقال داده که در یک وسیله در امتداد یک کانال مشخص انجام میشود |
 |
 |
vertex U |
نقط های در فضا که با مختصات سه بعدی xوyوz مشخص میشود |
 |
 |
well behaved U |
که هیچ نوع فراخوانی سیستم غیر استاندارد انجام نمیدهد و فقط از فراخوانی ورودی /خروجی BIOS استفاده میکند بجای اینکه وسایل جانبی یا حافظه را مستقیماگ آدرس دهی کند |
 |
 |
well-behaved U |
که هیچ نوع فراخوانی سیستم غیر استاندارد انجام نمیدهد و فقط از فراخوانی ورودی /خروجی BIOS استفاده میکند بجای اینکه وسایل جانبی یا حافظه را مستقیماگ آدرس دهی کند |
 |
 |
Back to the drawing board <idiom> U |
[زمانی که کاری با شکست روبرو میشود و دوباره باید از اول شروع کرد] |
 |
 |
fifo U |
روش ذخیره سازی خواندن و نوشتن به طوری که اولین عنصر در اولین فراخوانی ذخیره میشود |
 |
 |
parkinsonism U |
اختلال مزمن عصبی که با سختی عضلات بدن ولرزش مشخص میشود |
 |
 |
client side U |
داده یا برنامهای روی کامپیوتر مشتری ونه روی سرور اجرا میشود مثلاگ یک برنامه java script روی جستجوگر و کاربر اجرا میشود و برنامه کربردی مشتری است یا داده ذخیره شده ریو دیسک سخت کابر است |
 |
 |
background program U |
برنامهای که به هنگام عدم نیازمندیهای برنامههای باتقدم بالا به امکانات سیستم کامپیوتری چند برنامهای قابل اجرا میباشد |
 |
 |
viewers U |
امکانی که کاربر داده میشود تا محتوای یک تصویر یا فایل متن فرمت شده را ببیند بدون نیاز به اجرای برنامهای که آنرا ایجاد کرده بود |
 |
 |
viewer U |
امکانی که کاربر داده میشود تا محتوای یک تصویر یا فایل متن فرمت شده را ببیند بدون نیاز به اجرای برنامهای که آنرا ایجاد کرده بود |
 |
 |
bench mark U |
نشانهای که ارتفاع ان مشخص است و برای نقشه برداری به عنوان مبنااستفاده میشود |
 |
 |
subroutine U |
تعداد دستورات کامپیوتر در برنامه که در زمان فراخوانی می شوند و تا خاتمه کنترل می شوند و پس از فراخوانی کنترل به دستور بعدی می رود |
 |
 |
QBE U |
زبان ساده برای بازیابی اطلاعات از سیستم مدیریت پایگاه داده ها توسط وارد کردن درخواست با مقادیر مشخص که سپس با پایگاه داده تط بیق میشود و برای بازیابی داده صحیح استفاده میشود |
 |
 |
fixes U |
1-فرآیندی که در آن هر عمل در یک زمان مشخص انجام میشود. 2-عملیاتی در یک فرآیند که همان با ساعت هستند |
 |
 |
fix U |
1-فرآیندی که در آن هر عمل در یک زمان مشخص انجام میشود. 2-عملیاتی در یک فرآیند که همان با ساعت هستند |
 |
 |
microsoft U |
برنامهای که روی سرور ویندوز NT ماکرو سافت اجرا میشود و توابعی که برای تعویض نرم افزار مشتری در ویندوز به کار می رود |
 |
 |
unmodified instruction U |
دستور برنامه که مستقیماگ و بدون تغییرات اجرا میشود تا عملیاتی که باید انجام شود را بدست آورد |
 |
 |
sdlc U |
معماری شبکه سیستمهای IBM استفاده میشود و میزان ارسال داده سنکرون را مشخص میکند |
 |
 |
selectable U |
نرخ baud ارسال و دریافت مودم که توسط کاربر انتخاب میشود و هنوز مشخص نیست |
 |
 |
thrashing U |
1-فعالیتهای زیادی دیسک . 2-مشخصات یا خطای برنامهای در حافظه مجازی . که باعث اتلاف وقت CPV برای جابجایی صفحات بین حافظه پشتیبان میشود |
 |
 |
frequency shift keying U |
روشی برای انتقال اطلاعات که در ان وضعیت بیت ارسال شده توسط یک لهجه شنیدنی مشخص میشود |
 |
 |
leases U |
در Cl به معنی اخص به عقداجارهای که موضوع ان عین یا منافع اراضی باشد اطلاق میشود و الزاما" باید با سندکتبی برقرار شود |
 |
 |
lease U |
در Cl به معنی اخص به عقداجارهای که موضوع ان عین یا منافع اراضی باشد اطلاق میشود و الزاما" باید با سندکتبی برقرار شود |
