English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (40 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
calker U زیرپوش سازی کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
calk U بتونه کاری کردن زیرپوش سازی کردن مسدود کردن
Other Matches
underclothes U زیرپوش
underclothing U زیرپوش
petticoats U زیرپوش زنانه
petticoat U زیرپوش زنانه
camisole U زیرپوش زنانه
singlet U زیرپوش مردانه
singlets U زیرپوش مردانه
undergrament U زیرپوش جامه زیر
vests U زیرپوش کشباف لباس
vest U زیرپوش کشباف لباس
balbriggan U یکنوع پارچهء نخی که برای زیرپوش بکار میرود
corset cover U لباس زیر زنانه که روی کرست پوشیده میشود زیرپوش
rectification U یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
junk U پاک کردن یا حذف کردن از فایل ذخیره سازی که دیگر استفاده نمیشود
calculating U دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials U وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
simulates U شبیه سازی کردن تشبیه کردن
simulating U شبیه سازی کردن تشبیه کردن
simulate U شبیه سازی کردن تشبیه کردن
floors U کف سازی کردن
floored U کف سازی کردن
floor U کف سازی کردن
ordnance plant U کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
jagger U الت کنگره سازی یادندانه سازی
copied U بدل سازی کردن
simulating U وانمود سازی کردن
jerry build U بنا سازی کردن
copying U بدل سازی کردن
copy U بدل سازی کردن
insculp U مجسمه سازی کردن
copies U بدل سازی کردن
simulates U وانمود سازی کردن
simulate U وانمود سازی کردن
To forge a document (documents). U سند ومدرک سازی کردن
subverts U درون واژگون سازی کردن
subvert U درون واژگون سازی کردن
subverted U درون واژگون سازی کردن
bastardization U بدل سازی حرامزاده کردن
imagery U شبیه سازی عکاسی کردن
subverting U درون واژگون سازی کردن
compaction U فشرده سازی متراکم کردن
simulates U شباهت داشتن به شبیه سازی کردن
simulate U شباهت داشتن به شبیه سازی کردن
photoengrave U بوسیله عکاسی گراور سازی کردن
simulating U شباهت داشتن به شبیه سازی کردن
pre-treatment U عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address U سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
imagery U مجسمه سازی شبیه سازی
ouster U بی بهره سازی محروم سازی
formularization U کوتاه سازی ضابطه سازی
subjugation U مقهور سازی مطیع سازی
frustrations U خنثی سازی محروم سازی
frustration U خنثی سازی محروم سازی
irritancy U پوچ سازی باطل سازی
clearance U پاک سازی تایید صلاحیت تخلیه کردن
erasable U 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
saves U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
delete U پاک کردن متن یا فایل از یک رسانه ذخیره سازی
deletes U پاک کردن متن یا فایل از یک رسانه ذخیره سازی
deleting U پاک کردن متن یا فایل از یک رسانه ذخیره سازی
deleted U پاک کردن متن یا فایل از یک رسانه ذخیره سازی
symmetrical compression U سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
compacted U کاهش فضای ذخیره سازی داده با کد کردن آن به روشهای مختلف
media U کپی کردن داده از یک بایت رسانه ذخیره سازی به دیگری
compacting U کاهش فضای ذخیره سازی داده با کد کردن آن به روشهای مختلف
pave U [صاف کردن و یکنواخت سازی لبه یا انتهای فرش با قیچی]
compacts U کاهش فضای ذخیره سازی داده با کد کردن آن به روشهای مختلف
compact U کاهش فضای ذخیره سازی داده با کد کردن آن به روشهای مختلف
storage U رسانه ذخیره سازی که قابل پاک کردن یا استفاده مجدد نیست
nonerasable storage U رسانه ذخیره سازی که قابل پاک کردن یا استفاده مجدد نیست
maintenance U فرآیند بهنگام سازی فایل با تغییر دادن یا اضافه کردن یا حذف ورودی ها
sorted U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hitting U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
sweep U تجسس منطقه با رادار مین روبی کردن پاک کردن منطقه عملیات پاک سازی
electronic U کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
desert U [طراحی محوطه سازی در قرن هجدهم میلادی با نگاه کردن به طبیعت وحشی و دست نخورده]
Indeo U فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
dump U 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
external U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
externals U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