 |
 |
prescan U |
خصوصیت بیشتر اسکنرهای مسط ح که اسکن سریع و با realution کم انجام می دهند تا نمونه اصلی را مجدد بررسی کنید یا ناحیهای که باید بهتر اسکن شود مشخص کنید |
 |
 |
foreground program U |
برنامهای که تقدم بالایی داشته و بنابر این بر برنامههای فعال جاری در یک سیستم کامپیوتری که ازروش چند برنامهای استفاده میکند تقدم دارد |
 |
 |
disassembler U |
برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند |
 |
 |
identification U |
حرف که بر کامپیوتر میزبان ارسال میشود تا ماهیت و محل کامپیوتر دور یا ترمینال مشخص شود |
 |
 |
ansi U |
سازمان آمریکایی که استانداردهای نرم افزاری و کامپیوتری را مشخص میکند که آنچه مربوط به زبانهای سطح بالای برنامه نویس میشود هم شامل آن است |
 |
 |
card U |
کارت پلاستیکی نازک با وسیله حافظه و ریز پردازنده که در آن قرار گرفته است که برای انتقال الکترونیکی یا مشخص کردن کاربر انجام میشود |
 |
 |
cards U |
کارت پلاستیکی نازک با وسیله حافظه و ریز پردازنده که در آن قرار گرفته است که برای انتقال الکترونیکی یا مشخص کردن کاربر انجام میشود |
 |
 |
duplexes U |
دو سیستم کامپیوتر مشخص که در یک برنامه online استفاده می شوند و یکی برای پشتیبانی دیگری در صورت بروز خرابی استفاده میشود |
 |
 |
duplex U |
دو سیستم کامپیوتر مشخص که در یک برنامه online استفاده می شوند و یکی برای پشتیبانی دیگری در صورت بروز خرابی استفاده میشود |
 |
 |
programming U |
نرم افزاری که به کاربر امکان نوشتن مجموعه دستورات مشخص برای کاری را میدهد که بعداگ به قالبی ترجمه میشود که توسط کامپیوتر قابل فهم است |
 |
 |
hottest U |
دستوری در برنامه به صورت کلمات مشخص کلیدی که یک کلمه مهم و اسسی را به صفحه مقصد بعدی وصل میکند که در صورتی که کاربر آن را انتخاب کند نمایش داده میشود |
 |
 |
hotter U |
دستوری در برنامه به صورت کلمات مشخص کلیدی که یک کلمه مهم و اسسی را به صفحه مقصد بعدی وصل میکند که در صورتی که کاربر آن را انتخاب کند نمایش داده میشود |
 |
 |
hot U |
دستوری در برنامه به صورت کلمات مشخص کلیدی که یک کلمه مهم و اسسی را به صفحه مقصد بعدی وصل میکند که در صورتی که کاربر آن را انتخاب کند نمایش داده میشود |
 |
 |
run duration U |
1-کد برنامهای که کامپایل شده است و به صورتی است که مستقیماگ توسط کامپیوتر قابل اجرا است .2-برنامه مفسر تجاری که به همراه برنامه کاربردی زبان سطح بالا فروخته میشود که امکان اجرای آنرا فراهم میکند |
 |
 |
collision detection U |
پروتکل ارتباطات شبکهای که مانع ارسال همزمان از دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و سپس ارسال کنند |
 |
 |
logogriph U |
نوعی معماکه چند کلمه داده میشود وشخص باید ازمیان این کلمات کلمه مطلوب راپیداکندویا از حروف انها کلمه مورد نیاز را بسازد |
 |
 |
banner page U |
صفحهای که در ابتدا با تاریخ و زمان و نام متن و نام مشخص چاپ گیرند و چاپ میشود |
 |
 |
algorithm U |
قوانین مصرفی و ایجاد کارهای مشخص یا حل مشکلات مشخص |
 |
 |
algorithms U |
قوانین مصرفی و ایجاد کارهای مشخص یا حل مشکلات مشخص |
 |
 |
conversions U |
1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند |
 |
 |
conversion U |
1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند |
 |
 |
CSMA CD U |
پروتکل ارتباط شبکهای که مانع ارسال همزمان دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و در زمان مناسب ارسال کنند برای ارسال داده در اینترنت به کار می رود |
 |
 |
fasts U |
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند |
 |
 |
fast U |
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند |
 |
 |
fastest U |
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند |
 |
 |
fasted U |
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند |
 |
 |
top U |
روش نوشتن برنامه ها که کل سیستم به بلاکها یا کارهای ساده تقسیم میشود. دو واحد بلاک نوشته میشود وپیش از پردازش آزمایش میشود با بعدی |
 |
 |
he is on his legs U |
کارش دایراست |
 |
 |
he prospered in his business U |
کارش بالا گرفت |
 |
 |
He is completely absorbed by his business. U |
کاملاجذب کارش است |
 |
 |
He is attentive to his work . U |
متوجه کارش است |
 |
 |
querying U |
1-پنجرهای که در صورت بروز خطا فاهر میشود, برای پردازش از کاربر که چه علی باید انجام شود. 2-پنجرهای با مکان هایی که کاربر کند تا در پایگاه جستجو انجام شود |
 |
 |
queried U |
1-پنجرهای که در صورت بروز خطا فاهر میشود, برای پردازش از کاربر که چه علی باید انجام شود. 2-پنجرهای با مکان هایی که کاربر کند تا در پایگاه جستجو انجام شود |
 |
 |
queries U |
1-پنجرهای که در صورت بروز خطا فاهر میشود, برای پردازش از کاربر که چه علی باید انجام شود. 2-پنجرهای با مکان هایی که کاربر کند تا در پایگاه جستجو انجام شود |
 |
 |
query U |
1-پنجرهای که در صورت بروز خطا فاهر میشود, برای پردازش از کاربر که چه علی باید انجام شود. 2-پنجرهای با مکان هایی که کاربر کند تا در پایگاه جستجو انجام شود |
 |
 |
He eventually landed in prison . U |
عاقبت کارش بزندان کشید |
 |
 |
he drives a roaring trade U |
کارش خوب گرفته است |
 |
 |
Let the secretary get on with it . U |
بگذارید منشی کارش را بکند |
 |
 |
He is unpredicateble. He acts haphazardly. U |
کارش حساب وکتابی ندارد |
 |
 |
fastest U |
که کارش را خیلی سریع انجام میدهد |
 |
 |
fasted U |
که کارش را خیلی سریع انجام میدهد |
 |
 |
get off one's butt <idiom> U |
سرش شلوغه کارش شروع شده |
 |
 |
fast U |
که کارش را خیلی سریع انجام میدهد |
 |
 |
fasts U |
که کارش را خیلی سریع انجام میدهد |
 |
 |
double coincidence of wants U |
زیرا هرطرف مبادله باید کالائی را به بازار عرضه کند که طرف دیگر مبادله به ان نیاز دارد ونیز شرایط مبادله باید موردتوافق طرفین مبادله باشد |
 |
 |
cells U |
جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص |
 |
 |
cell U |
جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص |
 |
 |
sectors U |
دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود |
 |
 |
sector U |
دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود |
 |
 |
universal U |
آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود |
 |
 |
he prospered in his business U |
در کار خود کامیاب شد کارش رونق گرفت |
 |
 |
wine cooper U |
کسیکه کارش جادادن یافروختن باده است |
 |
 |
melodramatist U |
کسیکه کارش درست کردن melodrama باشد |
 |
 |
I have no fault to find with his work . U |
از کارش هیچ عیبی نمی توان گرفت |
 |
 |
associative storage U |
یک وسیله مخصوص ذخیره اطلاعات که در ان ادرس محل ذخیره اطلاعات از طریق محتوی اطلاعات ذخیره شده در ان محل مشخص میشود |
 |
 |
boat trains U |
ترنی که کارش بردن مسافر به لنگرگاه کشتیها است |
 |
 |
boat train U |
ترنی که کارش بردن مسافر به لنگرگاه کشتیها است |
 |
 |