addressed U قرار دادن محل داده در باس آدرس برای مشخص کردن کلمهای در حافظه یا رسانه ذخیره سازی که باید به آن دستیابی شود
addresses U قرار دادن محل داده در باس آدرس برای مشخص کردن کلمهای در حافظه یا رسانه ذخیره سازی که باید به آن دستیابی شود
address U قرار دادن محل داده در باس آدرس برای مشخص کردن کلمهای در حافظه یا رسانه ذخیره سازی که باید به آن دستیابی شود
To cook the books. U حساب بالاآوردن (حساب سازی کردن )
document U عمل اسکن کردن متنهای کاغذی برای ایجاد OLR روی محتوای آن و ذخیره سازی آن روی دیسک به طوری که قابل جستجو باشد
documented U عمل اسکن کردن متنهای کاغذی برای ایجاد OLR روی محتوای آن و ذخیره سازی آن روی دیسک به طوری که قابل جستجو باشد
refreshes U بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
refreshed U بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
refresh U بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
documenting U عمل اسکن کردن متنهای کاغذی برای ایجاد OLR روی محتوای آن و ذخیره سازی آن روی دیسک به طوری که قابل جستجو باشد
doubled up U سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
doubled U سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
double U سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
conditioning U شرطی کردن شرطی سازی
densities U سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
density U سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
list U 1-محاسبه مجموعهای از موضوعات داده مثل جمع و حذف و مرتب کردن و بهنگام سازی ورودی ها. 2LISP- یا زبان سطح بالا برای پردازش لیست دستورات یا داده و در یک محیط هوش مصنوعی
retortion U خم سازی
pavements U کف سازی
retortion U کج سازی
stylization U مد سازی
individualises U تک سازی
padding U له سازی
individualizing U تک سازی
individualizes U تک سازی
idolization U بت سازی
local anasthesia U سر سازی
deflexion U خم سازی
flection U خم سازی
individualised U تک سازی
individualising U تک سازی
individualize U تک سازی
individualized U تک سازی
pavement U کف سازی
repk lection U پر سازی
bridge building U پل سازی
truncation U بی سر سازی
individuation U تک سازی
individualization U تک سازی
flooring U کف سازی
bridgework U پل سازی
compaction U تو پر سازی
tepefaction U ملول سازی
reconstructions U دوباره سازی
plasticization U نرم سازی
refreshing U دوباره سازی
refreshingly U دوباره سازی
model U مدل سازی
sinter U کلوخه سازی
feminization U مونث سازی
aromatization U معطر سازی
irreticence U فاش سازی
severance U جدا سازی
reconstruction U دوباره سازی
asphalt paving U جاده سازی
equality gate U برابر سازی
bedevilment U شیطان سازی
sculpture U مجسمه سازی
popularization U محبوب سازی
arrefication U رقیق سازی
simplifcation U ساده سازی
modelled U مدل سازی
aromatization U عطر سازی
sculptures U مجسمه سازی
minimalization U کمینه سازی
rarafaction U لطیف سازی
modeled U مدل سازی
rarafaction U رقیق سازی
curriery U چرم سازی
capital building U سرمایه سازی
sculpture U پیکره سازی
dwelling construction U خانه سازی
dwelling construction U اپارتمان سازی
capitalization U سرمایه سازی
manifestations U اشکار سازی
road building U جاده سازی
renewals U تازه سازی
negation U خنثی سازی
braziers U برنج سازی
brazier U برنج سازی
unification U یکی سازی
shipbuilding U کشتی سازی
regionalism U منطقه سازی
flooding U غرقه سازی
intriguing U زمینه سازی
wearisomeness U کسل سازی
simulations U همانند سازی
pedogenesis U جلگه سازی
intrigues U زمینه سازی
carcassing U اسکلت سازی
evacuation U تهی سازی
smoothing U صاف سازی
renewal U تازه سازی
enthralment U بنده سازی
diamond-faced U روستایی سازی
seduction U گمراه سازی
microminiaturization U ریز سازی
portrayal U مجسم سازی
portrayals U مجسم سازی
beadwork U تسبیح سازی
coaching U اماده سازی
netting U تور سازی
carbonize U کربن سازی
defeasance U باطل سازی
modernization U نوین سازی
widening U پهن سازی
inversion U وارون سازی
refrigeration U سرد سازی
idealizing U دلخواه سازی
landscape painting U منظره سازی
miseenscene U صحنه سازی
idealizes U دلخواه سازی
idealized U دلخواه سازی
inversions U وارون سازی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com