i overpaid him for his work U |
مزد کارش را بیش از انچه حقش بود دادم |
 |
 |
He'll never get anywhere. U |
او [مرد] هیچوقت موفق نمی شود. [در زندگیش یا کارش] |
 |
 |
recalls U |
فراخوانی |
 |
 |
recalled U |
فراخوانی |
 |
 |
recall U |
فراخوانی |
 |
 |
redintegration U |
فراخوانی کل |
 |
 |
elicitation U |
فراخوانی |
 |
 |
evocation U |
فراخوانی |
 |
 |
summon U |
فراخوانی |
 |
 |
evocations U |
فراخوانی |
 |
 |
summoned U |
فراخوانی |
 |
 |
ringman U |
کسیکه دراسب دوانی کارش شرط بندی بامردم است |
 |
 |
pawn broker U |
کسی که کارش دادن وامهای کوچک و گرفتن وثیقه است |
 |
 |
to get in somebody's way U |
مانع کردن کسی [چیزی] که بتواند کارش را انجام دهد |
 |
 |
chimney sweep U |
کسی که کارش پاک کردن لولهی بخاری و شومینه است |
 |
 |
chimney sweeps U |
کسی که کارش پاک کردن لولهی بخاری و شومینه است |
 |
 |
paintress U |
زنی که کارش رنگ کردن سفالینه و مانند انها است |
 |
 |
library call U |
فراخوانی کتابخانهای |
 |
 |
call by reference U |
فراخوانی با ارجاع |
 |
 |
selective calling U |
فراخوانی گزیده |
 |
 |
supervisor call U |
فراخوانی نافر |
 |
 |
subroutine call U |
فراخوانی زیرروال |
 |
 |
macro call U |
فراخوانی ماکرو |
 |
 |
call by result U |
فراخوانی با نتیجه |
 |
 |
recall U |
فراخوانی احضار |
 |
 |
call by value U |
فراخوانی با ارزش |
 |
 |
recalled U |
فراخوانی احضار |
 |
 |
calling program U |
برنامه فراخوانی |
 |
 |
calling sequence U |
دنباله فراخوانی |
 |
 |
calling sequence U |
دبناله فراخوانی |
 |
 |
recalls U |
فراخوانی احضار |
 |
 |
calling sequence U |
ترتیب فراخوانی |
 |
 |
call instruction U |
دستورالعمل فراخوانی |
 |
 |
calling U |
شغل فراخوانی |
 |
 |
call by name U |
فراخوانی با نام |
 |
 |
the inquisition U |
دادگاهی که کارش دادرسی مردمان از دین برگشته یارافضی و به کیفر رساندن |
 |
 |
piecer U |
درنخ ریسی کسیکه کارش بهم پیوستن نخهای گسیخته است |
 |
 |
quantum meruit U |
هر قدر کارش واقعا" ارزش داشته باشد در دعوی کارگربر کارفرما |
 |
 |
bill posters U |
کسی که کارش چسباندن پوستر و آگهی بر دیوار و تابلوهای اعلانات است |
 |
 |
bill poster U |
کسی که کارش چسباندن پوستر و آگهی بر دیوار و تابلوهای اعلانات است |
 |
 |
crammer U |
کسیکه کارش اماده کردن شاگردان برای امتحان بطورسطحی است |
 |
 |
He'll never amount to anything. <idiom> U |
او [مرد] هیچوقت موفق نمی شود. [در زندگیش یا کارش] [اصطلاح روزمره] |
 |
 |
industrial union U |
اتحادیهای که هر نوع کارگر بدون توجه به کارش میتواند در ان عضو باشد |
 |
 |
descriptor U |
کدی که مشخص کننده نام فایل یا نام برنامه یا کد رمز به فایل را مشخص میکند |
 |
 |
daisy chain U |
سومین را و... فراخوانی می کنند |
 |
 |
virtual U |
برای مدت فراخوانی |
 |
 |
svc U |
فراخوانی نافر یا سرپرست |
 |
 |
names U |
کلمه فراخوانی شخصی یا چیزی |
 |
 |
name U |
کلمه فراخوانی شخصی یا چیزی |
 |
 |
contacting U |
فراخوانی کاربر یاوسیله در شبکه |
 |
 |
contacts U |
فراخوانی کاربر یاوسیله در شبکه |
 |
 |
contact U |
فراخوانی کاربر یاوسیله در شبکه |
 |
 |
contacted U |
فراخوانی کاربر یاوسیله در شبکه |
 |
 |
returned U |
آدرس مراجعه شده پس از اتمام تابع فراخوانی |
 |
 |
returning U |
آدرس مراجعه شده پس از اتمام تابع فراخوانی |
 |
 |
returns U |
آدرس مراجعه شده پس از اتمام تابع فراخوانی |
 |